به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما، دبیر کل حزب الله لبنان در سخنانی که شبکه تلویزیونی المنار آن را به صورت مستقیم پخش میکرد به بررسی حوادث اخیر بیروت پایتخت لبنان پرداخت.
سید حسن نصرالله پیش از پرداختن به موضوع اصلی سخنان خود، ضمن سلام و درود به حضرت محمد مصطفی (ص) خاتم النبیین و خاندان پاک و مطهر ایشان، میلاد پیامبر خاتم را به همه مسلمانان تبریک گفت و افزود: به رغم همه غمها و رنجهایی که داریم، این مناسبت را روز جمعه در حومه جنوبی بیروت جشن خواهیم گرفت.
وی در ادامه، حضور میلیونی مردم یمن در مراسم شهرهای مختلف این کشور را به مناسبت میلاد پیامبر اسلام «ص» و نیز موضعگیریهای «سید عبدالملک بدرالدین الحوثی» دبیرکل جنبش انصارالله یمن در سخنانی که به این مناسبت ایراد کرد، مایه افتخار دانست.
دبیرکل حزب الله لبنان همچنین شهادت شماری از افراد در انفجار قندهار را که عامل آن گروه تروریستی وهابی داعش بود تسلیت گفت و داعش را ساخته و پرداخته آمریکا دانست و افزود: داعش را آمریکا درست کرد و برخی کشورهای حوزه خلیج (فارس) نیز از آن حمایت مالی میکنند.
وی افزود:این دومین هفته متوالی است که چنین انفجارهای انتحاری در افغانستان روی میدهد. همچنین شهادت مدحت صالح را که از آزادگان و نیروهای مقاومت بود و سالهای زیادی از عمر خود را در زندانهای رژیم صهیونیستی گذرانده بود و صهیونیستها وی را در این روزها به قتل رساندند به رهبری و ملت سوریه و نیز اهالی جولان اشغالی سوریه تسلیت میگوییم.
سید حسن نصرالله در ادامه به موضوع اصلی سخنان خود درباره حوادث پنج شنبه گذشته در بیروت پرداخت و پس از قرائت اسامی همه کسانی که در این حوادث شهید شدند، به خانواده آنها تسلیت گفت و با آنها ابراز همدردی کرد و خطاب به خانوادههای آنها گفت غم آنها غم ماست و ناراحتی آنها ناراحتی ماست. شهادت این عزیزان و به گردن آویختن مدال شهادت را به خانوادههای آنها تبریک میگویم و از خداوند میخواهم زخمیهای این جنایت را نیز هر چه زودتر شفا دهد.
وی خاطر نشان کرد: حوادث روز پنج شنبه گذشته حوادثی بسیار مهم، خطرناک و تعیین کننده است و با بسیاری از حوادث مشابه که ممکن است اخیرا روی داده باشد، تفاوت دارد. این حوادث به دقت نظر و بررسی و تحلیل و موضعگیری نیاز دارد، زیرا حال و آینده بر اساس آن ترسیم میشود.
دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه گفت: عنوان اول صحبتها را با یک مسئله مهم و اساسی آغاز میکنم. یک حزب مشخص و رئیس آن در لبنان هست که میخواهد کاری کند که مناطق اطراف حومه جنوبی بیروت، اهالی محله عین «الرمانه» و بقیه مناطق مجاور حومه جنوبی بیروت پیوسته احساس ترس و نگرانی کنند و همیشه گمان کنند همسایگان آنها در مناطق اطراف و بخصوص حومه جنوبی بیروت دشمنان آنها هستند و میخواهند به مناطق آنها حمله کنند و محلهها و املاک آنها را بگیرند و آنها را نابود کنند و به قتل برسانند، صرف نظر از این که حزب الله یا جنبش أمل باشد، به طور کلی. به همین سبب همیشه باید آمادگی روحی و روانی داشته باشند و برای این درگیری آماده باشند. کما این که برخی مسئولان حزب القوات اللبنانیه به کسانی که روز پنج شنبه در این مناطق سلاح حمل میکردند عنوان «مقاومت» دادند، زیرا میخواهند از مناطق خود در مقابل حمله دفاع کنند. یعنی کسانی هستند که برای اهالی این مناطق و همسایگان ما در این مناطق دشمنی خیالی و فرضی ایجاد کرده اند.
