به گزارش خبرآنلاین، پس از ماهها کمبود بارش در بسیاری از نقاط کشور، هشدار وقوع بارشهای شدید در هفته پایانی آذر ۱۴۰۴ نگرانیها درباره خطر سیلاب را افزایش داده است. ترکیب تغییر اقلیم، خشکسالیهای درازمدت، بارشهای ناگهانی و مداخلات انسانی، ریسک سیلاب را در مناطق شهری و حوضههای آبریز کشور بهطور جدی افزایش داده است.
مهدی زارع، استاد دانشگاه دراینباره میگوید: بیش از ۱۲۰۰ شهر و روستا در ایران در معرض خطر سیل قرار دارند. توجه کنیم که از نشانههای مهم تغییر اقلیم، همین رخدادهای شدید اقلیمی ـ خشکسالیهای شدید و درازمدت و در پی آن بارشهای شدید و بسیار کوتاهمدت ـ است و این چرخهای است که به صورت نمادین در همین سال جاری در کشورمان میبینیم. باید در نظر داشت که چنین روندی در سالهای بعد نیز با شدت بیشتری ادامه خواهد داشت. بنابراین تدابیر مقابله با ریسک سیلاب نباید به اقدامات فوری محدود شود.
او با بیان اینکه مناطق عمده سیلخیز، در هنگام بارشهای قابل توجه، در شمال کشور شامل استانهای گیلان، مازندران و گلستان و بخشهایی از رشتهکوه البرز و زاگرس هستند که به دلیل شیب تند ارتفاعات و حذف جنگلها و پوشش گیاهی در دهههای اخیر، مستعد سیلاباند، ادامه میدهد: در مناطق جنوبی کشور مانند استانهای هرمزگان و سیستان و بلوچستان، جنوب استان کرمان، بخشهایی از فارس و بوشهر، هنگام بارشهای رگباری و در دشتهای سیلابی خوزستان، و نیز در کلانشهرهایی مانند تهران، مشهد، تبریز و شیراز، به دلیل گسترش شهرنشینی و عوامل انسانی، ریسک سیلاب بالاست.
این کارشناس تاکید میکند: مناطق ۱، ۴، ۲، ۵ و ۲۲ شهرداری تهران، به علت نزدیکی به حوضههای آبریز دارآباد، تجریش، درکه، فرحزاد و کن، شیب تند ارتفاعات مشرف به شهر و ساختوساز در حریم رودخانهها، پهنههای عمده سیلخیز شمال تهران هستند.
به گفته زارع، شمال تا مرکز تهران با هفت روددره اصلی که همگی با مداخلات شهرسازی ناپایدار در محدودههای نفوذناپذیر شهری و بتنریزیشده قرار گرفتهاند، در معرض آسیب سیلابهای ناگهانی هستند. ایجاد بوستانهای شهری مانند بوستان نهجالبلاغه (روددره فرحزاد) در بخش وسیعی از دره فرحزاد به وسعت حدود ۵۴ تا ۵۸ هکتار بین مناطق ۲ و ۵ شهرداری تهران، در راستای نفوذناپذیر کردن دره فرحزاد عمل کرده است. بوستان جوانمردان در روددره کن و در مرز میان مناطق ۵ و ۲۲ شهرداری تهران با مسیر دوچرخهسواری، و بوستان گلابدره در منطقه شمیرانات و در دره گلابدره، بوستان باغ ملک در روددره گلابدره، و باغراه فدک ـ پارک ایرانزمین ـ در بخشی از روددره اوین–درکه، شامل ۲۷ هکتار در منطقه ۲ شهرداری، نیز از این دسته روددرههای ساماندهیشده با شهرسازی ناپایدار و خطرناک از دیدگاه ریسک سیلاب هستند.
در شهرهای کوچکتر در شمال و جنوب ایران نیز خطر سیلاب به دلایل مختلف بالاست. مثلاً در شهر ماکو ـ استان آذربایجان غربی ـ بافت قدیمی در معرض تهدید سیلابهایی است که به صورت آبشار از کوه «قیهداغ» به داخل شهر جاری میشوند. در شهرستان دیر ـ استان بوشهر ـ در ساحل خلیج فارس، امتداد ارتفاعات شمالی، شمالشرقی تا شرق شهرستان و ارتفاعات میانی آن، پتانسیل سیلخیزی بالایی دارند.

