عصر ایران؛ محمد حسن گودرزی- یوست هیلترمن، مدیر گروه بینالمللی بحران، در گفتوگو با عصرایران تصریح کرد نتانیاهو در سفر آتی به واشنگتن تلاش خواهد کرد آمریکا را برای حمله مجدد به ایران متقاعد کند. (این در حالی است که برخی تحلیل گران معتقدند با توجه به سند ملی تازه منتشر شده که در آن عملا به خاورمیانه نپرداخته این بار نتانیاهو بدون کسب موافقت بارخواهد گشت).
سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه در سال ۲۰۲۵ به معنای واقعی کلمه تصویری از «سردرگمی استراتژیک» و تناقضات آشکار را به نمایش گذاشت. از نظر کارشناسان مسائل بینالملل رویکرد واشنگتن میان مداخلهگری نظامی مستقیم، نظیر همراهی بیقید و شرط با اسرائیل در جنگ با ایران، و فشارهای داخلی جریانهای انزواطلب برای کاهش هزینههای خارجی در نوسان است.
در غیاب یک نقشهراه منسجم، واشنگتن تحت رهبری دونالد ترامپ به جای مدیریت بحران، به بازیگری غیرقابل پیشبینی در خاورمیانه تبدیل شده که اقداماتش نه تنها چشمانداز صلح پایدار را تیره کرده، بلکه با نادیده گرفتن ریشههای بحران، منطقه را در لبه پرتگاه درگیریهای فراگیر نگه داشته است.
یوست آر. هیلترمن (Joost R. Hiltermann) مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در «گروه بینالمللی بحران» در گفت و گویی که با عصرایران داشت به واکاوی و نقد صریح سیاستهای واشنگتن پرداخت.
هیلترمن مدرک کارشناسی ارشد روابط بینالملل را از دانشکده مطالعات بینالمللی پیشرفته جان هاپکینز در سال ۱۹۸۰ و دکترای جامعهشناسی را از دانشگاه کالیفرنیا سانتا کروز در سال ۱۹۸۸ دریافت کرده است.
این گفت و گو از این قرار است:
* سیاستهای کلی دولت ترامپ در خاورمیانه در سال ۲۰۲۵ فراز و نشیبهای زیادی داشته است. به نظر شما نکات کلیدی و مهمترین بخشهای سیاست خارجی دولت ترامپ در خاورمیانه چه بوده است؟
-دولت ترامپ اقدامات زیر را انجام داد:
1- تسهیل تهاجم اسرائیل به غزه پیش از آنکه با تأخیر، آتشبسی را اجرایی کند که مفاد آن به نفع اسرائیل بود (و مذاکرات مربوط به آن طرف فلسطینی را حذف کرده بود و در نتیجه منافع آنها را در نظر نمیگرفت).
2- همراهی با اسرائیل در حمله به ایران.
3- لغو تحریمها علیه دولت جدید در سوریه.
این اقدامات در مجموع نشاندهنده یک رویکرد سیاسی آشفته در قبال خاورمیانه بود که مداخله نظامی را با دادن آزادی عمل به دولتی که رهبر آن تا همین اواخر یک جهادی بود، درهم میآمیخت. موضعگیری در قبال ایران و اسرائیل خشم شخصیتهای جنبش «ماگا» (MAGA) مانند تاکر کارلسون و مارجری تیلور گرین را برانگیخت که مخالف نمایش قدرت ایالات متحده در خارج از مرزها هستند.
*آیا مدل پیشنهادی ایالات متحده برای خاورمیانه، ایجاد یک «ناتوی عربی-اسرائیلی» است؟ اگر چنین است، با توجه به بیاعتمادی عمیق بین اعضای بالقوه، این ایده چقدر واقعبینانه است؟
-من در حال حاضر هیچ سیاست منسجمی مشاهده نمیکنم، چه رسد به یک مدل مشخص از سوی ایالات متحده برای خاورمیانه. ایده ناتوی عربی-اسرائیلی سالها پیش مرده به دنیا آمد (شکست خورد)، چرا که کشورهای عربی خلیج (فارس) تمایلی به مشارکت در آن ندارند.