وی افزود: وقتی در سطح ملی به منطقهای وسیعتر نگاه میکنیم میبینیم، وقتی حزب القوات اللبنانیه و رئیس آن کل مسیحیان لبنان را خطاب قرار میدهند یا با آنها دیدار میکنند، میبینیم همه حرفها و سخنان آنها در همین چارچوب و بر همین مسئله متمرکز است. این مسئلهای قدیمی است که حالا دوباره احیا شده است. مسیحیان لبنان پیوسته باید در ترس و نگرانی برای موجودیت و بقا و عزت و کرامت خود و مشارکت خود با مسلمانان به سر ببرند و از هر مسئله یا حادثه کوچک و بزرگی که ممکن است بین دو خانواده از طوایف مختلف لبنان اتفاق بیفتد، اتفاقی که ممکن است بین دو جوان لبنانی در یکی از خیابانهای کشور اتفاق بیفتد یا هر اختلاف بر سر زمین یا هر چیز دیگر بهره برداری میکنند و این مسائل را بزرگنمایی میکنند تا مسیحیان را دچار ترس و وحشت کنند و نگرانی برای موجودیت خود را در دل مسیحیان زنده کنند.
سید مقاومت تصریح کرد: هدف از این وحشت آفرینی دائمی و جستجو از دشمن و دشمن تراشی برای این است که حزب القوات اللبنانیه و رئیس آن خودشان را پرچمدار دفاع از موجودیت مسیحیان در لبنان و به عنوان «مقاومت مسیحی» معرفی کنند که حافظ خون و ناموس و موجودیت مسیحیان هستند. با استفاده از همین مسئله برای جناح بندی و اقدامات تحریک آمیز برای دستیابی به اهدافی استفاده میکنند که به ریاست حزب و موجودیت این حزب و نقشهایی که در لبنان به کشورهای دارای منافع در لبنان عرضه میکند، مربوط میشود. به این ترتیب مسیحیان لبنان به ابزاری برای ریاست یک شخص و سلطه یک حزب و خدمت به برنامههای خارجی تبدیل میشوند.
وی افزود: به طور مشخص درباره حزب القوات اللبنانیه و رئیس این حزب صحبت میکنم. پس از جنایتی که پنج شنبه گذشته روی داد ناچار شدم امشب (دوشنبه) صحبت کنم. تا قبل از سال ۲۰۰۵ خیلی به امور سیاسی داخلی لبنان نمیپرداختیم، اما پس از ۲۰۰۵، به نوعی وارد مسائل سیاست داخلی هم شدیم. در طول این مدت و بخصوص در چند سال اخیر که البته کم هم نیست مثلا ده سال یا بیشتر، نه منازعهای با حزب القوات اللبنانیه داشتیم و نه به آن حمله میکردیم و نه آن را متهم میکردیم و در رسانهها و جاهای دیگر هم کاری به آن نداشتیم، البته شاید موارد استثنا هم بوده است، اما به طور کلی کاری به آن نداشتیم. روند کلی اینگونه بود که ما به دنبال تنش با کسی نبودیم و من هم در سخنرانیها همیشه میگفتم به دنبال تنش و نزاع و مشکل با کسی نیستیم. میخواهیم لبنان امنیت و آرامش و آشتی داخلی داشته باشد.
سید حسن نصرالله تصریح کرد: نزاع اصلی ما با رژیم اشغالگر اسرائیل و پروژه صهیونیست و طمع ورزیهای اسرائیل است. وقتی تکفیریها آمدند که منطقه را تهدید میکردند به مقابله با آن رفتیم و به رغم آن که رئیس این حزب و مسئولان آن در طول این مدت پیوسته به طرح اتهامات و تهدیدات و ایجاد رعب و وحشت علیه ما ادامه میدادند ما کاری به آنها نداشتیم.
