دلیل تداوم پیام‌های خاتمی و اصلاح‌طلبان چیست؟/ فرار از پذیرش مسئولیت دولت پزشکیان و عملکرد ضعیف آن

الف یکشنبه 07 دی 1404 - 20:09
با گذشت بیش از یک‌سال از عمر دولت مسعود پزشکیان، فاصله‌گذاری جریان اصلاح‌طلب با دولتی که خود حامی اصلی آن بود، آشکارتر شده است؛ رویکردی که با سخنان اخیر سید محمد خاتمی، پرسش‌هایی جدی درباره مسئولیت‌گریزی سیاسی ایجاد کرده است.

سایت ایسکانیوز نوشت:

سید محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات، در ماه‌های اخیر با تداوم سخنرانی‌ها و ارسال پیام‌های متعدد به محافل و مجامع سیاسی، تلاش کرده است نقش فعال‌تری در فضای سیاسی کشور ایفا کند. این تحرکات در حالی صورت می‌گیرد که وی در هیچ‌یک از مواضع اخیر خود، اشاره‌ای صریح به حمایت از دولت مسعود پزشکیان نداشته و ترجیح داده است بیش از آنکه به عملکرد دولت مستقر بپردازد، بر چارچوب‌های نظری و گفتمانی جریان تکراری اصلاحات تأکید کند.

رئیس دولت اصلاحات در تازه‌ترین اظهارات خود، روز چهارشنبه سوم آذر ۱۴۰۴، در دیدار با جمعی از اصحاب رسانه، اساتید دانشگاه و هنرمندان، بار دیگر بر کلیدواژه محوری جریان متبوعش تأکید کرد و گفت: «راهی جز اصلاحات برای کشور وجود ندارد.» این سخنان در شرایطی مطرح می‌شود که دولت کنونی عمدتاً در اختیار چهره‌ها و نیروهایی است که از نظر فکری و سیاسی به سید محمد خاتمی نزدیک بوده و در زمره جریان همسو با او ارزیابی می‌شوند.

چرا خاتمی و اصلاح‌طلبان مسئولیت دولت پزشکیان را قبول نمی‌کنند؟

با گذشت حدود یک‌سال و نیم از آغاز به‌کار دولت مسعود پزشکیان؛ دولتی که به‌صورت مستقیم و آشکار از سوی جریان اصلاح‌طلب و چهره‌های شاخص آن مورد حمایت قرار گرفت، اکنون نشانه‌هایی از فاصله‌گذاری معنادار میان دولت و حامیان سیاسی‌اش دیده می‌شود. چهره‌هایی مانند سید محمد خاتمی، حسن روحانی و محمدجواد ظریف که هر یک در مقاطع مختلف، نقش تعیین‌کننده‌ای در پیروزی پزشکیان ایفا کردند، این روزها در مواضع و اظهارات خود، نه‌تنها مسئولیت عملکرد دولت چهاردهم را برعهده نمی‌گیرند، بلکه می‌کوشند با ادبیاتی مبهم یا انتقادی، خود را از پیامدهای وضعیت موجود جدا نشان دهند.

در این میان، سید محمد خاتمی طی ماه‌های اخیر، با افزایش سخنرانی‌ها و ارسال پیام به محافل مختلف سیاسی، فرهنگی و دانشگاهی، بیش از هر چیز بر کلیدواژه «اصلاحات» تأکید کرده و یا با واژگانی کلی و دوپهلو درباره شرایط کشور و دولت سخن گفته است. این در حالی است که دولت مسعود پزشکیان با حمایت صریح شخص خاتمی و جریان متبوع او روی کار آمد و وی در روزهای منتهی به انتخابات، به‌طور علنی از مردم خواست به پزشکیان رأی دهند. با این وجود، نوع مواضع اخیر خاتمی به‌گونه‌ای است که این شائبه را تقویت می‌کند که او در تلاش است فاصله خود را با دولت افزایش داده و از پذیرش مسئولیت سیاسی حمایت گذشته‌اش شانه خالی کند.

حسن روحانی، دیگر چهره بحث‌برانگیز این روزها، نیز مسیر مشابهی را در پیش گرفته است. روحانی که هر از گاهی با اعضای دولت‌های یازدهم و دوازدهم جلساتی برگزار می‌کند، در سخنرانی‌ها و مواضع اخیر خود، اظهاراتی مطرح کرده که غالباً به تشویش فضای سیاسی کشور انجامیده است. از طرح مباحثی نظیر لزوم بازگشت نیروهای مسلح به پادگان‌ها و کناره‌گیری آن‌ها از حوزه اقتصاد گرفته تا اظهاراتی درباره میزان رأی مجلس و تقابل آن با اراده مردم، و همچنین مناظره جنجالی با سعید جلیلی، همگی واکنش‌های گسترده‌ای را در فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور به‌دنبال داشته است.

