عصر ایران/ سواد زندگی؛ مریم طرزی- تصورش را بکنید: همان فردی که دیروز با شوق با او گفتوگو میکردید، که برنامههای آینده میچیدید و دنیایتان به حضور او گرم بود، ناگهان محو میشود. پیامهایتان بیپاسخ میماند، تماسها به صدا درمیآید و قطع میشود و شما در میانۀ یک سکوت سنگین و بیتوضیح، تنها میمانید. این پدیدۀ رنجآور، «گُستینگ» نام دارد؛ همان قطع ناگهانی و بدون هشدار هرگونه ارتباط، بدون دادن کوچکترین توضیح یا فرصتی برای بستن آن فصل از رابطه.
این درد، واقعی است. احساس سردرگمی، بیارزشی و گیرکردن میان امید و یأس، واکنشی طبیعی به یک رفتار غیرمسئولانه است.
اما مثل همیشه این پایان راه نیست. گُستینگ هرچند زخمی عمیق میزند، ولی بهبود از آن ممکن است. این مسیر با پذیرش درد، مهربانی به خود و درک این حقیقت آغاز میشود که این واکنشِ طرف مقابل، بیشتر از ویژگیهای او حکایت دارد تا از ارزش ذاتی شما.
مطالعه ی اخیری که در مجله روابط اجتماعی و شخصی منتشر شده است، بر این واقعیت تأکید میکند که ما به عنوان انسان، نیاز اساسی به تعلق داشتن داریم.
نیاز ما به تعلق بر عزت نفس، حس کنترل و توسعه یک زندگی معنادارتر تأثیر میگذارد.
اگر شما هم کسی را داشته اید که ناگهان غیبش زده است و برای غلبه بر تجربه احساس تنهایی تلاش میکنید، در اینجا چند راهکار برای کمک به شما ارائه شده است.
Ghosting که در فارسی به بی محل شدن هم برگردانده شده است اصطلاحی است که وضعیتی را توصیف میکند که در آن فرد بدون ارائه هیچ توضیحی یا ارائه فرصتی برای بستن پیوند، به رابطهای پایان میدهد. اگرچه این اصطلاح جدید است، اما این نوع تجربیات جدید نیستند. ترک یک پیوند عاطفی بدون هیچ ارتباط واضحی، پدیدهای رایج است.
علاوه بر این، با پیدایش فناوریهای نوین و گسترش دنیای مجازی، انجام چنین رفتارهای آسی برسانی بسیار سادهتر شده است. امروزه برای قطع یک رابطه، کافی است طرف مقابل تنها یک پیام را «نخوانده» رها کند، یا اینکه به سادگی در شبکههای اجتماعی حساب کاربریاش را حذف کند یا شما را مسدود نماید.
این امکانات، باعث شده تا افراد بتوانند بهطرز بیرحمانهای خود را از زندگی دیگری حذف کنند، بدون آنکه کوچکترین توضیح یا مواجههای لازم باشد.
یک پژوهش دانشگاه وین (اتریش) نشان میدهد که اگرچه مطالعات علمی معمولاً بر روی «گوستینگ» در روابط عاطفی تمرکز میکنند، اما این پدیده در دوستیها نیز بهوفور اتفاق میافتد.
به باور محققان، طرد شدن ناگهانی و بدون توضیح (گوستینگ)، حتی از یک طرد شدن صریح و همراه با بحث هم دردناکتر تجربه میشود.
دلیل این است که مغز انسان تحمل «ابهام» و «درگیریهای حلنشده» را ندارد؛ وقتی دلیلی برای پایان یک رابطه ارائه نمیشود، ذهن در یک حلقهٔ بیپاسخ گرفتار میماند.
رفتارهایی که فاقد مسئولیت عاطفی هستند، همیشه وجود داشتهاند. با این حال، فناوری روشهای دیگری برای ارتباط و ایجاد پیوندها و همچنین شکستن آنها ارائه کرده است.
