شمال نیوز: موج اول کرونا که آمد سلامت عمومی را به مخاطره انداخت، پزشکان، پرستاران و شهروندان زیادی را روانه دیار باقی و همه ایران را داغدار کرد. آن روزها حتی برخی از کادر درمان هنوز نمیدانستند با چه دشمنی طرف هستند و همه سردرگم بودند. مدیران و تصمیمسازان هر روز دستور میدادند که تمام واحدهای صنفی بجز واحدهای ضروری –سطح یک- بسته بماند. اما هیچ مدیری برای کاسب جوانی که هم خانه و هم مغازه استیجاری داشت و نگران چک ، عوارض ، مالیات و اقساط معوق بانکی بود، تصمیمی نگرفت.
موج دوم و سوم کرونا که آمد از حجم ترس و شایعه کاسته شد و هم مدیران و هم مردم دریافتند با این میکروارگانیسم 300 نانومتری وحشی، چگونه برخورد کنند. کمتر کسی بدون ماسک و اقلام ضروری از خانه بیرون میآمد و همه رعایت میکردند، پرستاران و کادر درمان بیش از قبل شرایط را درک کردند و راهکارهای هوشمندانهتری به کار گرفتند تا کمتر خود در معرض آسیب باشند اما مدیران همچنان یک تصمیم را بلد بودند؛ بستن واحدهای صنفی . در موج دوم کارپردازان بانک و داروغههای مالیاتچی نیز که درهای واحدهای صنفی را بسته میدیدند، از فضای مجازی کمک گرفتند و هر روز پیامک تهدیدآمیز فرستادند که اقساط معوق را پرداخت کنید تا مشمول دیرکرد، جریمه تأخیر و سود مرکب نشوید. آن روز هم کسی به نفع کسبه و صاحبان اصناف تصمیمی نگرفت.
امروزاما به موج چهارم رسیدیم. مردم آگاه و هوشیارند، در شهر کسی بدون ماسک دیده نمیشود یا کمتردیده می شود. کادر درمان حرفهای عمل میکنند و شاهد مرگ و میر کمتری در میان این عزیزان هستیم. بسیاری از صاحبان صنوف بهطور جدی از ورود مشتریان فاقد ماسک به واحد صنفی خود جلوگیری میکنند، ورودی برخی واحدهای صنفی بزرگ یک نیرو مستقر شد تا همه را به دستکش مسلح کند تا ناخواسته در انتشار ویروس شریک نباشند و به خود و دیگران، آسیبی نرسانند.
در این میان اما تنها چیزی که تغییر نکرده تصمیمات لحظهای منجمد در پایتخت و هم در استان ها است، یک هفته تردد را باز میکنند و هفته بعد معکوس میروند، در حالیکه برای شکستن زنجیره شیوع به سه هفته قرنطینه کامل نیاز است. .
حاصل و نتیجه این «قبض و بسط کردنها»، رها شدن فنر شیوع کرونا و موج چهارم بود اما مدیران ما نهایت کاری که کردند، این بود که سراغ دیوار کوتاه اصناف رفتند و برای چندمین مرحله در یک سال دستور بستن همه واحدها بجز واحدهای ضروری را دادند، درحالیکه نه بانکها سود و دیرکرد تسهیلات 25 درصدی خود را بخشیدند و نه دولت از عوارض و مالیات خود برای اصناف آسیبدیده کم کرد و نه حتی در ترددهای ضروری شهروندان، از جریمهکردن خودروها کم کرد و این داستان ممکن است تا موج دهم نیز ادامه داشته باشد.
انتقادی که ما به مدیران دولتی داریم این است کدام بسته حمایتی را برای صاحبان صنوف اختصاص دادید؟ به کدام بانک نامه دادید که تا بهبود شرایط، کنتور سودشماردیرکرد را خاموش و طمع دریافت سود مرکب از تعدادی کاسب گرفتار را فراموش کند؟ چرا از عوارض و مالیات خود نمیگذرید؟ و دهها چرا و چرا ؟ ....
با این سیاست یکبام وچندهوا، اقتصاد عمومی بعد از سلامت دومین قربانی این ایام است، با این تفاوت که در کرونا ، یک ویروس ناشناخته سلامت جامعه را تهدید کید اما اقتصاد با تیغ دودم «کرونا» و «سوءتدبیربرخی مدیران» قربانی شد و صاحبان اصناف، در صدر این ماجرای تلخ قرار دارند .
براستی مدیران و تصمیم سازان دولتی ما که هیچ حمایت عملی و راه چاره ای بر مشکلات و تنگناهای اقتصادی اصناف و بازار پیش بینی نکرده اند و صرفا حکم بر تعطیلی بازار می دهند ، حاضرند خود فقط یک ماه از دریافت حقوق خودداری نمایند ؟ بدون تردید پاسخ منفی است . پس در این صورت لازم است این مدیران در تصمیم سازی خود جوانب انصاف را برای کسبه بازار که عموما از میان جوانان که بسیاری از آنان در واحدهای صنفی استیجاری به کسب و کار می پردازند ، رعایت کرده و از صاحبان صنوف مختلف که در امواج چهارگانه کرونایی آسیب های جدی دیده اند اما همچنان برای سلامت عمومی از تصمیمات ستاد کرونا تبعیت می کنند حمایت عملی و عینی نمایند . بسم الله
محسن گرجی