در روزهای اخیر بسیار در مورد طرح آتشبس 28 ماده ای دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا برای پایان دادن به جنگ اوکراین گفته و شنیده شده است. طرحی که بر پایه آن اوکراین باید الحاق شبه جزیره کریمه به خاک روسیه را به رسمیت بشناسد و در عین حال بخش های قابل توجهی از شرق اوکراین مخصوصا منطقه دونباس را نیز به مسکو واگذار کند و در ازای آن، تضمین های امنیتی در مورد آینده دریافت کند و البته که تعهد دهد قدرت نظامی آن در سطحی مشخص و محدود خواهد ماند و این کشور عضویت در ناتو را هم دنبال نمیکند.
دونالد ترامپ به صراحت به مقام های ارشد اوکراینی هشدار داده که اگر طرح وی را نپذیرند، از کمک های نظامی و مالی و اطلاعاتی آمریکا محروم خواهند شد. این در حالی است که از زمان مطرح شدن ابتکار مذکور، طیف های قابل توحهی از افکار عمومی و البته صاحب نظران در آمریکا، همسو با مردم اوکراین به مخالفت با طرح ترامپ پرداخته اند و آن را غیرمنطقی توصیف کرده اند.
این مساله به قدری جدی شده که به تازگی "جوزف بسکو" تحلیلگر نشریه هیلِ آمریکا در مقاله ای گفته که "هیچگاه در تاریخ سیاست خارجی آمریکا رئیس جمهوری نظیر ترامپ در مورد یک مساله مهم سیاست خارجی این کشور نظیر جنگ اوکراین، در نقطه مقابلِ دیدگاه مردم کشورش نایستاده است". در همین چهارچوب، ترامپ در جریان نشست آلاسکا با رئیس جمهور روسیه، استقابل گرمی را از وی انجام داد اما همین فرد در جریان نشست با ولادیمیر زیلنسکی رئیس جمهور اوکراین در کاخ سفید در ماه فوریه سال جاری میلادی، از هیچ توهین و تحقیری نسبت به وی و اوکراین فروگذار نکرد و البته که این مساله بازتاب های بین المللی گسترده ای پیدا کرد. گویی ترامپ فقط می خواهد اینطور وانمود کند که به جنگ اوکراین خاتمه داده و حقیقتا او مستحق دریافت جایزه صلح نوبل در آینده است!
از این رو، ترامپ بر خلاف شعر انتخاباتی اش یعنی « اول آمریکا» در حال برداشتنِ گام هایی به ویژه در حوزه سیاست خارجی آمریکا است که هیچ تناسبی با خواست و نگرش مردم کشورش ندارند. در دیگر مسائل نظیر حمایت آمریکا از اسرائیل و جنایات آن در غرب آسیا یا کارزار ماجراجویی نظامی علیه ونزوئلا نیز شاهد رویه ای مشابه از سوی ترامپ و متحدانش هستیم. همین دوگانه عملا هم موقعیت ترامپ را تضعیف می کند و هم شکافهای سیاسی و اجتماعی در این کشور را تشدید خواهد کرد. موضوعی که به نظر می رسد پس از برگزاری انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا در سال 2026، ابعاد وخیمتری را هم به خود بگیرد. این مساله بدون تردید، ترامپ و حامیانش را با چالشهای جدی رو به رو خواهد کرد و دامنه مانور آن ها در حوزه سیاست داخلی و خارجی آمریکا را به شدت محدود خواهد کرد.