این فیلسوف و جامعهشناس زیگموند باومن بود که از شیوع فعلی روابط سیال و پیوندهای شکننده صحبت کرد.
به نظر میرسد شکنندگی روابط در جامعه امروز به طور فزایندهای رواج دارد. اما معمولاً تفاوتهای بین فردی زیادی در مورد گُُستینگ وجود دارد. برخی موفق به غلبه بر آن میشوند و برخی دیگر خود را در الگویی شدید و طولانی مدت از غم و اندوه عاطفی گرفتار میبینند. این زمانی است که به کمک روانشناختی نیاز است.
دانشگاه اراسموس روتردام (هلند) مطالعهای در مورد تجربیات بی محل شدن یا گُُستینگ در بین افرادی که از طریق اپلیکیشن با کسی قرار میگذارند، انجام داد.
آنها کشف کردند که شبحزدگی همیشه با قصد مضر یا آگاهانه انجام نمیشود. اگرچه بدون شک عواقب آن بسیار زیاد است و تأثیر مستقیمی بر سلامت روان فرد مبتلا دارد.
بنابراین، اگر خود را در این نوع تجربه گیر افتاده میبینید، نباید احساس شرم یا ناراحتی کنید.
شما تنها نیستید. در ادامه، ویژگیهایی را بررسی خواهیم کرد که نشان میدهد ممکن است در دام تجربهی بی محل شدن افتاده باشید.
افرادی که گُستینگ را به شیوهای بسیار آسیبزا تجربه میکنند، میتوانند از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بهرهمند شوند.
شما به طور فزایندهای تحریکپذیر هستید.
درد عاطفی شما مداوم است.
عزت نفس شما پایین است.
مدام از خود میپرسید که چه اشتباهی مرتکب شدهاید.
احساس غم و ناامیدی میکنید.
مرتباً خود را زیر سوال میبرید و انتقاد میکنید.
از طرد شدن توسط افرادی که ملاقات میکنید، میترسید.
اعتماد به دیگران برای شما دشوار است.
خاطرهی کسی که ناگهان غیبش زد، بخش زیادی از وقت شما را اشغال میکند.
از پیدا کردن دوستان جدید یا ملاقات با شرکای بالقوه اجتناب میکنید.
نمیتوانید از چک کردن رسانههای اجتماعی کسی که غیبش زده است، دست بردارید.
شما دچار آشفتگی عاطفی شدیدی هستید که از بین نمیرود.
درد عاطفی شما بیش از شش ماه طول کشیده است.
اگر تصمیم دارید که برای غلبه بر تجربه خود از احساس تنهایی به رواندرمانی مراجعه کنید، ابتدا باید ارزیابی شوید. روانشناس اطلاعاتی را از شما جمعآوری میکند تا تشخیص مناسبی ارائه دهد. به عنوان مثال، ممکن است از افسردگی یا استرس پس از سانحه نیز رنج ببرید.
تحقیقات دانشگاه کاستیا-لامانچا (اسپانیا) بیان میکند که در این شرایط، تجربه روانشناختی طرد شدن مکرر وجود دارد.
این پدیدهای است که احساس تنهایی، افسردگی و درماندگی را در هم میآمیزد.این امر به یک رویکرد درمانی مناسب نیاز دارد.
شما خود را متعهد به تغییر میکنید. همچنین، هدف شما بهبود رفاه خود است.
روی ارزشهای خود کار میکنید تا اهداف حیاتی جدیدی تعیین کنید.
آنچه را که اتفاق افتاده میپذیرید. علاوه بر این، جایی برای احساسات منفی خود باقی میگذارید و یاد میگیرید که چگونه با آنها برخورد کنید.
شما از گسلش شناختی -گسلش شناختی فرآیندی است که در آن افراد، افکار را فقط به صورت افکار تجربه می کنند_ یعنی به صورت رویداد زودگذری که نیاز به پاسخ مستقیم، چالش، یا کنترل ندارند.- برای ارتقای یک رویکرد ذهنی انعطافپذیرتر و سالمتر استفاده میکنید.