وی گفت: به نظر من اتفاقی که روز پنج شنبه افتاد سرآغاز یک دوره جدید در تعامل با اوضاع سیاسی داخلی لبنان است. در سالهای اخیر و بخصوص پس از ۲۰۰۵ و پس از آزادی رئیس این حزب از زندان که احکامی علیه وی صادر شده بود و دستگاه قضایی لبنان وی را در خصوص جرائم قتل محکوم کرده بود و در نهایت مورد عفو قرار گرفت و از زندان آزاد شد، از آن به بعد و بخصوص در سالهای اخیر، این حزب تلاشهای خود را برای خلق کردن دشمنی برای مسیحیان لبنان آغاز کرد. سوریها که از لبنان خارج شدند، سازمانهای فلسطینی هم که در اردوگاهها هستند. آنها در جستجوی خلق یک دشمن بودند؛ بنابراین دشمنی که میتوانستند به آن بپردازند و در عین حال بتوانند با آن نزد طرفهای بین المللی و منطقهای کاسبی کنند و خودشان را به عنوان عاملی توانا برای مقابله با این دشمن و مبارزه با آن معرفی کنند کسی نبود جز «حزب الله“ لبنان». زیرا کسی که در درجه اول در لبنان هدف قرار دارد «حزب الله» است. آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای حوزه خلیج (فارس) حزب الله را هدف قرار داده اند؛ بنابراین گفتند حزب الله را به عنوان دشمن معرفی میکنیم و تلاش میکنیم به مسیحیان لبنان بگوییم این حزب دشمن شماست که میخواهد به شما و مناطق شما حمله کند و روستاها و شهرهای شما را به آتش بکشد و اموال شما را بگیرد و هویت شما را تغییر دهد و در نهایت کار اینقدر مسخره شده بود که میگفتند میخواهند عبا و عمامه به شما بپوشانند. چنین مسئلهای در سال ۲۰۰۹ مطرح شده بود و روی آن مانور میدادند. بسیار خوب، بنابراین میبینید درباره حادثه روز پنج شنبه گذشته، تظاهرات را حزب الله و جنبش أمل برگزار کردند و شهدا از حزب الله و جنبش أمل هستند و اولین کسانی که شهید شدند از برادران ما در جنبش أمل بودند، ولی رئیس حزب القوات اللبنانیه وقتی مصاحبه میکند همه تمرکز وی بر حزب الله است و به جنبش أمل نمیپردازد و این در حالیست که جنبش أمل در برگزاری این تظاهرات شریک ما بود و افرادی از آن شهید و زخمی شدند و مثل ما مظلومانه هدف تعرض قرار گرفتند. زیرا چیزی که حزب القوات اللبنانیه میخواهد به خارج عرضه کند مسئله مقابله با حزب الله است. همه مواضعی که حزب القوات اللبنانیه اتخاذ کرد و بیانیهها و اظهارات علنی و اقدامات و جلسات داخل حزبی که خبرها و بازتابهای آن به گوش ما میرسد، همه و همه مؤید همین مطلب است و این مسئله هم با موضوع تجهیز نیروها به سلاح و آموزش آنها و ساختارها و سلسله مراتب تطابق دارد. در واقع یک گروه شبه نظامی رزمی است. این امر نشان دهنده وجود سازمان نظامی خارج از چارچوب حکومت است. همه لبنانیها سلاح دارند. عشایر و خانوادهها سلاح دارند. سلاحهای سبک و سنگین و نیمه سنگین که از آنها در مراسم عزا و عروسی و استقبال و مشکلات خانوادگی و... از آنها استفاده میشود. همه اینها نادیده گرفته میشود و کسی آنها را نمیبیند و فقط سلاح مقاومت را میبینند که با آن در برابر اسرائیل مقاومت میکند. آنها در چارچوب همین برنامه ها، مشکلی نمیبینند که حوادثی خلق کنند حتی اگر به درگیریهای خونین منجر شود و تیراندازی و تبادل آتش اتفاق بیفتد و افرادی از دو طرف کشته و زخمی شوند، زیرا از این مسئله در جهت اهداف خود استفاده میکنند. حتی اگر میخواستیم وارد درگیریهای نظامی گسترده شویم و حتی اگر میخواستیم وارد جنگ داخلی شویم، آنها مشکلی نداشتند.
