به گزارش خبرنگار مهر، در نشستی که با عنوان «بازآفرینی نظام بانکی ایران در عصر پول هوشمند» در پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی برگزار شد، نادر کاشانی، به عنوان یکی از معاونان اعتباری و بانکداری شرکتی، طرحی جامع و دقیق برای راهاندازی «بازار ملی توکن داراییهای واقعی صنعتی» (RWA) را به منظور حل ناترازیهای بنیادین در نظام تأمین مالی صنعتی ایران تشریح کرد.
وی تأکید کرد که با توجه به روند جهانی دیجیتالی شدن اقتصاد، ایران ناگزیر است با بهرهگیری از فناوریهای نوین مانند توکنسازی، ساختار تأمین مالی خود را از بانکمحوری به بازارمحوری تغییر دهد.
ریشهیابی بحران؛ سه ناترازی بنیادین در اقتصاد صنعتی ایران
این مقام مسئول، ریشه مشکلات تأمین مالی صنعت در کشور طی چهار تا پنج سال اخیر را ناشی از سه ناترازی عمیق و ساختاری دانست.
- فقدان ظرفیت اعتباری نظام بانکی: ناترازی ترازنامه بانکها، کمبود منابع بلندمدت، تورمهای پیاپی و افزایش نرخ ارز، سرمایه بانکها را به شدت تضعیف کرده و توان تسهیلاتدهی آنها برای پروژههای بزرگ صنعتی را به شکل محسوسی کاهش داده است.
- نبود بازار نقدشونده برای داراییهای صنعتی: داراییهای فیزیکی صنعتی مانند کارخانهها و ماشینآلات، به دلیل نبود یک بازار ثانویه شفاف و کارآمد، به سادگی قابل نقد شدن نیستند. این امر ریسک سرمایهگذاری را افزایش داده و جذابیت آن را برای سرمایهگذاران کاهش میدهد.
- ضعف شفافیت دادههای پروژههای صنعتی: نبود نظام گزارشدهی استاندارد برای پیشرفت پروژهها، فقدان استانداردهای مشخص ارزشگذاری و پراکندگی دادههای صنعتی، تصمیمگیری دقیق و نظارت مؤثر را برای بانکها و سرمایهگذاران تقریباً ناممکن کرده است.
وی در ادامه توضیح داد که این چالشها از سه زاویه قابل بررسی هستند.
- محدودیتهای سمت بانکها: ناترازی منابع و مصارف، کوچک شدن سرمایه بانکها در اثر رشد نرخ ارز و مقررات دستوپاگیر، شکاف عظیمی در توان تأمین مالی پروژههای صنعتی ایجاد کرده است.
- محدودیتهای سمت پروژههای صنعتی: دشواری تأمین وثیقه، نبود گزارشدهی دقیق پیشرفت، و فقدان استاندارد ارزشگذاری باعث شده بسیاری از پروژهها با انحراف جدی مواجه شده یا نیمهتمام باقی بمانند.
- محدودیتهای سمت سرمایهگذاران: کمبود ابزارهای مالی متنوع و قابل معامله، ریسک بالای پروژهها و نبود سیستمهای امن برای حفاظت از دارایی، مشارکت سرمایهگذاران خرد و کلان را محدود کرده است.
الگوهای موفق بینالمللی در توکنسازی داراییهای واقعی (RWA)
کاشانی با اشاره به تجارب موفق جهانی، سه الگو را به عنوان نمونههای الهامبخش برای ایران معرفی کرد.
۱. مدل سنگاپور: تمرکز بر نهادسازی مالکیت دیجیتال
وی گفت: بانک مرکزی سنگاپور با تمرکز بر توکنسازی، به نتایج مهمی دست یافته است.
- ایجاد بازار چندارزی نوپا برای ابزارهای بدهی.
- کاهش قابل توجه هزینههای انتشار اوراق.
