به گزارش خبرگزاری برنا از استان کهگیلویه و بویراحمد؛یک سال دیگر هم گذشت و یکبار دیگر قصه ی تکراری این سالها که "از مشکلات خبرنگاران بگویید"سوژه رسانه ها شد. نمیدانم نمک پاشیدن به یک زخم کهنه چه لطفی دارد که هر ساله درها را دردمندانه فریاد می زنیم و تنها نتیجه آن چند وعده سر خرمنی می شود که تا به امروز فقط در سیاهه روزنامه ها و اخبار اینترنتی فراتر نرفته و گوشی هم بدهکار آن نشده و باز با تکراری بی جواب به دنبال مرهم می گردیم.
فلان نماینده ، مسئول و متولی محترم تا به این قشر بی سامان می رسد از آن سوء استفاده کرده و برای نیل به اهدافش رسیدگی به این جامعه پر درد را در بوق تبلیغاتی خود می کند و در تربیونی ناآزاد با اسم واعتبار خبرنگار و با ترفندهای سیاسی و آنهم فقط روی کاغذ، مدعی ساروانی این کاروان تشنه می شود تا با نام خبرنگار به کام امیال خودش حرکت کند.
هر روز و در هرجای کشورمان از بی عدالتی ها ، بی انصافی ها و حق کشی های اصناف و جوامع کاری مختلف گفته می شود اما نوبت به خبرنگار که می رسد ، مصلحت، ملاحظه ،محافظه کاری و آبرو زبانشان دراز می شود و اگر کسی حقی را مطالبه کند پایش را از گلیمش دراز تر کرده است.!
صحبت به اینجا که می رسد فیلم زیبای "هیس ! دخترا ها فریاد نمی زنند "در ذهنم تداعی می شود .
اینبار باید گفت: هیس! خبرنگاران فریاد نمی زنند ! آنان فقط حق دارند بشنوند و صدای غیر باشند چرا که فریاد مظلومیت خودشان حبس ابد خورده است !.
هیس ! خبرنگاران نباید دیده شوند ! آنان به گواه تاریخ چشمان حقیقت بین جامعه هستند اما این چشمان باید در ثبت واقعیت های زندگی گمنام خودشان نابینای مطلق بماند !
هیس ! خبرنگاران شکایت نمی کنند ! خبرنگاران مطالبه گران بی منت مردمند اما پاسخ اعتراض به بی مهری و بی حرمتی جامعه و مسئولین به آنها هئیت منصفه دادگاه مطبوعات است.
هیس ! خبرنگاران حق گرفتن هدیه ندارند! زیرا هدیه گرفتن در شان خبرنگار نیست !و اگر خبرنگاری به پاس زحمات صادقانه اش هدیه ای از فلان مسئول یا بهمان نهادی دریافت کرد پیراهن عثمان می شود که رشوه گیر است.!
هیس ! هیس! هیس!!!
خبرنگاران سنگ زیرین آسیابی شده اند که ساییده شدن روح و جسمشان تنها ره آورد گندم مسئولیتی است که آردش سهم از ما بهتران است و له شدن و دم نزدنش سهم آنها.
خبرنگاری، نان بخور و نمیری است که اگر نبود زور طایفه گری، آشنابازی و پارتی بازی ، سفره ای رنگ و بوی زندگی نمی گرفت.
خبرنگاران همان قلم به دستانی هستند که اگر وظیفه ی مسئولی را با نگاه او تعریف و تمجید نکنند نقدشان مخرب است و حرفشان شایعه !
خبرنگاران همان سنگربانان حفاظت از آرمانهایی هستند که در دفاع از امنیت، جان و ناموس خودشان بی سنگرند.
آری خبرنگاران همان فراموش شدگان تاریخند که رسم بودنشان در آگهی ترحیمشان ترسیم می شود...
بیائید کمی مهربان باشیم.
بیائید گیسوان با هم بودن را در کنار هم ببافیم.
بیائید گرمی بخش نفس های هم باشیم.
بیائید درد مشترک،درمان مشترک، هم صدای هم باشیم .
بیائید زندگی را زندگی کنیم.
هر چند که می دانم :" گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من ، آنچه به جایی نرسد فریاد است".