سید مقاومت گفت: اجازه بدهید امروز به صراحت صحبت کنم، زیرا این سخنان خطاب به همه مردم لبنان است، چون همه ما سرنوشت مشترکی داریم و در یک کشور زندگی میکنیم، ولی سخنان من بخصوص خطاب به هموطنان مسیحی است. میخواهم صادقانه و خالصانه و از صمیم قلب با شما صحبت کنم. برنامه واقعی حزب القوات اللبنانیه آن است که جنگ داخلی راه بیندازد، زیرا جنگ داخلی به تغییرات جمعیتی منجر میشود که مسیحیان را در منطقهای مشخص جمع میکند تا یک منطقه مسیحی و یک کشور مسیحی تشکیل دهند که تحت سلطه حزب القوات اللبنانیه باشد و هیچ جایی برای دیگران در آن نباشد. نظر و تحلیل و درک ما از مسئله این است. برداشت ما از تجارب طولانی با این حزب همین را نشان میدهد. آنها از سال ۲۰۱۷ خدمات خود را برای ورود به جنگ داخلی در لبنان به سبهان وزیر معروف سعودی عرضه کردند. شنیده ایم که بازداشت شده است یا تحت بازجویی است، مطمئن نیستیم. زیرا صدها میلیون دلار پول به وی داده شده بود تا طرحهای فتنه در لبنان و عراق را مدیریت کند که همه پولها را بالا کشیده بود. در سال ۲۰۱۷ که سعد الحریری نخست وزیر لبنان زندانی شده بود، پیشنهاد جنگ داخلی در لبنان را مطرح کرده بودند. در کشور همه این را میدانند. در آن زمان رئیس حزب القوات اللبنانیه اولین کسی بود که فوری گفت بسیار خوب وی (سعد الحریری) استعفا کرده است، اجازه بدهید رئیس جمهور رایزنی کند و نخست وزیر جدید را معرفی کند. این اولین خیانت به متحد خودشان بود. متحدی که به زندان افتاده بود به او خیانت کردند. برخی از متحدان سعد الحریری سکوت کردند. شاید از پشت به وی خنجر نزدند، اما پشت او را خالی کردند. چه کسی از سعد الحریری دفاع کرد؟ در درجه اول میشل عون رئیس جمهور لبنان و سپس نبیه بری رئیس پارلمان لبنان، حزب الله و بسیاری از رهبران جریان المستقبل. حتی برخی از رهبران جریان المستقبل نیز کناره گیری کردند و پشت سعد الحریری را خالی کردند. همه ما با ماجرا (استعفای سعد الحریری که در عربستان آن را اعلام کرد) مخالفت کردیم و گفتیم این استعفا نیست و این استعفا را نمیپذیریم. اجازه بدهید به لبنان برگردد و استعفای خود را اعلام کند. آن استعفا تحت فشار بوده است. همه تلاش خود را کردیم تا سعد الحریری همچنان نخست وزیر باقی بماند تا او را آزاد کنند و اجازه دهند به کشور بازگردد. همه این حقایق را میدانند. چه کسی به سعد الحریری خیانت کرد؟ چه کسی میخواست اوضاع را به سمت تنشها و درگیریهای داخلی ببرد؟ چه کسی خدمات خود را برای ایجاد جنگ داخلی به سبهان پیشنهاد کرد؟ همه میدانند، رئیس حزب القوات اللبنانیه. ولی عملکرد رئیس جمهور و رئیس پارلمان و حزب الله و بیشتر رهبران جریان المستقبل این فرصت را از آنها (برای ایجاد جنگ داخلی) گرفت. در جلسات داخلی (حزب القوات اللبنانیه) که چند ماه پیش برگزار شد و من درباره آن اطمینان خاطر حاصل کردم، زیرا نمیخواهم کسی را متهم کنم، برخی متحدان قدیمی را تحریک کرده اند که بفرمایید درگیری نظامی با حزب الله به راه بیندازیم، زیرا ما نیرو و قدرت داریم و القوات اللبنانیه قویتر از زمان بشیر جمیل است و حزب الله الآن ضعیفتر از سازمان آزادیبخش در زمان بشیر جمیل است و اوضاع منطقهای حزب الله هم ضعیف است و الان فرصت مناسبی برای ماست تا جنگ با حزب الله را شروع کنیم. این طرز تفکر برای آن است که مسیحیان همیشه نگران باشند و در ترس و وحشت زندگی کنند و به زبان جنگ صحبت کنند و از خطوط و مرزهای زمان جنگ صحبت کنند. همه اینها همان زبان جنگ داخلی گذشته است که حزب القوات اللبنانیه نمیتواند از آن خارج شود. این در حالیست که مردم در امنیت و صلح با یکدیگر زندگی میکنند و با هم رابطه دارند و شهرداریها با یکدیگر کار میکنند و گروههای سیاسی با هم تماس دارند و...، ولی آنها باز هم بر این تقسیم بندی و بر این ادبیات و گفتمان جنگ داخلی اصرار میکنند و دائما آن را یادآوری میکنند. این طرز تفکر بود که زمینه را برای حوادث روز پنج شنبه آماده کرد. همین طرز تفکر و همین فرهنگ و رهبری بود که زمینه را برای حوادث پنج شنبه فراهم کرد. دیشب دیدیم رئیس این حزب چه گفت و همه فهمیدیم. ممکن است برخی مردم بگویند یعنی شما نمیدانستید؟ چرا میدانستیم که در منطقه عین الرمانه و دیگر مناطق اطراف اقداماتی در حال انجام است و عناصر حزب اللقوات اللبنانیه فراخوانده شده اند و سلاحها در خودروها و آپارتمانها جاسازی شده است و...، ولی ما اطمینان خاطر گرفتیم. با ارتش و سازمانهای امنیتی صحبت کردیم و گفتیم یک تظاهرات اعتراض آمیز است. ما از ارتش خواستیم به شکل گسترده در آن منطقه مستقر شود.
