قدرت و بازدارندگی محور مقاومت و هوشیاری آن در خنثی کردن توطئههای رژیم صهیونیستی، سران جنایتکار این رژیم نامشروع را سردرگم کرده است.

به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صداوسیما؛
«محمدرضا تقی زاده» کارشناس مسائل بین الملل در یادداشتی نوشت، در ۱۴ می ۱۹۴۸ جهان شاهد یکی از دردناکترین حوادث خود یعنی تاسیس رژیم نامشروع صهیونیستی در سرزمین فلسطین بود که حقوق، صلح و آسایش مردم فلسطین و منطقه غرب آسیا را از زمان تاسیس خود تاکنون سلب کرده است.
رژیم منحوس صهیونیستی که در عمر ۷۳ ساله خود جنایات فراوانی را مرتکب شده، در سالهای اخیر با قدرت و بازدارندگی محور مقاومت مردمی رو به رو شده است.
در این نوشتار قدرت محور مقاومت و سردرگمی مقامهای رژیم صهیونیستی در برابر این محور مردمی بررسی میشود.
تاسیس رژیم نامشروع صهیونیستیدر سال ۱۸۹۸ میلادی «تئودور هرتصل» خبرنگار و نویسنده یهودی در اتریش کتابی تحت عنوان «دولت یهود» منتشر کرد. وی در این کتاب از تشکیل یک دولت یهودی دفاع کرده و به افکار عمومی غرب برای استقبال از جنبش صهیونیستی یک زمینه فکری داد.
از آنجایی که یهودیان در آلمان بیش از سایر کشورها نفوذ سیاسی و آزادی عمل داشتند لذا هرتصل ابتدا سعی کرد از طریق دولت آلمان نظر سلطان عثمانی را برای اسکان یهودیان در فلسطین جلب کند، اما این همکاری مورد بحث، به دلایل متعدد سیاسی از جمله اعلام جهاد مسلمین علیه مهاجمین خارجی با موفقیت مواجه نشد؛ به همین دلیل یهودیان خود را به دامن انگلستان انداختند.
در مذاکراتی که سران یهود با «سایکس» نماینده انگلستان داشتند به او اطمینان دادند که در «جامعه ملل» از تحت الحمایگی فلسطین از طرف انگستان دفاع خواهند کرد و به فرانسه یا دولت دیگری اجازه نخواهند داد تا فلسطین را تحت الحمایه خود کند. از سوی دیگر به «سایکس» قول اعطای هر گونه و هر اندازه وام را دادند و نیز متعهد شدند که دولت ایالات متحده آمریکا را برای دخالت در جنگ به سود متفقین و علیه آلمان تحت فشار بگذارند. این اقدامات در واقع زمینه را برای انتشار «اعلامیه بالفور» در تاریخ ۲ نوامبر ۱۹۷۱ آماده کرد. «بالفور» وزیر خارجه وقت انگلستان در نامهای خطاب به «والتر روتشیلد» سیاستمدار صهیونیست و عضو مجلس عوام انگلیس، مژده تشکیل وطن ملی یهود را میدهد، این نامه به «اعلامیه بالفور» شهرت یافت. در این اعلامیه آمده بود:
«نظر به علاقه خاصی که دولت انگلستان به تشکیل وطن ملی یهود در فلسطین دارد، برای نیل به این هدف و تسهیل وسایل آن کوشش خواهد کرد.»
پس از صدور «اعلامیه بافور» نیروهای نظامی انگلیس در ۹ دسامبر ۱۹۷۱ بیت المقدس را اشغال کردند و تا پاییز ۱۹۱۸ توانستند همه نیروهای نظامی عثمانی در فلسطین را مجبور به تسلیم کرده و سراسر سرزمین فلسطین را به تصرف خویش درآورند. در سال ۱۹۱۹ میلادی کنفرانس «سان رمو» که از نمایندگان فرانسه، انگلیس و ایتالیا، تشکیل شده بود پس از بررسی اوضاع همه جانبه فلسطین موافقت خود را مبنی بر تحت الحمایگی فلسطین به وسیله انگلستان اعلام داشت. در تاریخ ۲۴ ژوئیه ۱۹۲۲ قیمومیت انگلستان برفلسطین رسماً توسط شورای «جامعه ملل» به تصویب رسید.
