شعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه در گفتوگو با فرهیختگان:
در شرایط فعلی، ایران و روسیه زمینههای مختلف و متعددی برای همکاریهای راهبردی و گسترده دارند و این همکاریها را میشود از ابعاد سیاسی در حوزههای دوجانبه و حوزههای بینالمللی مشاهده کرد.
اساساً روسیه بهعنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت با روند فعالشدن مکانیسم ماشه مخالفت کرد و امروز هم مخالفتهای مسکو عامل بسیار مهمی است که آن قطعنامههای تحریمی که بر مبنای مکانیسم ماشه علیه ایران مجدداً فعال شدهاند، به شکل جدی پیاده نمیشوند.
در حوزههای امنیتی و نظامی، روابط دو کشور برای تهران و مسکو حائز اهمیت است و معمولاً تلاش میشود که این لایه از روابط دو کشور علنی نباشد و این به دلیل ماهیتی که دارد کاملاً درست و منطقی است.
وجود نقطه قوتی که روابط ایران و روسیه دارد؛ اما مناسبات اقتصادی دو کشور به شکل قابلتوجهی گسترش پیدا نکرده است. رویکردهایی که در درون ایران یا در درون روسیه به توسعه روابط دو کشور آسیب میزنند، به نحوی عمل کردهاند که در ایران -برخلاف رئیسجمهور- یک بخشی از بدنه دولت اساساً تمایلی به گسترش و توسعه روابط با کشورهایی مثل روسیه و چین نشان نمیدهد و اساساً توسعه روابط با کشورهایی مثل روسیه را خیلی مفید تلقی نمیکند. نگاه این بخش به غرب است و این باعث میشود که با وجود توافقهای قابلملاحظه و حتی این دیدارهای مقامات ارشد کشور عملاً اتفاقات خاصی در مناسبات نیفتد.
در شرایط فعلی اما حداقل میشود گفت که در مناسبات روسیه پروژههای قابلتوجه و بزرگی وجود دارد: راهگذر شمال–جنوب، جذب سرمایه روسها در حوزه انرژی ایران و همکاریهایی که دو طرف در حوزههای هستهای و ایجاد نیروگاههای برقآبی در سواحل جنوبی ایران میتوانند انجام دهند. اینها در واقع حوزههای مهم و راهبردی هستند که قاعدتاً با یک همت مدیریتی میشود پیش برد و به نتیجه رساند.
اسرائیلیها بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز به منزله بخشی از آن دکترین اتحاد پیرامونی نگاه کردند؛ دکترینی که میتوانستند روابط خودشان را با این کشورها گسترش بدهند و تلاشهای ارزندهای برای ایجاد ارتباط گسترده با کشورهای مسلمان این مناطق صورت گرفت که در کانون آن جمهوری آذربایجان قرار داشت و بعد کشورهایی مثل قزاقستان، ترکمنستان و ازبکستان هم بهشدت موردتوجه اسرائیلیها قرار گرفتند. اخیراً هم دولت قزاقستان به طرح ابراهیم یا عادیسازی روابط با اسرائیل پرداخت، هرچند که پیشازاین هم روابط بسیار گسترده داشت و بخشی از انرژی اسرائیل را عملاً قزاقستان تأمین میکند.
درعینحال، ایران هم همیشه روابط گستردهای با کشورهای منطقه داشته، به این دلیل که کشورهای منطقه بخشی از تاریخ، تمدن و فرهنگ ایرانی هستند و پیوندهای زیادی بین ایران و کشورهای منطقه وجود دارد. ولی نکته مهم اینجاست که هرگاه توجه ایران نسبت به کشورهای منطقه کاهش پیدا کرده، این امر باعث توسعه نفوذ اسرائیل در منطقه شده و هرگاه ایران به شکل جدی به این منطقه نگاه کرده و روابط خودش را گسترش داده، نفوذ اسرائیل کاهش پیدا کرده است؛ بنابراین میشود گفت که حضور اسرائیل در سالهای گذشته بهویژه در منطقه آسیای مرکزی، تابعی از حضور و نگاه ایران بوده؛ قاعدتاً هرچه که در شرایط فعلی روابط ایران با کشورهای این منطقه توسعه پیدا بکند، جا برای نقشآفرینی اسرائیل تنگ خواهد شد. این موضوع مهمی است که میتواند در حوزه کشورهای آسیای مرکزی برای ایران هم یک بعد پدافندی بسیار مهم باشد و حتماً ایران باید به این نکته توجه داشته باشد.