وی خاطر نشان کرد: رئیس حزب القوات اللبنانیه که گمان میکند دستاوردی کسب کرده است در صحبتهای خود گفت این حوادث در واقع «نسخه مسیحی هفتم می» بود. در واقع آمد ابروهایش را درست کند، چشمش را هم کور کرد. همه لبنانیها بخصوص مسیحیان کلمه «هفتم میمسیحی» را جستجو کنید. هر طوری که آن را تفسیر کنید در نهایت باعث محکومیت حزب القوات اللبنانیه و رئیس آن میشود، هر طور که تفسیر کنید؛ بنابراین من همه سخنانی که از رئیس این حزب و مسئولان و نمایندگان آن را به منزله بر عهده گرفتن مسئولیت کامل این جنگ میدانم. آنها واقعا جنگی را آغاز کردند و مرتکب جنایت شدند و مسئولیت آن را هم بر عهده گرفتند. آنها همه اهالی منطقه را تحریک کرده و گفته بودند فردا به محلههای شما حمله میشود و محلههای شما اشغال میشود و به شما تعرض میشود. این در حالیست که ارتش در آنجا حضور داشت، ارتش از همه حمایت میکند. ما روز پنج شنبه جسم و جان خود را به دست ارتش و حکومت لبنان سپردیم. الآن بخشی از طرفداران ما میگویند سید این درست است یا نه؟ به هر حال این اتفاقی بود که افتاد. ما وقتی در حومه جنوبی بیروت تظاهرات برگزار میکنیم تدابیر امنیتی در نظر میگیریم و فقط به برقراری نظر اکتفا نمیکنیم. اما با توجه به حساسیت منطقه و برای احترام به احساسات همسایگان و هموطنان خودمان در آنجا هیچگونه تدابیر امنیتی اتخاذ نکردیم و خودمان را به دست ارتش لبنان و سازمانهای امنیتی سپردیم. الآن این مشکل به راه حل نیاز دارد. این بمبی که روز پنج شنبه آن را کنترل کردیم ممکن است هر لحظه و در منطقهای از مناطق لبنان منفجر شود. اجازه بدهید مسئولانه صحبت کنیم، زیرا به سرنوشت همه ما به عنوان ملت لبنان ارتباط دارد. میخواهم به موضوع حل و فصل این مشکل بپردازم:
عنوان اول: میخواهم همه مردم لبنان به حرفهای من گوش کنند، اما مخاطب من بیشتر برادران و هموطنان مسیحی هستند. میخواهم تاکید کنم تلاش برای معرفی حزب الله به عنوان دشمن یک توهم، افترا، ظلم و دروغ است. حزب الله دشمن مسیحیان لبنان نیست و جنبش أمل هم دشمن آنها نیست. شیعیان و مسلمانان لبنان دشمن مسیحیان نیستند. از نظر ما همه با هم برابر هستند. از وقتی به جنگ داخلی پایان دادیم، همه مردم با هم برابر هستند و با یکدیگر زندگی میکنند. من میخواهم با استدلال و دلیل و مدرک بر حزب الله تمرکز کنم، زیرا تمرکز بر حزب الله است. در درجه اول گفتم که آنچه درباره دشمنی حزب الله گفته میشود دروغ است. من نمیخواهم شعار بدهم و نمیخواهم ادعا کنم بلکه میخواهم با استدلال حرف بزنم. ما اهل منطق و دلیل و برهان هستیم و اگر طرف مقابل هم اهل منطقه و برهان است ادله خود را ارائه کند. من به دو شاهد یعنی به دو مرحله استناد میکنم. مرحله گذشته، وقتی ماجرای داعش و جبهه النصره و تروریسم تکفیری در سوریه مطرح شد و وارد جرود عرسال در لبنان و سلسله کوههای بقاع شدند، چه کسی متحد آنها بود؟ دوستان آنها چه کسانی بودند؟ چه کسانی از آنها دفاع میکردند و آنها را انقلابی میدانستند و چه کسانی امیدوار بودند آنها در سوریه پیروز شوند؟ چه کسانی به آنها پول و سلاح و کمکهای غذایی میدادند و از آنها حمایت میکردند؟ حزب القوات اللبنانیه و دیگران. آنها (تروریستهای داعش و جبهه النصره) تهدیدی برای همه ملت لبنان و سوریه و بخصوص مسیحیان بودند. به سراغ سوریه میرویم. شما مسیحیان لبنان، اگر منصف هستید که بیشتر شما منصف هستید از اهالی مناطق ربله در القصیر، دیر عطیه، معلولا که مسیحی نشین هستند، کلیساها و مراکز عبادت مسیحیان در سوریه که به همراه ارتش سوریه از آنها دفاع کردیم و کشیشان و راهبان و روحانیون مسیحی سوال کنید، حزب الله در همه این مناطق مسیحی نشین چگونه عمل کرد. چه کسی از موجودیت مسیحیان در سوریه محافظت کرد؟ ارتش سوریه و حزب الله و متحدان آنها یا القوات اللبنانیه و متحدان منطقهای و بین المللی و محلی آنها؟ جواب بدهید. روزی که داعش و جبهه النصره در جرود عرسال بودند و همه مناطق مسلمان نشین و مسیحی نشین را تهدید میکردند، چه کسانی از اهالی مناطق مسلمان و مسیحی نشین در بعلبک الهرمل حمایت میکردند و چه کسانی با انقلابیون (تروریست ها) مستقر در جرود بودند؟ حزب الله با مسیحیان و مسلمانان بود و از آنها حمایت میکرد و حزب القوات اللبنانیه با انقلابیون (تروریست ها) در جرود عرسال بود. درست است یا نه؟ تاریخ موجود است، ما که درباره یکصد سال پیش حرف نمیزنیم، نمیخواهیم از گذشتههای دور صحبت کنیم بلکه از چیزهایی صحبت میکنیم که من و شما آنها را دیده ایم. چه کسی از مسلمانان و مسیحیان در بعلبک الهرمل دفاع کرد؟ اهالی مسلمان و مسیحی منطقه و حزب الله این کار را کردند و ارتش لبنان بعدا وارد عمل شد. زیرا بر اساس تصمیمات سیاسی آمریکا و دیگران، ورود ارتش لبنان برای دفاع و درگیری ممنوع بود، تیراندازی کردن برای ارتش لبنان ممنوع بود و حزب القوات اللبنانیه در این ماجرا شریک است. چه کسی خطر را از مسیحیان در بعلبک الهرمل دفع کرد؟ القوات اللبنانیه یا حزب الله؟ این یک مسئله، نمیخواهیم بیشتر توضیح دهیم، زیرا خودتان همه اینها را دیده اید. بهترین جوانان و برادران ما در این درگیریها اعم از جوانان بقاع، جنوب، جبیل و حومه جنوبی بیروت و جبل لبنان در این درگیریها به شهادت رسیدند. تعداد زیادی از بهترین جوانان برای دفاع از مسلمانان و مسیحیان و همه لبنانیها مقیم این مناطق شهید شدند.
