به گزارش مشرق، درست در پسِ اتحاد ظاهری بلوک غرب در برابر روسیه، نارضایتی عمیق و رو به تزایدی در میان شهروندان کشورهای عضو ناتو در قاره اروپا در حال شکلگیری است. این خشم ناشی از دو تصمیم کلیدی اخیر است که بهطور مستقیم بار اقتصادی سنگینی را بر دوش شهروندان اروپایی انداخته، در حالی که منافع ملموس در برابر این هزینهها، کمرنگتر از گذشته به نظر میرسد.
اولین و شاید دردناکترین شوک اقتصادی، تعهد جدید کشورهای اروپایی عضو ناتو به ارسال کمکهای مالی مستقیم به اوکراین است. بر اساس این توافق، کشورهای اروپایی متعهد شدهاند که مبلغ ۹۰ میلیارد یورو را در طول دو سال آینده، بهصورت بلاعوض در اختیار کییف قرار دهند. نکته قابل تأمل این است که این تعهد مالی عظیم قرار است بدون دستاندازی به داراییهای مسدودشده روسیه انجام شود.
این تصمیم در حالی اتخاذ شده که ملتهای اروپایی ماههاست که با پیامدهای اقتصادی مستقیم جنگ اوکراین دست و پنجه نرم میکنند؛ از تورم سرسامآور انرژی و افزایش هزینههای زندگی گرفته تا رکود در بخشهای صنعتی. شهروندان اروپایی، که خود تحت فشار شدید افزایش قیمتها هستند، این کمکهای بلاعوض میلیاردی را به مثابه باری نامتناسب بر دوش خود میبینند. این ناعادلانه بودن ساختار کمکرسانی (یعنی پرداخت از جیب خود بهجای استفاده از اموال توقیفشده طرف مقابل) خشم عمومی را نسبت به دولتهایشان و سازمانی که این سیاستها را هدایت میکند، یعنی ناتو، دوچندان کرده است.
امتیازدهی یکطرفه اروپا به آمریکا تنها به حوزه کمکهای مستقیم محدود نمیشود. دومین اهرم فشار، که نشاندهنده تسلیم محض در برابر خواستههای دونالد ترامپ است، توافق بر سر افزایش بودجه دفاعی میباشد. ۲۹ عضو اروپایی ناتو پذیرفتهاند که سهم هزینههای دفاعی خود را به ۵ درصد از تولید ناخالص ملی (GDP) افزایش دهند. این امتیاز، یک تعهد بلندمدت با تبعات مالی عظیم برای بودجههای ملی کشورهای اروپاست.
در حالی که ایالات متحده بهدلیل موقعیت جغرافیایی خود کمترین آسیب اقتصادی مستقیم را از این جنگ دیده است، اروپاییها مجبور به تقویت عظیم ماشین نظامی ناتو شدهاند. این در حالی است که بخش بزرگی از شهروندان در این کشورها، خواستار سرمایهگذاری بیشتر در حوزههایی مانند بهداشت، زیرساختهای داخلی و مقابله با بحران معیشت هستند، نه انباشت تسلیحات تحت هدایت واشنگتن.
در مجموع، این دو تصمیم نشان میدهد که ناتو در حال تبدیل شدن به سازمانی است که منافع راهبردی کاخ سفید و اهداف ژئوپلیتیکی آن را با هزینههای سنگین شهروندان اروپایی محقق میسازد. تداوم حیات این پیمان، در سایه این امتیازدهیهای مالی و نظامی، چیزی جز «تصاعد هزینه و کاهش فایده» برای مردم عادی اروپا ندارد. خشم شهروندان اروپایی، هشدار جدی است مبنی بر اینکه مرز بین اتحاد استراتژیک و استثمار اقتصادی بهزودی فرو خواهد ریخت.