چرا در معرض سیل هستیم
دلایل اصلی قرارگیری در معرض خطر سیلاب را میتوان به سه دسته اصلی تقسیم کرد. زارع درباره دلایل این موضوع ادامه میدهد: نخست عوامل اقلیمی (طبیعی) شامل بارشهای شدید و رگباری در مدت زمان کوتاه، بهویژه در حوضههای کوچکمقیاس، ذوب سریع برفها ـ بهخصوص در فصل بهار که با بارانهای بهاری همراه میشود ـ و جریانهای گردشی (مانند طوفانهای سیکلونی). دوم، عوامل فیزیکی حوضهها شامل شیب زیاد ارتفاعات و دامنههای تند که سرعت رواناب را افزایش میدهند، اشباع بودن خاک بر اثر بارشهای پیوسته یا بالا بودن سطح ایستابی، یا خشکسالی درازمدت که دیگر امکان نفوذ آب را از بین میبرد، و نفوذناپذیری بستر شامل خصوصیات زمینشناختی و خاک منطقه که مانع نفوذ آب به عمق میشود. عامل و دلیل سوم، فعالیتهای انسانی است که شامل تجاوز به حریم و بستر رودخانهها و مسیلها، ساختوساز در مسیر طبیعی عبور سیلاب و رودخانهها، ساخت پارکینگ و شهربازی در مسیلها و ساخت جاده و کنارگذر در داخل رودها، در کنار تغییر کاربری اراضی و تبدیل زمینهای کشاورزی و جنگل به کاربریهای شهری که باعث کاهش نفوذپذیری زمین میشود، تخریب پوشش گیاهی در بالادست حوضهها که به جذب و نگهداری آب کمک میکند و موجب افزایش سرعت و حجم رواناب میشود. تسطیح زمین و زیرساختهای فرسوده، بهویژه در نواحی شهری، که الگوی زهکشی طبیعی را تغییر میدهد، و ساخت آپارتمان و خانههای ویلایی در این زمینهای تسطیحشده و در پای دامنهها که پوشش سبز آنها حذف شده است، از عوامل مهم انسانی در بروز سیلاب هستند.
او با بیان اینکه مقدار مشخص و ثابتی از بارندگی وجود ندارد که لزوماً در همه مناطق منجر به سیل شود،اظهار میکند: وقوع سیلاب نهتنها به مقدار باران، بلکه به شدت، مدت زمان بارش و شرایط محیطی منطقه بستگی دارد. البته در مناطق کوهستانی ایران، بارندگی بیش از ۳۰ میلیمتر در مدت زمان کمتر از یک ساعت، اگر در محلی با پتانسیل بالای سیلاب رخ دهد، میتواند بلافاصله به سیلاب ناگهانی (Flash Flood) منجر شود.
در مناطقی که زیرساختها فرسودهاند یا تجاوز به حریم رودخانهها صورت گرفته، ممکن است حتی با ۶ میلیمتر بارش نیز سیل رخ دهد. در مناطق کوهستانی و شیبدار، اگر در زمان کوتاهی بارش بیش از ۱۵ تا ۲۰ میلیمتر به صورت نقطهای رخ دهد، احتمال بروز سیلاب وجود دارد، زیرا زمین فرصت نفوذ آب را پیدا نمیکند و رواناب زیادی ایجاد میشود. در دشتهای سیلابی، هنگامی که بارندگی به حدود ۱۰۰ میلیمتر در مدت ۲۴ ساعت، یا با شدت پایین یا متوسط طی چند روز یا هفته و در اثر بارندگیهای طولانیمدت یا ذوب سریع برفها ادامه یابد، میتوان انتظار داشت سیلاب رودخانهای ـ منطقهای رخ دهد. در بارشهای مداوم، رواناب ایجادشده فرصت نفوذ به زمین تشنه را پیدا میکند و احتمال سیل کاهش مییابد.
