به گزارش فارس – در واپسین روزهای نوامبر ۲۰۲۲، وقتی اغلب شرکتهای فناوری خود را برای تعطیلات پایان سال آماده میکردند، محصولی تازهنفس و در ظاهر ساده، آرامآرام به صدر گفتوگوهای جهانی راه یافت.چتجیپیتی (ChatGPT)، سامانه گفتوگومحور شرکت اوپنایآی (OpenAI)، تنها چند ساعت پس از انتشار عمومی، به موضوع اصلی شبکههای اجتماعی، رسانهها و اتاقهای خبر تبدیل شد.کاربران عادی، برنامهنویسان، روزنامهنگاران و حتی مدیران شرکتهای بزرگ، همگی در حال آزمودن مدلی بودند که نهتنها پاسخ میداد، بلکه «حرف میزد»، توضیح میداد و در بسیاری موارد، تصویری تازه از آینده تعامل انسان و ماشین ارائه میکرد.
چتجیپیتی معنای جستوجو را بازتعریف کرد
در ساختمانهای شیشهای گوگلپلکس (Googleplex) در مانتینویو، این خبر نه بهعنوان یک کنجکاوی فناورانه، بلکه بهمثابه زنگ خطر تلقی شد.گوگل، شرکتی که بیش از دو دهه با «جستوجو» تعریف شده بود، حالا با محصولی روبهرو بود که میتوانست معنای جستوجو را بازتعریف کند.چتجیپیتی در ۳۰ نوامبر ۲۰۲۲ منتشر شد؛ محصولی که بر پایه مدلهای زبانی بزرگ بنا شده بود و به کاربران اجازه میداد پرسشهای خود را نه در قالب کلیدواژه، بلکه بهصورت جملههای کامل و محاورهای مطرح کنند.
وضعیت اضطراری و کد قرمز در گوگل
پاسخها نیز، بهجای فهرستی از لینکها، در قالب متنهای نسبتاً منسجم ارائه میشد. همین تفاوت، برای مدیران گوگل کافی بود تا تهدید را جدی بگیرند.در روزهای ابتدایی دسامبر، گزارشهایی در رسانههای آمریکایی منتشر شد که از «وضعیت اضطراری» در گوگل خبر میداد. برخی این وضعیت را با اصطلاح «کُد قرمز» توصیف کردند؛ عبارتی که بهسرعت به تیتر بسیاری از گزارشها راه یافت.اگرچه مدیرعامل گوگل بعدها تأکید کرد که شخصاً چنین اصطلاحی را به کار نبرده، اما همزمان بر این نکته پای فشرد که از تیمها خواسته شده بود «با فوریت» به تحولات جدید پاسخ دهند.
بنیانگذاران برای حفاظت از هسته کسبوکار فراخوانده شدند
همین دوگانه، یعنی رد لفظی بحران و پذیرش عملی فوریت، بهخوبی حالوهوای آن روزهای گوگل را نشان میداد. در هفتههای نخست پس از انتشار چتجیپیتی، سلسلهای از جلسات فشرده در سطوح بالای مدیریتی گوگل برگزار شد.موضوع اصلی، نه فقط پاسخ دادن به یک محصول رقیب، بلکه حفاظت از هسته کسبوکار شرکت بود. جستوجو، منبع اصلی درآمد گوگل، سالانه دهها میلیارد دلار آگهی جذب میکرد.هر تغییری در رفتار کاربران، هر کاهش حتی جزئی در وابستگی به موتور جستوجو، میتوانست تبعات اقتصادی سنگینی داشته باشد.
تصمیم برای ساخت سریع یک رقیب با ضربالاجلی غیرمعمول
در همین جلسات بود که نام دو بنیانگذار گوگل دوباره بر سر زبانها افتاد. گزارشها حاکی از آن بود که لری پیج و سرگئی برین، که سالها از مدیریت اجرایی روزمره فاصله گرفته بودند، برای مشورت و کمک فراخوانده شدند.بازگشت، حتی محدود، بنیانگذاران، در فرهنگ سازمانی گوگل نشانهای روشن بود: وضعیت عادی نیست. نتیجه این نشستها، اتخاذ تصمیمی بود که مسیر ماههای بعد گوگل را تعیین کرد: ساخت و عرضه سریع یک رقیب برای چتجیپیتی.
فرآیندهای بررسی ایمنی با فشردگی انجام شد
پروژهای که بعدها با نام بارد (Bard) معرفی شد، وارد فاز اجرایی شد؛ آن هم با ضربالاجلی غیرمعمول. بر اساس گزارشهای منتشرشده، تیم مسئول توسعه بارد تنها حدود صد روز فرصت داشت تا محصولی قابل ارائه آماده کند. در این میان، فشار از بالا برای «حرکت سریع» محسوس بود.گزارشهای تحقیقی بعدی نشان داد که در این دوره، برخی فرآیندهای مرسوم بررسی و ارزیابی، بهویژه در حوزه «هوش مصنوعی مسئولانه»، با فشردگی بیشتری انجام شد.تیمهای بررسی محتوا و ایمنی، که اغلب متشکل از پیمانکاران بودند، با حجم کاری بالایی مواجه شدند. هدف روشن بود: عقب نماندن از رقابتی که بهتازگی آغاز شده بود.در همین زمان، شکافی آرام اما معنادار میان دو رویکرد درون گوگل شکل گرفت. از یک سو، مدیرانی بودند که معتقد بودند بازار منتظر نمیماند و هر تعلل، به تثبیت رقیب منجر خواهد شد.از سوی دیگر، چهرههایی در بخشهای تحقیقاتی، از جمله در دیپمایند (DeepMind)، بر لزوم احتیاط، دقت علمی و پرهیز از عرضه شتابزده تأکید میکردند.