- نهادسازی حقوقی برای مالکیت دیجیتال.
- فراهم کردن امکان اتصال ارز دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) به معاملات.
- ارتقای چشمگیر شفافیت و امنیت بازار.
۲. مدل سوئیس: ایجاد اولین بازار دیجیتال رگولهشده
کاشانی در ادامه افزود: سوئیس با راهاندازی پلتفرم SDX (Swiss Digital Exchange)، اولین بازار کاملاً رگولهشده اوراق قرضه دیجیتال را ایجاد کرد. ویژگیهای کلیدی این مدل عبارتند از:
- وجود زیرساخت متمرکز برای ذخیرهسازی گزارش معاملات.
- تسویه آنی (Instant Settlement) برای حذف خطاها.
- همپوشانی کامل حقوقی با بازار سنتی.
- درس برای ایران: نقش رگولاتوری باید بهصورت هماهنگ میان بانک مرکزی و سازمان بورس تعریف شود.
۳. مدل اتحادیه اروپا: تمرکز بر پروژههای زیرساختی
او در ادامه گفت: این مدل با تمرکز بر پروژههای صنعتی و عمرانی، مزایایی چون هزینه انتشار پایین، گزارشدهی سریع و شفافیت بالا را به ارمغان آورده و مورد پذیرش سرمایهگذاران بینالمللی قرار گرفته است.
- درس برای ایران: شروع تدریجی با پروژههای کمریسک و تدوین استانداردهای دقیق ارزیابی و گزارشدهی.
شکافهای ایران در مقایسه با مدلهای جهانی
کاشانی توضیح داد: بر اساس این تحلیل تطبیقی، ایران در سه حوزه با شکافهای جدی مواجه است.
- شکاف حقوقی و مقرراتی: قوانین مربوط به مالکیت دارایی دیجیتال، نظارت بر ناشر توکن و چارچوبهای حفاظتی در ایران هنوز به صورت کامل تدوین نشده است.
- شکاف داده و ارزشگذاری: در حالی که دنیا به سمت روشهای سریع و مبتنی بر داده برای ارزشگذاری حرکت کرده، ایران همچنان به روشهای سنتی و زمانبر کارشناسی رسمی دادگستری متکی است.
- شکاف فناورانه و اجرایی: فرآیند تسویه معاملات در ایران نیمهدستی و طولانی است، در حالی که در سطح جهانی به صورت آنی و کاملاً دیجیتال انجام میشود. زیرساختهای کلان مانند Data Center و Data Lake نیز در کشور مغفول ماندهاند.
معماری پیشنهادی برای بازار ملی توکن دارایی صنعتی ایران
او برای رفع این مشکلات، یک ساختار جامع با معماری فنی و حکمرانی مشخص پیشنهاد کرد.
چارچوب حکمرانی و نقش نهادها
- بانک مرکزی (ناظر هوشمند و رهبر پروژه): تدوین مقررات پایه، صدور مجوزها، ایجاد “دفتر کل نظارتی”، استانداردسازی احراز هویت (KYC/AML) و اتصال این بازار به ارز دیجیتال ملی (CBDC). بانک مرکزی ناظر بلادرنگ بر شبکه خواهد بود اما در اجرا دخالت مستقیم نخواهد داشت.
- سازمان بورس (رگولاتور اصلی بازار): تنظیمگری بازار اولیه و ثانویه، تدوین استانداردهای کشف قیمت و مدیریت انتشار و بازارگردانی توکنها.
- وزارت امور اقتصادی و دارایی: نهاد بالادستی و هماهنگکننده بازار سرمایه.
- وزارت صمت: صدور مجوزهای صنعتی، تعریف استاندارد ارزشگذاری داراییها و ارائه ظرفیت کارشناسی.
