لالایی شعر برای خواباندن مرگ

خبرگزاری ایسنا یکشنبه 09 خرداد 1400 - 14:04
یادداشت حاضر با موضوع در حاشیه شعر بیژن جلالی به قلم دکتر علی یاری، شاعر و منتقد ادبی، است که در اختیار ایسنا گذاشته شده است:
لالایی شعر برای خواباندن مرگ

«بیژن جلالی (١٣٠٦-١٣٧٨) شاعری برکنار از هیاهوهای مرسوم حوزه‌ ادبیات بود. ارتباطاتش محدود بود. تنها زیست و جهان ویژه‌ای برای خود داشت. نخستین دفتر شعرش را (روزها) ١٣٤١ منتشر کرد. یکّه‌روی او از همین دفتر آغاز شد و تا آخرین سروده‌ها ادامه داشت. زبانش به نثر پهلو می‌زد. زبان هنجارمند، نرم‌آهنگ و بی‌آرایش جلالی از همین دفتر تا روزی که شعر نوشت، کمتر دچار تکانه‌ای شد. شعرش از منطقِ عروض نیمایی و آنچه زبان شاملویی می‌خوانیم یا به طور کلی از هر گونه آرایش وزنی برکنار بود.

اگر بخواهیم تنها و تنها یک شاعر سهلِ ممتنع‌گو را در میان نوگرایان معاصر برگزینیم، آن کس به گمان من، بیژن جلالی است. آنچه «امتناعِ» شعر او را رقم می‌زند، چشم‌اندازی است که از آن می‌نگرد و جهان را تعبیر می‌کند. مرور شعرش چنین می‌نماید که این چشم‌انداز دور از دست نیست؛ اما اگر باریک‌بین باشیم، می‌فهمیم این «طرز دیدن» است که تقلید کار او را «ممتنع» کرده، نه جایی که ایستاده‌ایم.

شعرهایش از هر گونه آرایش شکلی هم به دورند؛ یعنی هیچ نشانه‌ای حتی نقطه‌ پایان شعر هم در کار نیست. منتقدان در ارزیابی آبشخورهای دگرگونی‌ شعر فارسی در دهه‌ ۷۰ خورشیدی، از کنار نقش اثرگذار ذهن و زبان جلالی به‌سادگی گذشته‌اند. باری، اینجا به دو موضوع مهم مایگانی شعر او اشاره می‌کنم؛ شعر و مرگ. در سرتاسر تاریخ شعر فارسی شاید هیچ شاعری به اندازه‌ جلالی از این دو مفهوم داد سخن نداده باشد. در دیوان هیچ شاعری این اندازه از شعر و چیستی و جریان آن در زیست شاعر نشانه نداریم. در هیچ دیوان و دفتری، مرگ‌ این گونه در دسترسِ شعر نیست و این همه به سادگی و صمیمیت با او سخن گفته نشده است. جلالی، فرزانه‌ای است که در اغلب سروده‌هایش درباره‌ شعر سخن می‌گوید. با شعر گفت‌وگو می‌کند. شعر در نگاه او موجودی رازناک و اثیری است. او شعر را در زیست خود تا حد معشوق ارتقا داده:

معشوق من شعر است

و هر شعر وقتی نوشته می‌شود

یک وصال است

در شعر او، دوشادوش شعراندیشی، مرگ‌اندیشی هم پیش می‌رود. مرگ هم در شعر او هویّتی شیءگونه یافته است. می‌شود در شمایلش باریک دید. «نور سیاه» مرگ زندگی او را روشن می‌کند. شیءوارگی و تعیّن‌یافتگی مرگ از رمزوراز و ترس مرگ می‌کاهد و نشانه‌ای می‌شود در کنار زندگی:

ترس از مرگ

به صورت خیلی‌ها شکل می‌دهد

و آنها با قدم‌های تند

از مرگ می‌گریزند

ولی مرگ شانه به شانه

با آدم‌ها راه می‌رود»

انتهای پیام

منبع خبر "خبرگزاری ایسنا" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.