عصر ایران؛ مهرداد خدیر- دو ماه پیش و در 22 فروردین 1400 در متنی دربارۀ شیخ فریدالدین عطار نیشابوری به آثار مختلف او اشاره شد و از جمله به «تذکرهالاولیا»ی او که با تصحیح و مقدمۀ بی نظیر استاد شفیعی کدکنی جلوهای دیگر پیدا کرده است.
در آن متن چند سطر از همان آغاز تذکرهالاولیا نقل شد و با این که سلسله مطالبی که زیر عنوان «یک جرعه از اقیانوس فرهنگ و ادبیات ایران» ارایه میشود هیچ ارتباطی با سیاست ندارد و نویسندۀ این سطور به قصد لذت خود و مخاطبان، گریزی به آن عرصه ها میزند از گفت و گوی امام صادق با ابوحنیفه این برداشت صورت پذیرفت که انتخابات 70 روز بعد مد نظر است.
حال آن که در 22 فروردین 1400 و در آن متن مطلقا چنین قصدی در میان نبود اما اکنون - ساعاتی مانده به متفاوتترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی و چه بسا متفاوتترین انتخابات تاریخ ایران- مجددا همان سطور را نقل میکنم با تأکید بر این که این بار قصدی کاملا سیاسی در میان است:
«اگرچه شیخ فریدالدین عطار از حیث مذهبی سنی بود و شیعه نبود (شیعیان قبل از صفویه هم غالبا هفت امامی بودند نه 12 امامی) اما جالب است که تذکرهالاولیا را با امام جعفر صادق علیهالسلام شروع میکند و البته در ادبیات آنان: «صادق، رضیالله عنه» و این حکایت را در همان آغاز آورده است:
"نقل است که صادق از ابوحنیفه پرسید: عاقل کیست؟ گفت آن که تمیز کند میان خیر و شر. صادق گفت: بهایم [چهارپایان] نیز توانند تمیز دهند میان آن که او را بزند و آن که او را علف بدهد. ابوحنیفه گفت: نزدیکِ تو عاقل کیست؟ صادق گفت: آن که تمیز کند میان دو خیر و شر و "خیرالخیرین" را اختیار کند و از دو شر، "خیرالشرین" را برگزیند.
یعنی تشخیص خیر از شر، مصداق عقل و عاقلی نیست. چون حیوان هم خیر و شر را تا حدی تشخیص میدهد. عقل آن است که بین دو خیر بتوانی خیر خود را تشخیص دهی و مهمتر این که بین دو "شر"، خیر خود را بیابی."
لطفا به عطار نگویید ما کاری به خیر و شر نداریم. به نظارت استصوابی کار داریم که با حذف کاندیداها به ما توهین کرده چون در زمان عطار هنوز این گوه نظارت، اختراع نشده بود!
همچنین لطفا به عطار نگویید صفوف انتخابات برای صدا و سیما مهمتر است تا نتیجه چون ممکن است عطار بگوید: ولی این صفها خواه ناخواه به خاطر انتخابات شوراها شکل میگیرد. ( زمان عطار شورا نبود که!)
این را هم به عطار نگویید که می خواهیم «نه» بگوییم که ممکن است به شما بگوید شاید بهای این نه، ناچار شدن به سال ها آری باشد به آنچه نمی پسندید!
بزرگِ بزرگان عرفان ما مولاناست. مولانا یعنی خداوندگار. همین خداوندگار میگوید «هفت شهر عشق را عطار گشت/ ما هنوز اندر خم یک کوچهایم» و همان عطار میگوید: تمیز (تشخیص) میان خیر و شر یا «خیرالخیرین» از همه برمی آید. عقل آن است که باید «خیر الشرین» را برگزید.
راستی به نظر شما اگر شیخ فریدالدین عطار نیشابوری در انتخابات کاندیدا می شد شورای نگهبان، صلاحیت او را احراز می کرد و اگر احراز نمیکرد حاضر میشد دلیل آن را اعلام کند؟!
* منظور از خیر و شر دست کم نزد نویسنده تصور غالب بد و بدتر نیست. چرا که اساسا با چنین توصیفی دربارۀ افراد موافق نیست منظور نزدیک و دور بودن به باورها و سایقه هاست.