این در حالی است که حسن روحانی یکی از حامیان اصلی مسعود پزشکیان در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری بود و در طول رقابت‌های انتخاباتی، چندین‌بار با وی دیدار داشت. روحانی در پیامی رسمی و صریح، مردم را به رأی دادن به پزشکیان دعوت کرد و گفت: «ما باید روز جمعه به کسی رأی بدهیم که مصمم است سایه تحریم را از سر مردم ایران بردارد، مصمم است برجام را احیا کند و به دنبال پیوستن به FATF و حل‌وفصل مشکلات بانکی باشد.» با این حال، سخنان اخیر روحانی کمتر نسبتی با عملکرد دولت چهاردهم دارد و به‌گونه‌ای بیان می‌شود که گویی وی از ابتدا نیز حامی این دولت نبوده است؛ رویکردی که از نگاه برخی تحلیلگران، تلاشی برای فاصله گرفتن از مسئولیت شرایط فعلی تلقی می‌شود.

محمدجواد ظریف نیز که یکی از چهره‌های کلیدی ستاد انتخاباتی پزشکیان محسوب می‌شد و در جریان انتخابات، با سفر به شهرهای مختلف کشور، نقش پررنگی در تبلیغ و اقناع افکار عمومی به نفع پزشکیان ایفا کرد. ظریف در روزهایی که تنور انتخابات کشور داغ بود با حضور در رسانه ملی به‌عنوان دست راست پزشکیان گفت که فرق می‌کند چه تفکری در پاستور باشد اما این روزها ترجیح داده است به‌جای پاسخگویی درباره حمایت‌های گذشته خود، تمرکز خود را بر نگارش مقالات در نشریات آمریکایی و طرح مباحثی نظیر «تغییر پارادایم در ایران» و احیای نسخه‌ای جدید از برجام معطوف کند؛ موضوعاتی که بیش از آنکه کمکی به دولت مستقر کند، به‌نوعی فاصله‌گذاری سیاسی تعبیر می‌شود.
این رویکرد، محدود به چند چهره خاص نمانده و سایر فعالان و احزاب اصلاح‌طلب نیز عملاً در همین مسیر حرکت کرده‌اند؛ مسیری هماهنگ با مواضع خاتمی و روحانی. نمونه بارز این مسئله را می‌توان در جلسه اخیر مسعود پزشکیان با سران احزاب سیاسی کشور مشاهده کرد؛ جلسه‌ای که به‌جای نمایش همگرایی سیاسی، به صحنه‌ای از تنش و درگیری لفظی میان رئیس‌جمهور و برخی چهره‌های اصلاح‌طلب تبدیل شد؛ جریانی که بیشترین حمایت را از پزشکیان در دوران انتخابات به‌عمل آورده بود.

به گفته برخی حاضران در این جلسه که با خبرنگار سیاسی ایسکانیوز گفت‌وگو کرده‌اند، نمایندگان جریان اصلاح‌طلب در این نشست، به‌صراحت اعلام کرده‌اند که مسعود پزشکیان گزینه مطلوب و ایده‌آل آن‌ها نبوده و حمایتشان از وی صرفاً از سر ناچاری و فقدان گزینه جایگزین صورت گرفته است. اظهاراتی که نه‌تنها نشان‌دهنده شکاف عمیق میان دولت و حامیان سابقش است، بلکه این پرسش جدی را در افکار عمومی ایجاد می‌کند که چگونه جریانی که خود در شکل‌گیری دولت نقش اصلی داشته، اکنون می‌کوشد از زیر بار مسئولیت آن شانه خالی کند.

جریان اصلاح‌طلب، پس از گذشت یک‌سال و نیم از دولت پزشکیان، بیش از آنکه در پی تقویت دولت همسو و کمک به عبور از چالش‌های اقتصادی و معیشتی کشور باشد، در حال بازتعریف موضع سیاسی خود و فاصله‌گذاری حساب‌شده با دولتی است که روزی با تمام توان از آن حمایت کرده بود.

جمهوریت از کشور حذف نشده است

محمد خاتمی در اظهارات اخیر خود، با طرح ادعایی صریح، موضوع «حذف جمهوریت» در کشور را مطرح کرده است. وی در این‌باره گفته است: «اگر ما یک جمهوری اسلامی داشته باشیم که حد نصابی از ملاک‌های جمهوریت را داشته باشد و بخواهد جمهوری به همان معنا که در دنیاست پیاده شود و در عین حال قرائتی از اسلام را نیز ارائه دهد که با رأی مردم، حقوق انسان‌ها و مسئولیت‌پذیری قدرت در برابر نهادهای مردمی سازگار باشد، بسیاری از مشکلات ما حل خواهد شد. روشنفکران و مردم به این جمهوری اسلامی رأی دادند. اگر این مردم می‌دانستند خلاف آن صورت خواهد گرفت، به جمهوری اسلامی رأی نمی‌دادند.»