*با توجه به نقض مکرر طرح آتشبس غزه توسط اسرائیل، این طرح تا چه حد موفق بوده است؟
-طرح آتشبس تا حدودی موفق بوده است، به این معنا که اکنون برخی کمکهای بشردوستانه دوباره وارد غزه میشوند و این امر مانع از قحطی شده است. با این حال، وضعیت برای مردم، بهویژه در شرایط زمستانی، همچنان وخیم است. در همین حال، به نظر میرسد اسرائیل هر زمان که بخواهد حمله میکند و تعداد زیادی از فلسطینیان، عمدتاً غیرنظامیان را میکشد.
فاز اول هنوز بهطور رسمی پایان نیافته است و بنابراین فاز دوم، که باید منافع بیشتری برای فلسطینیان داشته باشد، حتی آغاز هم نشده است. هرگونه انتظار واقعبینانه مبنی بر اینکه این آتشبس منجر به فرآیندی به سوی تشکیل یک دولت فلسطینی شود، خیالی به نظر میرسد.
*آیا ایده «راهکار دو دولتی» همچنان به عنوان یک هدف واقعی در وزارت خارجه ایالات متحده دنبال میشود یا صرفاً به ابزاری لفاظی برای مدیریت خشم دیپلماتیک اعراب تبدیل شده است؟
-راهکار دو دولتی تنها راهحل منطقیِ روی میز است، اما دستیابی به آن بهطور فزایندهای غیرممکن به نظر میرسد. با این حال، بازیگران بینالمللی (که محدود به ایالات متحده نیستند) چنان سرمایه سیاسی عظیمی را روی آن گذاشتهاند که پذیرش این واقعیت برایشان دشوار است که شاید برای داشتن انتظاری واقعبینانه از ظهور یک دولت فلسطینیِ پایدار از دل این درگیری، خیلی دیر شده باشد. بنابراین، این (طرح دوکشوری) فقط یک ابزار لفاظی نیست (بلکه نوعی انکار واقعیت است).
* سرنوشت پیمان ابراهیم و عادیسازی روابط عربستان سعودی و اسرائیل را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا ایالات متحده حاضر است برای احیای این توافق، «تضامین امنیتی به سبک ناتو» به ریاض ارائه دهد؟
-ایالات متحده ممکن است انواع پیشنهادها را به عربستان سعودی ارائه دهد، اما به نظر میرسد رهبری سعودی چیزی را میخواهد که ایالات متحده قادر یا مایل به ارائه آن نیست: تن دادن اسرائیل به فرآیندی به سوی یک دولت مستقل فلسطینی و حمایت فعالانه ایالات متحده از این آرمان.
*برخی منابع خبری گزارش دادهاند که نتانیاهو در سفر آتی خود به واشنگتن تلاش خواهد کرد تا ایالات متحده را متقاعد کند که دوباره به ایران حمله کند. با توجه به وضعیت فعلی، آیا احتمال جنگ دیگری بین ایران و اسرائیل وجود دارد؟
-این احتمال بسیار زیاد است.
*چرا کانالهای دیپلماتیک سنتی (عمان و قطر) دیگر مانند گذشته در ایجاد توافقهای بزرگ مؤثر نیستند؟ آیا سطح بیاعتمادی میان تهران و واشنگتن به نقطهای رسیده است که هیچ میانجیگری قادر به پر کردن آن نیست؟
-من فکر نمیکنم عمان و قطر در ایجاد توافقهای بزرگ بهطور ویژه مؤثر بوده باشند. آنها تنها در آمادهسازی زمینه برای دیگران جهت ایجاد توافقهای بزرگ، مانند برجام، مؤثر بودهاند. اما این همچنان نقش بسیار مهمی است. در حال حاضر، مواضع ایران و ایالات متحده فاصله بسیار زیادی از هم دارد: ایران بر حق غنیسازی اورانیوم اصرار دارد و ایالات متحده آن را قاطعانه رد کرده است. این بدان معناست که در حال حاضر هیچ نقشی برای میانجیها وجود ندارد.
* آیا عصر دیپلماسی پنهان به پایان رسیده است؟
-در شرایط فعلی، هیچ نقشی برای میانجیگران سنتی مانند عمان و قطر وجود ندارد و شکاف موجود پرشدنی نیست.
*فکر میکنید در سال ۲۰۲۶ شاهد چه تحولاتی در خاورمیانه خواهیم بود؟
-هیچ ایدهای ندارم. من پیشبینی یا گمانهزنی نمیکنم.