در بارشهای بسیار شدید بالای ۲۰۰ میلیمتر، معمولاً وقوع سیلابهای جدی را باید بسیار محتمل دانست. عامل تعیینکننده اصلی برای وقوع سیل، شدت بارندگی در زمان کوتاه و همزمان بودن آن با شرایط نامناسب محیطی ـ اشباع بودن خاک، شیب زیاد یا وجود موانع انسانی در مسیر آب ـ است.
چه میزان بارندگی و در چه مدت زمانی میتواند به سیلاب بینجامد؟
به گفته زارع دو عامل شدت و مدت زمان بارش (میزان بارندگی در زمان کوتاه) مهمترین عامل بیشتر سیلابهای خطرناک، بهویژه سیلابهای ناگهانی یا Flash Floods، است. باید توجه کرد که سیلاب نه به دلیل حجم کلی بارش، بلکه به دلیل شدت بسیار بالای بارندگی در مدت زمان کوتاه رخ میدهد. زمان نفوذ کم است؛ زمانی که باران با شدت بالا میبارد ـ مثلاً ۲۰ میلیمتر در یک ساعت ـ خاک و پوشش گیاهی فرصت کافی برای جذب آب را پیدا نمیکنند. افزایش ناگهانی رواناب سطحی با سرعت بسیار بالا در مسیلها و معابر جاری میشود. در مناطق کوهستانی و شیبدار با پوشش گیاهی کم، بارش بیش از ۱۵ تا ۲۰ میلیمتر در یک دوره زمانی بسیار کوتاه، مثلاً زیر یک ساعت، میتواند خطر وقوع سیلاب را افزایش دهد.
مدت زمان تجمع بارش و تأثیر آن بر اشباع شدن خاک نیز مهم است. چنانچه بارش به صورت آرام و مداوم در طولانیمدت ادامه یابد ـ مثلاً یک روز کامل ـ باعث وقوع نوع دیگری از سیل میشود. با اشباع شدن خاک، دیگر قادر به جذب آب نخواهد بود و حتی بارشهای ملایم بعدی نیز مستقیماً تبدیل به رواناب شده، سطح آب رودخانهها را بالا میبرد و منجر به طغیان و سیلابهای گسترده، مانند سیلابهای دشتها، میشود.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه آستانه بارندگی (Rainfall Threshold) برای پیشبینی سیلاب استفاده میشود، توضیح میدهد: این آستانه عددی، میزان بارندگی مورد نیاز برای شروع سیلاب را تخمین میزند و بسته به شرایط محیطی کاملاً متغیر است. عامل محیطی تأثیر مهمی بر آستانه سیلاب دارد. هرچه خاک اشباعتر باشد، آستانه کمتر است. اگر خاک خشک باشد، شاید ۳۰ میلیمتر باران در یک ساعت برای وقوع سیلاب کافی باشد؛ اگر خاک اشباع باشد، ممکن است با ۱۰ میلیمتر بارش در ساعت هم سیل رخ دهد. هرچه شیب تندتر باشد، آستانه کمتر است. مناطق کوهستانی به بارش کمتری برای سیل نیاز دارند. زمینهای بتنی و شهری (نفوذناپذیر) آستانه کمتری دارند. یک طوفان شدید ممکن است در یک جنگل انبوه سیل ایجاد نکند، اما همان طوفان در یک شهر سیل ویرانگر به بار میآورد.
او با تاکید بر اینکه تجاوز به مسیلها و حریم رودخانهها باعث میشود که آستانه عملاً بسیار پایین بیاید. در یک کانال مسدودشده، حتی یک بارش معمولی هم میتواند منجر به آبگرفتگی شود، ادامه میدهد: برای کاهش ریسک سیلاب، به ترکیبی از اقدامات اضطراری فوری، کوتاهمدت و برنامهریزیهای زیرساختی و مدیریتی بلندمدت نیاز است.