در پرتو حمایت انگلستان و علیرغم مخالفت اعراب، مهاجرت یهودیان به فلسطین که از چند سال پیش آغاز شده بود سرعت بیشتری پیدا کرد؛ به طوری که در سال ۱۹۴۶ میلادی از یک میلیون و ۹۷۲ هزار و ۵۶۰ نفر جمعیت فلسطین، بیش از ۶۰۸ هزار نفر آنها را یهودیان تشکیل میدادند. در حالیکه تعداد یهودیان در سال ۱۹۱۸، حدود ۵۶ هزار نفر بود؛ بیشتر این مهاجرین از اروپایی شرقی بودند.
به موازات ازدیاد جمعیت یهودیان در فلسطین و بالاگرفتن قدرت سیاسی آنها در منطقه، تودههای عرب که از نفوذ یهودیان خشمگین و در عین حال نگران شده بودند انگلستان را تحت فشار گذاشتند تا از صهیونیستها جانبداری نکند؛ در این هنگام صهیونیستها در فلسطین عملاً یک نیروی خود مختار بوجود آورده و یک ارتش تروریستی به نام «هاگانا» درست کرده بودند. وظیفه این ارتش ترور مخالفان و مبارزه با تودههای عرب بود.
انگلستان برای ساکت کردن تودههای عرب و جلوگیری از طغیان آنان در سال ۱۹۳۹ «کتاب سفید» را منتشر کرد و اعلام داشت یهودیان میتوانند در فلسطین یک کانون ملی داشته باشند، اما حق تأسیس دولت مستقل را ندارند؛ این اعلامیه خشم صهیونیستها را برانگیخت و تصمیم گرفتند برخلاف نظر انگلیسیها نیات خود را عملی کنند، اما در این زمان جنگ جهانی دوم آغاز شد و مسئله فلسطین تحت الشعاع اخبار مربوط به جنگ قرار گرفت.
بعد از پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۷ انگلستان اعلام کرد سال بعد، از فلسطین بیرون خواهد رفت و اداره آن را به سازمان ملل خواهد سپرد. در تاریخ ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ مجمع عمومی سازمان ملل متحد با صدور قطعنامهای فلسطین را به سه قسمت کرد. ۴۳ درصد آن را در اختیار عربها و ۵۶ درصد آن را در اختیار یهودیان قرار داد. بیت المقدس نیز بین المللی اعلام شد.
زمانی که قیومت انگلیس بر فلسطین در
۱۴ مه ۱۹۴۸ به پایان رسید در واقع تمامی نهادهای سیاسی فلسطینی از بین رفته بود و هیچ سازمانی برای پر کردن خلاء موجود، وجود نداشت؛ صهیونیستها که بر نواحی مختلف فلسطین به دلیل اجرای قطعنامه تقسیم مسلط بودند یک شورای موقت حکومتی مرکب از ۳۸ عضو تأسیس کردند که به نوبه خود یک کابینه ۱۳ نفره را انتخاب کرد. همان روز «دیوید بن گوریون» که بعداً مقام نخست وزیری و وزارت جنگ را به عهده گرفت، تشکیل رژیم صهیونیستی را اعلام کرد؛ بلافاصله بعد از این اعلام، دولت آمریکا، این رژیم نامشروع را به رسمیت شناخت.
جنایات رژیم اشغالگر قدس در غرب آسیا
رژیم صهیونیستی از زمان تاسیس خود جنایات فراوانی را علیه مردم منطقه غرب آسیا به ویژه فلسطین مرتکب شده است که به نمونههایی از آن اشاره میکنیم.
اداره آمار مرکزی فلسطین ژانویه ۲۰۲۱ در گزارشی به مناسبت «روز شهید» (روز هفتم ژانویه هر سال میلادی) اعلام کرد، از ابتدای تاسیس رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ تا پایان سال ۲۰۲۰، یکصد هزار نفر از مردم بی گناه فلسطین به دست صهیونیستها به شهادت رسیدهاند.