سید حسن نصرالله خاطر نشان کرد: اندکی به عقب برگردیم. گذشتهای که ما و شما آن را تجربه کرده و دیده ایم. سال ۲۰۰۰ و اندکی قبل از آن. ما این اتفاقات را شرح میدهیم تا با اقدامات و سخنان گمراه کننده مقابله کنیم. وقتی اسرائیل شروع به عقب نشینی از خط ساحلی و نوار صیدا کرد همه دیدیم چه اتفاقی افتاد. وقتی اسرائیل میخواست از منطقه جزین عقب نشینی کند، اوضاع و روابط گروههای لبنانی به گونهای دیگر بود و فضایی منفی حاکم بود، ولی حقیقت باید همانگونه که هست منتقل شود. در آن روز مقاومت که رکن اصلی آن حزب الله و جنبش أمل بودند باید وارد منطقه جزین و روستاهای آنجا میشدند، ولی این کار نکردیم. در آن زمان من و نبیه بری توافق کردیم یعنی تماسی بین سران حزب الله و جنبش أمل برقرار شد و اعلام کردیم ورود افراد مسلح حزب الله و جنبش أمل به کل منطقه جزین ممنوع است. ورود حزب الله و أمل را به آنجا ممنوع کردیم. آن هم برای رعایت حال مسیحیان تا در جزین باقی بمانند و آواره نشوند. این حقیقت دارد یا نه؟ پس از آن ارتش و نیروهای امنیتی به منطقه آمدند و منطقه را در دست گرفتند و به ارتش گفتیم هر فرد مسلح یا هر کس با پرچم وارد این منطقه شد او را بازداشت کنید. این موضع مشترک حزب الله و جنبش أمل بود. نیروهای حزب القوات اللبنانیه به هر کجا که وارد شدند، باعث جنگ و آوارگی مسیحیان شدند، اما هر کجا که به حزب الله و جنبش أمل مربوط میشد، مسیحیان در آنجا باقی ماندند و با عزت و کرامت به زندگی ادامه دادند و حتی پرونده مزدوران را نیز به دستگاه قضایی لبنان واگذار کردیم. بسیاری از خانوادههای شهدای ما میگویند شما سهل انگاری کردید، ولی ما میگوییم نه، کار درستی کردیم. الآن ۲۱ سال از پیروزی سال ۲۰۰۰ میگذرد و الآن به شما میگویم کارهایی که در آن زمان انجام دادیم کاملا درست بوده است.
دبیر کل حزب الله لبنان گفت: مزدوران در مناطق مرزی که مسیحیان و مسلمانان در آنجا زندگی میکردند شماری را کشتند و به نوامیس تجاوز کردند، افرادی را به زندان خیام انداختند و برادران ما را شکنجه کردند و به نوامیس ما تعرض کردند، ولی با همه اینها در ماه مه ۲۰۰۰ (زمان خروج رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان) چه اتفاقی در نوار مرزی افتاد؟ در آن زمان حزب الله و جنبش أمل و حزب ملی سوریه و گروههای وابسته به مقاومت در آنجا بودند. آیا کسی کشته شد؟ خانه کسی ویران شد؟ به دیر یا کلیسایی حمله شد؟ آیا اموال کسی غارت شد؟ به هیچ وجه چنین اتفاقاتی نیفتاد. اسرائیلیها آنجا را ترک کردند و فرار کردند. هر چیزی هم در آن مناطق ضبط شد تحویل ارتش لبنان داده شد. کسی را محاکمه نکردیم. حتی کسانی که نیروهای ما را کشتند، محاکمه نکردیم و آنها را نکشتیم و دادگاههای میدانی تشکیل ندادیم. همه میدانند پس از پیروزی مقاومت فرانسه، ده هزار مزدور فرانسوی را آوردند و در دادگاههای میدانی محاکمه و اعدام کردند. مقاومت فرانسه ده هزار مزدور فرانسوی را به اتهام همکاری با نیروهای اشغالگر آلمانی اعدام کرد، ولی ما هیچ کس را نکشتیم. حزب الله و جنبش أمل نه کسی را محاکمه کردند و نه کسی را کشتند و نه اموال کسی را مصادره کردند. اینها حقیقت است یا نه؟ بسیار خوب کسی که دشمن است و حمله به مسیحیان و نابود کردن مسیحیان و ریشه کن کردن آنهاست، فرصتهای تاریخی خوبی برای این کار داشته است و بهانههای خوبی هم داشته است. میتوانستیم بگوییم اینها (مسیحیان) مزدوران اسرائیل هستند، آنها را ریشه کن کنید، ولی این کار را نکردیم بلکه کاملا انسانی و اخلاقی عمل کردیم. دین و اخلاق ما همین است نه مثل دین تحریف شده کسانی که داعش و تکفیریها و وهابیها را آوردند.
این مطالب در حال تکمیل شدن است...