عصر ایران- مجلۀ هفتگی «تجارت فردا» سالی دوبار همراه روزنامۀ «دنیای اقتصاد» منتشر میشود تا هم نشانی از تعلق به مجموعۀ مادر باشد و هم امکان عرضه در شمارگان بیشتر و با قیمتی بسیار کمتر فراهم آید: یک بار در نیمۀ سال و آغاز پاییز و نوبت دوم در پایان سال و در واقع به عنوان سالنامۀ سالِ کهنه یا ویژهنامۀ سال تازه. هم نوروزی و هم پیشبینی سال جدید برای تصمیمات اقتصادی و تجاری.
این که مجلهای مستقل با کادری جدا و حرفه یا در دلِ یک مجموعۀ مطبوعاتی گاهی همراه با روزنامه عرضه شود نشریه را به لایههای متنوعتری معرفی میکند و این کاری است که پیش تر و مدتی در روزنامۀ همشهری و با «همشهری ماه» در دوران سردبیری محمد قوچانی صورت می پذیرفت و برای اولین بار یک مجلۀ جدی حرفه ای با حال و هوای روشن فکری در شمارگان 300 هزار به دست مردم می رسید و خیلی ها هنوز آن همشهری ماه های متفاوت را با جلدهای قرمز به یاد دارند.
سعید مرتضوی اما بهانه گرفت که امتیاز روزنامه متعلق به شهرداری تهران است و نشریۀ وابسته نباید در بیرون تهران توزیع شود حال آن که گسترۀ انتشار خود همشهری سراسری بود! البته بعدتر که آقای قالیباف شهردار تهران شد شهرداری چنان مجلات متعدد منتشر می کرد که دکه ها را تسخیر کرده بود: ماه، آیه، خردنامه، دیپلماتیک، جوان و چند مجلۀ دیگر.
این مقدمات به خاطر آن است که حالا این اتفاق در بخش خصوصی و نه بخش عمومی رخ داده و ما در عصر ایران، انتشار هر مجلۀ حرفه ای را در روزگار عسرت نشرات چاپی و مکتوب، به فال نیک می گیریم چه تجارت فردا باشد چه تجربه. عصر اندیشه باشد یا بخارا. نگاه آفتاب باشد یا دیلمان که این آخری در تهران هم نیست.
دربارۀ معرفی «تجارت فردا»ی نیم سال البته یک دلیل هم میتواند روایت سیاست در نیمۀ سال به قلم مهرداد خدیر باشد که این گونه به پایان می رسد:
«در همین مدت کوتاه – پس از روی کار آمدن دولت جدید- وعده ها و شعارها با صخرۀ واقعیت ها رو به رو شده و اگرچه از عضویت در سازمان شانگهای به عنوان یک موفقیت یاد می شود اما برای مردم، قیمت فزایندۀ اقلام اساسی چون برنج و تخم مرغ مهم تر است و این همان نگاهی است که اصول گرایان طی سال بر آن تأکید داشتند. دولت جدید، سریع تر آز آنچه تصور می شد واقعیت ها را در برابر خود می بیند. در همسایگی ما هم طالبان به قدرت رسیده و هم در شمال غربی تحرکات و تحریکات افزایش یافته است.
بودجۀ 1401 نشان خواهد داد دولت در رؤیاها سیر می کند یا واقعیت ها را پذیرفته وآیا برای فایق آمدن بر مشکلات و تنگناها سراغ توافق خواهد رفت یا مسیری دیگر را برمی گزیند؟»
«مولود پاک روان» اما نگرانی های مردم در 186 روز نخستین سال را چنینی بر شمرده است: «تند بادِ تورم و دعذغۀ معاش، هراس روزهای قرمز و نقشۀ کرونایی و جان باختن بالای 600 نفر در بعضی روزها، بحران بی آبی در جنوب، حبس نفس در فضای مجازی در پی طرح صیانت و البته برجام بی فرجام و خیز دلار و موج مهاجرت.»
گیتی خزاعی – پژوهشگر اجتماعی- نیز چالش های اقتصادی ایران را چنین فهرست کرده است: تحریم ها، کم توجهی به عناصر اجتماعی و فرهنگی، بی ثباتی و ناامنی اجتماعی و ضدیت پنهان با ثروت سازی و سرمایه داری.