در ادامه گزارش اداره آمار مرکزی فلسطین آمده است، در پی ارتکاب جنایات رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان از سال ۱۹۴۸ تا پایان ۲۰۲۰، میلیونها فلسطینی آواره شده و در اردوگاههای پناهندگان در کرانه باختری رود اردن، باریکه غزه، اردن، سوریه و لبنان به سر میبرند.
مرکز موسوم به تحقیقات اراضی وابسته به انجمن پژوهشهای عربی در قدس نیز چندی پیش اعلام کرد، رژیم اشغالگر قدس از سال ۱۹۶۷ تا کنون بیش از پنج هزار باب خانه متعلق به فلسطینیها را خراب کرده و فلسطینیان ساکن آن را آواره کرده است.
رژیم صهیونیستی در سوریه نیز جنایات فراوانی را مرتکب شده است؛ در طول سالهای جنگ سوریه با تروریستهای داعشی مورد حمایت رژیم صهیونیستی، جنگندههای این رژیم شرور به تجاوز و تعرض به آسمان سوریه و هدف قرار دادن مواضع ارتش و نیروهای مردمی این کشور پرداختند و این حملات همچنان ادامه دارد.
کمک و پشتیبانی از تروریستهای داعشی و درمان مجروحان این گروه تروریستی در سرزمینهای اشغالی، بخش دیگری از جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم سوریه است.
رژیم صهیونیستی در لبنان نیز جنایات فراوانی انجام داده است؛ حمله به لبنان در سالهای ۱۹۸۲ و ۲۰۰۶ و جنایت در اردوگاه صبرا و شتیلا نمونههایی از جنایات این رژیم منحوس در لبنان است.
شانزده سپتامبر ۱۹۸۲، ارتش رژیم صهیونیستی اردوگاه صبرا و شتیلا در غرب بیروت را محاصره کرد و به مدت سه روز، سه هزار و ۵۰۰ زن، کودک و مرد سالخورده فلسطینی و شماری لبنانی را قتل عام کرد.
جنایات رژیم صهیونیستی فقط محدود به جنگ نیست و مقامات این رژیم در بسیاری از جنایات تروریستی نیز دست دارند؛ ترور دانشمندان هستهای در ایران و بسیاری دیگر از کشورها، حمایت از گروههای تروریستی مانند داعش، القاعده و منافقین که با انجام حملات تروریستی در کشورهای مختلف جهان از جمله ایران، سوریه، عراق، لبنان و غیره، خون مردمان بی گناهی را ریختند، بخشی دیگر از جنایات رژیم صهیونیستی است که با حمایت آمریکا و کشورهای غربی انجام شده است.
شکل گیری مقاومت مردمی در برابر رژیم صهیونیستی
مردم منطقه غرب آسیا که از جنایات رژیم نامشروع صهیونیستی به ستوه آمده بودند، به مقاومت در برابر این رژیم جعلی پرداختند؛ به عبارتی دیگر میتوان گفت، اندیشه مقاومت، از ایستادگی در مقابل توطئه و نقشه صهیونیستها آغاز شد؛ از این رو کانون جریان مقاومت را باید در مبارزه با رژیم صهیونیستی تعریف کرد.
حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی اولین بار در اوت ۱۹۹۳ (مرداد ۱۳۷۲) در دیدار «سید حسن نصرالله» دبیرکل جنبش حزبالله لبنان، از جبهه مقاومت اسلامی سخن گفتند و آن را نتیجه تجاوزات اسرائیل دانستند که با اقدام خود در تجاوز به لبنان، نه تنها به اهداف سیاسی و نظامی موردنظر دست نیافته، بلکه موجب همبستگی و اتحاد مردم شده است.