طرح چنین سخنانی که عملاً جمهوریت نظام سیاسی کشور را زیر سؤال می‌برد، نخستین‌بار نیست که از سوی چهره‌های شاخص جریان اصلاحات مطرح می‌شود. پیش از این نیز در بیانیه جبهه اصلاحات در مردادماه ۱۴۰۴، با ادبیاتی غیرمستقیم اما معنادار، مفاهیمی همچون «اصلاح ساختار حکمرانی» و «بازگشت به اصل حاکمیت مردم از طریق برگزاری انتخابات آزاد و حذف نظارت استصوابی» مطرح شد؛ گزاره‌هایی که از نگاه منتقدان، به‌طور ضمنی اصل جمهوریت موجود در کشور را محل تردید قرار می‌داد.

با این حال، نکته قابل تأمل آن است که چنین ادعای مهم و حساسی از سوی محمد خاتمی، به‌عنوان یکی از مقامات ارشد سابق کشور، با تناقض‌های جدی مواجه است. اگر بنا بر ادعای وی، جمهوریت و «رأی مردم» در کشور حذف شده است، این پرسش اساسی مطرح می‌شود که پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳ چگونه و بر چه مبنایی رقم خورده است؟ انتخاباتی که در آن پزشکیان با کسب حدود ۱۶ میلیون رأی به پیروزی رسید؛ آن‌هم در شرایطی که محمد خاتمی از حامیان اصلی او به شمار می‌رفت.

خاتمی خود در پیام انتخاباتی‌اش برای انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۳، با لحنی امیدوارانه از حضور در انتخابات حمایت کرده و گفته بود: «آمدن و آوردن رویکردی به صحنه که درد مردم را دارد و عزم آن را دارد که با کمک خود مردم و فرزندان شایسته مردم به درمان بپردازد و ان‌شاءالله شجاعت اقدام را دارد، امیدبخش و نویددهنده به آینده‌ای بهتر است.» این پیام به‌روشنی نشان می‌دهد که وی نه‌تنها سازوکار انتخابات را پذیرفته، بلکه آن را ظرفیتی برای تغییر و بهبود وضعیت کشور دانسته است.

ناکارآمدی دولت و سکوت اصلاح‌طلبان چه نتایجی برای کشور خواهد داشت؟

در شرایطی که اقتصاد کشور با چالش‌های جدی روبه‌روست و نرخ ارز به بیش از ۱۴۰ هزار تومان رسیده است، فشار معیشتی و تورمی بر زندگی مردم به شکل ملموس افزایش یافته است، کارشناسان اقتصادی و حتی برخی نمایندگان مجلس بارها به ناکارآمدی تیم اقتصادی دولت چهاردهم اشاره کرده‌اند و ضعف مدیریت اقتصادی دولت، عملکرد قابل دفاعی ارائه نکرده است. در چنین شرایط بحرانی، انتظار می‌رفت کسانی که روزی با تمام توان از مسعود پزشکیان حمایت کرده‌اند، نه‌تنها از دولت حمایت مستمر کنند، بلکه مسئولیت سیاسی حمایت خود را نیز بپذیرند و در مسیر بهبود عملکرد دولت نقش‌آفرینی کنند.

با این حال، آنچه در عمل مشاهده می‌شود، فاصله‌گیری آشکار چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب از دولت است. سید محمد خاتمی، حسن روحانی و حتی محمدجواد ظریف که هر یک در مقاطع مختلف نقش کلیدی در موفقیت انتخاباتی پزشکیان داشته‌اند، این روزها با بیان اظهارات کلی، مبهم و گاه جنجالی، عملاً از پذیرش مسئولیت حمایت خود شانه خالی کرده‌اند. مواضع اخیر آن‌ها نشان می‌دهد که انگار هیچ‌گاه از دولت مسعود پزشکیان حمایت نکرده‌اند و تلاش می‌کنند با فاصله گرفتن سیاسی و رسانه‌ای، مسئولیت ناکارآمدی‌های موجود را به دوش دولت یا سایر عوامل بیاندازند.

این رفتار نه تنها کمکی به اصلاح مسیر مدیریت اقتصادی نمی‌کند، بلکه باعث تشویش فضای سیاسی و افزایش بی‌اعتمادی در جامعه می‌شود. وقتی حامیان سابق دولت حاضر نیستند پاسخگوی عملکرد خود باشند و از مسئولیت حمایت سیاسی فرار می‌کنند، پیامد طبیعی آن، کاهش انسجام سیاسی و خالی شدن حمایت معنوی و عملی از تیم مدیریتی است که در سخت‌ترین شرایط اقتصادی کشور قرار دارد. به عبارت دیگر، در حالی که مردم با افزایش سرسام‌آور قیمت‌ها، کاهش قدرت خرید و بی‌ثباتی بازار ارز دست و پنجه نرم می‌کنند، بخشی از جریان اصلاح‌طلب با مواضع خود نشان می‌دهد که اولویتشان حفظ منافع سیاسی و فاصله گرفتن از مسئولیت است.

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.