به گزارش همشهریآنلاین، محسن مهدیان در یادداشتی نوشت: مهمترین نکته مبنایی ایشان که کلید فهم نگاه متفاوت رهبر انقلاب به جامعه امروز ایران است در این خلاصه میشودکه شهدا بهخاطر هیجان و احساسات به جبهه نرفتند؛ آنها «مقابله با دشمن» را همچون نماز واجب میدیدند.
این نکته اول، هم تربیتی است و هم راهبردی؛ یعنی در منظومه اندیشه انقلاب اسلامی، شناخت دشمن و مقابله با او یک تکلیف دینی است، نه یک انتخاب احساسی. ایشان خاطره ای از امام خمینی(ره) نقل میکنند که به علما فرموند پنجاه سال عبادت کردید، خدا قبول کند؛ یک وصیتنامه شهید هم بخوانید. سپس ادامه می دهند شهدا راهی را که بزرگان دین در دهها سال طی کردند، در چند شب پیمودند.
پس مسئله اصلی این است که آیا ما جامعیت دین را واقعاً اینگونه دیدهایم؟ آیا دشمنشناسی را اینطور به مثابه یک تکلیف شرعی دانستهایم؟ آیا جهاد مقابل دشمن را جلوتر از سالها عبادت سر سجاده فهم کردهایم؟ و آیا براساس همین منطق، اقدام کردهایم؟
در ادامه، رهبر انقلاب گلایه میکنند که برخی دستگاههای فرهنگی نتوانستهاند این حقیقت اصیل را بهدرستی به نسل جدید منتقل کنند.
اما نکته دوم بیان ایشان، بهمراتب مهمتر و کمتر فهمشده است.
برخلاف تلقی رایج برخی متدینین و حتی مسئولان فرهنگی، رهبر انقلاب نسل امروز را نسلی مؤمن میدانند؛ چرا؟ بهخاطر مقاومت. توضیح میدهند که جوان امروز در برابر آماج سنگین حملات فرهنگی و رسانهای ایستاده است؛ حملاتی که در گذشته بسیار کمتر بود.
معنای سخن این است که معیار دینداری، «ایستادگی در برابر موانع» است، نه نشانههای ظاهری. جوانی که در این میدان سخت مقاومت میکند، حتی اگر در ظاهر متفاوت باشد، از جوان نسلهای گذشته جلوتر است؛ و همین است که در بزنگاهها تصمیم درست میگیرد و اگر پای دفاع از کشور بیاید، کوتاهی نمیکند.
مشکل دستگاههای فرهنگی اینجاست که این دو مبنا را درست نفهمیدهاند. از یکسو، یا از جوان امروز ناامید شده و در گذشته متوقف ماندند و عملاً او را رها کردهاند؛ و یا گمان کردهاند برای جذب او باید هویت اصیلش را نادیده بگیرند و در ظاهر او متوقف شوند و بر هجمه های فرهنگی این روزگار بدمند. هر دو خطاست.
جمعبندی روشن است:
اول اینکه باید عمل انقلابی مانند دشمنشناسی و مقابله با دشمن را در ردیف تکلیفات شرعی فردی و بلکه فراتر از آن دید.
دوم اینکه باید جوان امروز را با شاخص مقاومت و تقوا سنجید، نه برداشتهای سطحی و ظاهربینانه .
اگر این دو مبنا درست فهم شود، راهبرد و عملکرد دستگاههای فرهنگی نیز اصلاح خواهد شد.