حضرت آیت الله خامنهای همچنین در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت روز جهانی قدس در ۲۳ می ۲۰۲۰ (سوم خرداد ۱۳۹۹) تصریح کردند: «طلوع انقلاب اسلامی در ایران، فصل جدیدی در مبارزهی برای فلسطین گشود. از اوّلین قدمها یعنی بیرون راندن عناصر صهیونیست که ایرانِ دورانِ طاغوت را یکی از پایگاههای امن خود میشمردند و سپردن محلّ سفارت غیر رسمی رژیم صهیونیست به نمایندگی فلسطین و قطع جریان نفت، تا کارهای بزرگ و فعّالیّتهای گستردهی سیاسی، همه موجب پدید آمدن «جبههی مقاومت» در کلّ منطقه شد و امید به حلّ مسئله در دلها شکفت. با ظهور جبههی مقاومت، کار بر رژیم صهیونیستی سخت و سختتر شد -و البتّه در آینده بسی سختتر هم خواهد شد انشاءالله-، ولی تلاش حامیان آن رژیم و در رأس آنان آمریکا در دفاع از آن هم بشدّت افزایش یافت. پیدایش نیروی مؤمن و جوان و فداکار حزبالله در لبنان و تشکیل گروههای پُرانگیزهی حماس و جهاد اسلامی در درون مرزهای فلسطین نه تنها سردمداران صهیونیست بلکه آمریکا و دیگر ستیزهگران غربی را هم مضطرب و سراسیمه کرد و یارگیری از درون منطقه و از درون جامعهی عربی را در صدر برنامههای آنان پس از پشتیبانیهای سختافزاری و نرمافزاری از رژیم غاصب قرار داد. نتیجهی کار پُرحجم آنان، امروز در رفتار و گفتار بعضی سردمداران دولتهای عربی و برخی فعّالان خائن سیاسی و فرهنگی عرب، آشکار و جلویِ چشم همه است.»
پیروزیهای محور مقاومت
تحولات فلسطین، لبنان، عراق، یمن و سوریه، پیروزیهای محور مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی و حامیان آن را به خوبی نشان میدهد؛ به نمونهای از پیروزیهای اخیر اشاره میکنیم.
در فلسطین رونمایی از طرح معامله قرن از سوی «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری پیشین آمریکا، که هدف از اجرای آن، اشغال تمام خاک فلسطین توسط رژیم صهیونیستی بود با مخالفت گسترده مردم، چهرهها و گروههای سیاسی در فلسطین اشغالی، منطقه غرب آسیا و جهان رو به رو شد.
آمریکا و غرب میخواستند به زور تهدید و تطمیع، درباره سوریه، عراق، لبنان و یمن هم معامله قرن راه بیندازند، اما تحولات منطقه به برکت تدابیر شجاعانه محور مقاومت، خلاف خواست دشمن پیش رفت و این طرح شوم در نطفه نابود شد.
پاسخ کوبنده مقاومت فلسطین به حملات رژیم صهیونیستی، یکی دیگر از دستاوردهای محور مقاومت در فلسطین است؛ برای نمونه میتوان به پاسخ کوبنده مقاومت فلسطین به حمله مه ۲۰۱۹ رژیم صهیونیستی به باریکه غزه اشاره کرد که دو روز طول کشید.
مقاومت فلسطین در پاسخ به حمله رژیم اشغالگر قدس، با بیش از ۶۵۰ موشک، شهرکهای صهیونیست نشین را در سرزمینهای اشغالی هدف قرار داد و مقامهای صهیونیست سراسیمه از ادامه جنگ خودداری کردند.
در سوریه نیز محور مقاومت به پیروزیهای بزرگی دست یافته است؛ ده سال جنگ سوریه با تروریستهای داعشی مورد حمایت آمریکا، رژیم صهیونیستی و رژیمهای مرتجع منطقه ای، نتوانست از ایستادگی و مقاومت مردم و نیروهای مسلح سوریه ذرهای کم کند.
ارتش و مردم سوریه با حمایت رزمندگان مقاومت توانستند اغلب اراضی این کشور را از اشغال داعش باز پس گیرند و ضربه سنگینی به رژیم صهیونیستی و حامیان آن وارد کنند؛ حملات گاه و بیگاه و کورکورانه رژیم صهیونیستی به برخی مناطق سوریه نیز که به دلیل سردرگمی سران صهیونیست از ضربات سنگین محور مقاومت انجام می شود، با واکنش پدافندی ارتش سوریه مواجه می شود.