چه باید کرد؟
به گفته زارع اقدامات فوری معمولاً در پاسخ به هشدارهای هواشناسی و برای حفظ جان و مال در کوتاهمدت انجام میشوند. تقویت سیستمهای هشدار سریع و پیشبینی، تقویت سامانههای هواشناسی و آبشناسی برای افزایش دقت پیشبینیها، اطلاعرسانی سریع و بهموقع به مردم از طریق رسانههای جمعی، پیامک و شبکههای اجتماعی درباره احتمال وقوع سیل، اجرای عملیات اضطراری شامل آمادهسازی تیمهای امداد و نجات (هلالاحمر، آتشنشانی و نیروهای محلی)، همزمان با بازگشایی و لایروبی اضطراری دهانه پلها و مسیلهای شهری برای جلوگیری از انسداد، و خارج کردن وسایل نقلیه و تخلیه فوری مناطق در معرض خطر و حریم رودخانهها، از اقدامات فوری برای مقابله با خطر سیلاب است.
از سوی دیگر، مدیریت سدها و کنترل دقیق مخازن سدها و انجام رهاسازیهای کنترلشده آب قبل از وقوع بارشهای سنگین با احتیاط و اطلاعرسانی، سدبندیهای موقت با استفاده از کیسههای شن یا موانع موقت در مناطق پرخطر و آسیبپذیر شهری و روستایی برای انحراف آب یا جلوگیری از ورود آن به ساختمانها، همگی از اقدامات پیشگیرانه فوری برای اجتناب از سیلاب است.
زارع میگوید: برای اقدامات درازمدت و زیرساختی، مدیریت حوضه آبریز شامل تغییرات ساختاری، مدیریتی و قانونی است که نیازمند زمان و سرمایهگذاری هستند. مدیریت منابع آب و زیرساختها و مدیریت حوضه آبریز شامل انجام مطالعات جامع برای شناسایی مناطق سیلخیز در هر حوضه و اجرای طرحهای آبخوانداری و آبخیزداری در بالادست حوضهها برای نفوذ آب به زمین و کاهش سرعت رواناب (مانند ساخت بندهای خاکی و سنگی)، ساماندهی رودخانهها و مسیلها، همزمان با لایروبی عمیق و مستمر رودخانهها و انهار برای افزایش ظرفیت عبور سیلاب، و تثبیت بستر و دیوارههای رودخانهها با استفاده از مصالح مقاوم و طبیعی (مانند گابیونبندی و استفاده از پوشش گیاهی)، بخشی از اقدامات میانمدت و درازمدت برای کاهش ریسک سیلاب است.

از سوی دیگر، توسعه زیرساختهای شهری مانند اصلاح شبکههای جمعآوری آبهای سطحی و سیستمهای زهکشی در شهرها برای افزایش ظرفیت تخلیه، استفاده از زیرساختهای سبز مانند سقفهای سبز، پیادهروهای نفوذپذیر و حوضچههای تأخیری در شهرها برای مدیریت آب باران در مبدأ، و اعمال قوانین حریم و بستر رودخانهها به صورت سختگیرانه و ممنوعیت کامل ساختوساز و تغییر کاربری در این مناطق، و تخریب یا جابهجایی سازههایی که به طور غیرقانونی در مسیر سیلاب احداث شدهاند، ضروری است.
بازنگری در طرحهای جامع شهری و روستایی برای جلوگیری از ساختوساز در مناطق مستعد سیلاب و ارتفاعات، انجام مطالعات ریسک سیلاب برای هر پروژه بزرگ عمرانی، مدیریت پوشش گیاهی و مراتع، کاشت درختان بومی در ارتفاعات و دامنهها برای تقویت خاک و افزایش نفوذپذیری آب، و جلوگیری قاطعانه از جنگلزدایی و تخریب مراتع که به طور مستقیم پتانسیل سیلخیزی را افزایش میدهد، از اقدامات الزامی درازمدت برای کاهش ریسک سیلاب است.
آموزش و فرهنگسازی از طریق برگزاری کارگاههای آموزشی برای ساکنان مناطق در معرض خطر درباره نحوه آمادگی در برابر سیل و اقدامات لازم هنگام وقوع آن، و توسعه بیمه سیلاب از طریق ترویج و تسهیل استفاده از بیمه برای جبران خسارات احتمالی سیلاب، از دیگر اقدامات درازمدت برای کاهش ریسک سیلاب است.
۴۷۴۷