- یک بانک تخصصی-توسعهای (بازوی اجرایی و نهاد لنگر): این بانک به دلیل تجربه عمیق در تأمین مالی پروژههای کلان صنعتی، دولتی بودن و تمرکز بر حوزه توسعه، میتواند نقشهای کلیدی زیر را ایفا کند:
- ناشر (Issuer): انتشار توکنها مبتنی بر داراییهای واقعی.
- ارزیاب اعتباری (Credit Rater): ارزیابی ریسک پروژهها.
- ناظر پروژه (Project Supervisor): نظارت بر پیشرفت فیزیکی و گزارشدهی لحظهای.
- امین (Trustee): حفاظت از منافع سرمایهگذاران.
- مرجع سرمایهگذاری (Investment Hub): ساماندهی ورود سرمایهها به بازار.
مثالی کاربردی از توکنسازی یک معدن
کاشانی با بیان یک مثال توضیح داد: برای درک بهتر، فرض کنید یک معدن مس که حدود ۹۳ درصد ظرفیت آن بلااستفاده مانده، به عنوان پشتوانه در نظر گرفته شود. این معدن میتواند به یک میلیون توکن تبدیل شود. سرمایهگذار با خرید این توکنها، مالک بخشی از منافع اقتصادی آن دارایی واقعی میشود. با جذب سرمایه، خطوط فرآوری و تولید راهاندازی شده و یک زنجیره ارزش افزوده واقعی شکل میگیرد. این مدل میتواند سرمایههای خارجی و منابع ایرانیان خارج از کشور را نیز جذب کند، مشروط بر اینکه نقدشوندگی و امنیت سرمایه تضمین شود.
توکنسازی؛ یک الزام، نه یک انتخاب
وی در بخش دیگری از سخنان خود، با اشاره به ظهور پلتفرمهای فناوریمحور مانند اسنپ که در ابتدا با مقاومت مواجه بودند اما امروز به بخشی جداییناپذیر از زندگی تبدیل شدهاند، تأکید کرد: توکنسازی نیز دقیقاً همین مسیر را طی خواهد کرد. این دیگر یک ابزار یا انتخاب نیست، بلکه یک الزام برای اقتصاد ایران است. تولیدکننده برای نقد کردن دارایی خود مجبور به استفاده از این ابزار خواهد بود. شش ماه یا یک سال دیگر، توکنسازی وارد زندگی روزمره اقتصادی ما خواهد شد.
او در ادامه افزود: این مدل، بار مالی را از دوش نظام بانکی برداشته و به بازار سرمایه منتقل میکند و با ایجاد شفافیت کامل و نظارت لحظهای، اعتماد عمومی را به اقتصاد بازمیگرداند.
گامهای اجرایی و چشمانداز آینده
کاشانی برای عملیاتیسازی این طرح ملی، گامهای زیر را پیشنهاد کرد:
- تشکیل کمیته ملی RWA: با حضور نمایندگان بانک مرکزی، سازمان بورس، وزارت صمت و بانکهای علاقهمند.
- انتخاب پروژه پایلوت: یک پروژه مشخص مانند معدن، نیروگاه یا کارخانه نیمهتمام برای اجرای آزمایشی.
- راهاندازی سندباکس (Sandbox) عملیاتی: برای آزمایش مدل در یک محیط کنترلشده که حدود ۱۲ ماه به طول میانجامد.
- تصویب قوانین و مقررات: تسریع در تدوین چارچوب حقوقی توسط نهادهای سیاستگذار.
وی در پایان تأکید کرد که این بازار، یک اصلاح ساختاری بزرگ در نظام مالی کشور است که میتواند با به گردش درآوردن سرمایههای منجمد، هدایت نقدینگی به سمت تولید، کاهش فشار بر بانک مرکزی برای چاپ پول و جلوگیری از سوداگریهای غیرمولد، به ثبات پولی و رشد پایدار اقتصادی منجر شود و ایران را به کشوری پیشرو در حوزه مالی نوین دیجیتال در منطقه تبدیل کند.