اشتباه بارد ۱۰۰ میلیارد دلار از ارزش آلفابت را کم کرد
دمیس هاسابیس، مدیرعامل دیپمایند، سالها درباره خطرات بالقوه سامانههای هوش مصنوعی هشدار داده بود. حالا اما، فشار بیرونی و درونی، فضا را بهگونهای رقم زده بود که صدای احتیاط کمتر شنیده میشد.اوایل فوریه ۲۰۲۳، گوگل ویدیویی تبلیغاتی منتشر کرد که در آن بارد به پرسشی درباره تلسکوپ فضایی جیمز وب پاسخ میداد. پاسخ، بهسرعت از سوی اخترشناسان و رسانهها نادرست تشخیص داده شد.بازار واکنش تندی نشان داد. گزارشها حاکی از آن بود که ارزش بازار شرکت مادر گوگل، آلفابت (Alphabet)، در پی این اتفاق حدود ۱۰۰ میلیارد دلار کاهش یافت.
مدیران تلاش کردند روایت رسمی را کنترل کنند
برای شرکتی در ابعاد گوگل، این رقم شاید فاجعهآمیز به نظر نرسد، اما پیام آن روشن بود: اعتماد عمومی بهسادگی خدشهدار میشود.پس از این رویداد، مدیران گوگل در مصاحبهها و نشستهای عمومی کوشیدند بر این نکته تأکید کنند که بارد هنوز در مرحله آزمایشی است و اشتباه، بخشی اجتنابناپذیر از توسعه فناوریهای نوین محسوب میشود.مدیرعامل گوگل، در گفتوگویی تأکید کرد که هیچ «کُد قرمزی» اعلام نشده و روند توسعه محصولات جدید، ادامه همان مسیر پیشین است؛ مسیری که بر ترکیب نوآوری و مسئولیتپذیری تأکید دارد.
بازآراییهای سازمانی در واکنش به شوک اولیه
با این حال، فاصله میان این روایت رسمی و گزارشهای رسانهای درباره جلسات اضطراری و فشارهای داخلی، همچنان باقی ماند. همین فاصله، سوژه تحلیلها و گزارشهای متعددی شد.ماههای بعد، گوگل بهتدریج مسیر خود را اصلاح کرد. بارد بهروزرسانی شد و بعدها، تحت برند جدیدی با نام جیمینای (Gemini) معرفی گردید.همزمان، ساختارهای داخلی نیز تغییر کرد؛ همکاری میان تیمهای تحقیقاتی و محصولی نزدیکتر شد و دیپمایند نقشی پررنگتر در راهبرد کلان هوش مصنوعی گوگل یافت.
هزاران نفر بار اصلی رقابت شتابزده را به دوش کشیدند
این تحولات، اگرچه در ظاهر آرام و تدریجی بود، اما ریشه در همان شبها و هفتههای پرتنش پس از انتشار چتجیپیتی داشت. شبی که گوگل دریافت تهدید اصلی، نه صرفاً یک محصول رقیب، بلکه تغییری بنیادین در انتظارات کاربران است.در روایت رسمی، نام مدیران ارشد و بنیانگذاران بیشتر به چشم میآید. اما در لایههای پایینتر، هزاران مهندس، پژوهشگر و پیمانکار، بار اصلی این رقابت شتابزده را به دوش کشیدند.
نقش جستوجو در آینده به پرسش اصلی تبدیل شد
گزارشهایی منتشر شد که از فشار کاری بالا، ضربالاجلهای فشرده و فرسودگی نیروها حکایت داشت. این گروهها، اگرچه کمتر دیده شدند، اما نقش تعیینکنندهای در پاسخ گوگل به بحران ایفا کردند.در نهایت، آنچه از این دوره بهجا ماند، صرفاً محصولی به نام بارد یا جیمینای نبود. گوگل ناگزیر شد جایگاهش را بازتعریف کند.این ماجرا، داستان لحظهای است که یک غول فناوری فهمید قواعد بازی تغییر کرده است.در گوگلپلکس، شاید آن شب چراغها تا دیروقت روشن ماند. نه به این دلیل که بحرانی اعلام شده بود، بلکه چون آیندهای نامطمئن، مدیران و مهندسان را واداشته بود دوباره به بنیادیترین پرسش فکر کنند: وقتی ماشینها میتوانند پاسخ بدهند، نقش جستوجو چیست؟