میزگردها هم متعدد و خواندنیاند چه آن که جواد حیدریان با حضور محمد درویش و مریم زارعیان و روحالله اسلامی برپا کرده و چه میزگرد رضا طهماسبی با غنی نژاد و به کیش و میرزاخانی یا گفت و گو با دو دیپلمات اقتصاددان: محمد حسین عادلی و علی ماجدی.
گل سر سبد «تجارت فردا» اما گفت و گوی محسن جلالپور فعال اقتصادی است با مسعود نیلی اقتصاددان که در جاهایی آدم را می ترساند و تکان میدهد.
بخشهایی از این گفتوگو را نقل می کنیم که در نگاه خود آقای جلالپور مهمتر بوده و در کانال تلگرامی خود این فرازها از سخنان آقای نیلی را قرار داده است:
«- باید همه روی موضوع تورم تمرکز کنیم چون از این ناحیه خطرات زیادی جامعه ما را تهدید میکند.
از سال ۱۳۳۸ تا قبل از ورود به دهه 1390 یعنی در طول 52 سال، فقط دو سال تورم بالای ۳۰ درصد داشتهایم که سالهای ۷۳ و سال ۷۴ بوده است. در سال ۷۳ تورم ۳۵ درصد داشتیم و در سال ۷۴ تورم به نزدیک ۵۰ درصد رسید.
- اما در طول دهه 1390 به تنهایی چهار سال تورم بالای 30 درصد داشتهایم. در سال ۹۲ با تورم نزدیک به 35 درصد مواجه شدیم و پس از آن، از سال 97 به بعد، مستمراً تورمهای بسیار بالا را تجربه کردهایم و با تورمی سنگینتر دهه جدید را آغاز کردهایم.
- این وضعیت که تورم چند سال پشت سرهم بالای 30 درصد باشد و هر سال مقدار قابلتوجهی هم افزایش پیدا کند هیچوقت در اقتصاد ما تجربه نشده است.
- تورم در فروردین 1400، حدود 7/2 درصد بود که در اردیبهشت به صورت طبیعی کاهش یافت، اما در خرداد به 5/2 درصد، در تیر به 5/3 درصد و در شهریور هم به 9/3 درصد رسید. این یک علامت است که نشان میدهد تحولات سیاسی کشور روی انتظارات تورمی به هر دلیلی اثر گذاشته است.
- تورم روستایی از تورم شهری بیشتر است و تورم نقاط محروم کشور از تورم نقاط کمتر محروم بسیار بیشتر است.
- بخش زیادی از محرومیت در کشور ما، حداقل در شرایط حاضر، برآمده از نارساییهای اقتصاد کلان است.
- اگر بتوانیم سیاست درستی اتخاذ کنیم که تورم استانهای محروم کاهش پیدا کند از سفر مستقیم مقامات به این استانها دستاورد بیشتری دارد
- سرنوشت ۸۵ میلیون نفر در گرو نحوه مدیریت پولی و مالی کشور توسط دولت است.
- باید راهی پیدا کرد که مانع از وقوع سیل شد. سیلی که میتواند همه ما را از بین ببرد.
- هیج زمانی را به اندازه امروز خطرناک نمیبینم. هرچند هنوز بازهم فرصت برای جلوگیری از بروز تورم بالا وجود دارد و میتوان مانع از آن شد که کنترل امور از دست برود
- متوقف کردن روند نگرانکننده موجود تورم، امکانپذیر، اما در گرو اتخاذ تصمیمات سخت در مقایسه با تصمیمات بد است که برای یک دولت جدید، کاملاً محبوبیتزداست.
- در انقباضیترین سال از نظر منابع بودجه، انبساطیترین بودجه از نظر مخارج تصویب شده است. این خودش سوالی ایجاد میکند؛ مگر کسی نمیدانسته که ما در چه شرایطی قرار داریم؟
- ما از نظر تورمی در یک شرایط خاص هستیم و خدای ناکرده اگر این روند در مسیری بیفتد که انتظارات تورمی و واقعیتهای اقتصاد هر دو به تشدید تورم منجر شوند با این حجم بالای نقدینگی که در اقتصاد ایران انباشت شده ممکن است در مسیر بسیار خطرناکی قرار گیریم که من عمداً نمیخواهم به ادبیات رایج آن اشاره کنم.»