در عراق نیز رزمندگان محور مقاومت با جان فشانیهای خود توانستند گروه تروریستی داعش را شکست دهند و بخشهایی از خاک این کشور را از اشغال این تروریستهای مورد حمایت رژیم صهیونیستی باز پس گیرند.
نکته مهم این است که پس از ترور سردار سپهبد قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و همچنین ابومهدی المهندس نائبرئیس بسیج مردمی عراق (الحشد الشعبی) در بغداد، مردم منطقه غرب آسیا از جمله در عراق، سوریه و یمن با برگزاری تظاهرات، خواستار اخراج نظامیان آمریکایی از این منطقه شدند.
در لبنان نیز جریان مقاومت همواره یادآور مبارزه و نبرد با اشغالگران رژیم صهیونیستی بوده است؛ مقاومتی که ازسال ۱۹۸۲ میلادی تاکنون ادامه دارد؛ فرار مفتضحانه نیروهای رژیم صهیونیستی از لبنان در سال ۲۰۰۰ میلادی و شکستهای رژیم صهیونیستی در جنگ ۳۳ روزه در لبنان در سال ۲۰۰۶، از جمله موفقیتهای جنبش مقاومت در لبنان است.
مردم مقاوم یمن هم با گذشت بیش از شش سال از حمله همه جانبه ائتلاف سعودی به کشورشان، همچنان به مقاومت خود ادامه میدهند و متجاوزان را در رسیدن به اهداف خود ناکام گذاشته اند.
عربستان و حامیان آن، در حالی که خیال واهی فتح «سه هفتهای» یمن را در سر داشتند، اکنون ناباورانه ناکامیهای ائتلاف متجاوز سعودی را نظاره گر هستند؛ عملیاتهای کوبنده ارتش و کمیتههای مردمی یمن بیانگر آن است که یمن همچنان مستحکم و مقاوم ایستاده است و ابتکار عمل را در صحنه رویارویی با تجاوزگری سعودیها در دست دارد. همچنین شکل گیری روحیه مقاومت و توانمندی نظامی بومی به این معنا است که آنان پیرو اندیشههای مقاومت هستند.
جمع بندی
بررسی روند تحولات در لبنان، سوریه، یمن، عراق و فلسطین نشان میدهد «تفکر مقاومت» محدود و محصور به مرز و یا موضوع خاصی نیست؛ هر کجا ظالمی درصدد استثمار مردم باشد گروه مقاومت شکل خواهد گرفت.
جنبشهای مقاومت اسلامی فلسطین (حماس)، جهاد اسلامی، حزب الله لبنان، انصارالله یمن و همچنین نیروهای مردمی در عراق، سوریه و یمن نشان میدهد که مقاومت، پایگاهی مردمی دارد و اقدام برخی کشورهای منطقه از جمله امارات و بحرین در برقراری روابط با رژیم صهیونیستی، بر خلاف نظر مردم کشورهایشان است.
نکته مهم دیگر این است که همه گروههای مقاومتی در منطقه غرب آسیا، خواهان آزادی سرزمین فلسطین از اشغال رژیم صهیونیستی هستند؛ این تفکر، سران رژیم صهیونیستی را هراسان کرده و آنان بیش از همیشه نابود شدن خود را احساس میکنند.
افزایش توان نظامی گروههای مقاومت در منطقه غرب آسیا نیز سبب شده که طرحهای تجزیه طلبانه قدرتهای غربی و رژیم صهیونیستی از جمله در عراق و سوریه که در قالب بهره گیری از تروریسم داعشی پیگیری شد، با شکست مواجه شود.
مقامهای رژیم صهیونیستی نیز بارها به قدرت مقاومت اذعان و اعلام کرده اند که اگر در آینده جنگی مستقیم بین نیروهای مقاومت و رژیم اشغالگر قدس رخ دهد، هزاران موشک سرزمینهای اشغالی را هدف قرار میدهد و آنان توان رویارویی با موشکهای مقاومت را ندارند.
نویسنده: محمدرضا تقی زاده
کارشناس مسائل غرب آسیا
منبع خبر "
صدا و سیما" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.