شما از ذهن آگاهی استفاده میکنید. این به معنای تمرکز بر زمان حال و غرق نشدن در گذشته، احساسات دشوار و افکار نامطلوب شماست.
شما درک میکنید که هر اتفاقی که برای شما افتاده است بخشی از یک زمینه است. شما مقصر نیستید، اما باید یاد بگیرید که با آن زندگی کنید.
برای غلبه بر شبحزدگی، باید آنچه را که اتفاق افتاده بپذیرید، روی خودتان تمرکز کنید و اهداف جدید زندگی تعیین کنید.
درمان شناختی-رفتاری (CBT) مدلی است که برای کمک به سوگ عاطفی و همچنین غلبه بر غم و اندوه استفاده میشود.
این روش از یک روششناسی گسترده مبتنی بر محورهای زیر استفاده میکند:
اعتبارسنجی عاطفی و تقویت عزت نفس.
پیشگیری از عود. همچنین ابزارهایی را برای مواجهه با هرگونه مشکل آینده به تنهایی در اختیار شما قرار میدهد.
شما را راهنمایی میکند تا رفتارهای خود را به رفتارهای سالمتری تغییر دهید که به شما امکان میدهد رنج خود را کاهش دهید.
تنظیم عاطفی. به شما راهکارهایی برای مدیریت ناراحتی، احساسات دشوار و اضطراب مرتبط با تجربه غم و اندوه میدهد.
بازسازی شناختی. شما یاد میگیرید الگوهای فکری منفی و تحریف شده مرتبط با تجربه غم و اندوه خود را شناسایی و اصلاح کنید.
تکنیکهایی برای حل مشکلات. اگر در احساس غم و اندوه خود گیر کردهاید، ممکن است از مواجهه با اساسیترین چالشها دست کشیده باشید. CBT به شما این امکان را میدهد که در این زمینه خود را توانمند کنید.
درمان متمرکز بر هیجان رویکردی است که توسط کارل راجرز، روانشناس انسانگرا، توسعه داده شد و بعدها توسط لسلی گرینبرگ و دیگر درمانگران بهبود یافت.
این مدل به شما کمک میکند تا بر احساس تنهایی غلبه کنید، به لطف منابعی که برای مقابله با فرآیند غم و اندوه و مدیریت بهتر ناراحتی شما ارائه میدهد.
با این درمان، شما:
تکنیکهای تنظیم هیجان را یاد خواهید گرفت.
بازتاب را برای معنا بخشیدن به تجربیات خود ترویج دهید.
تحول عاطفی را تسهیل کنید و رفاه بیشتری را ارتقا دهید.
حالاتی مانند خشم، گناه، غم یا شرم مرتبط با تجربه خود را مدیریت کنید.
به لطف این منابع، شما قادر خواهید بود مرحله جدیدی از زندگی را بدون ناراحتی و رنج ایجاد کنید.
دیگر تعجب نخواهید کرد که چرا معشوق شما شما را ترک کرده است. در عوض، روی چیزی که برای آن زندگی میکنید تمرکز خواهید کرد.
پاسخ در کار کردن روی شادی و رفاه شما و غلبه بر دردی است که متحمل شدهاید.
همه کسانی که تجربه گُستینگ را تجربه میکنند، به کمک نیاز ندارند. برخی عواقب این تجربه را در سکوت تحمل میکنند. در واقع، بسیاری از مردم قدمی برای درخواست کمک برنمیدارند زیرا امیدوارند که زمان به تنهایی زخم را التیام بخشد.
با این حال، زمان، به جای التیام، فقط زخم را بزرگتر میکند. بنابراین، مطمئن شوید که در مشورت با یک متخصص تردید نمیکنید.
شما سزاوار بهبودی و ادامه زندگی بدون نگرانی هستید.
کانال تلگرامی سواد زندگی: savadzendegi@
