به گزارش ایرنا، وی نه تنها در راه نشر معارف دیرپای ایران و اسلام به راستی فعالیت می کرد، بلکه زندگانی، بهسازی و بهزیستی جامعه نابینایان ایران را نیز مدنظر داشت. وی طی بیست سال متوالی که انجمن ملی هدایت و حمایت نابینایان ایران را بنیاد نهاده بود و بعد منجر به تشکیل سازمان رفاه نابینایان ایران شد، خدمتی همیشگی و مستدام در حق این گروه نمود و آنچه داشت برای آنان در طبق اخلاص نهاد.
در آن زمان که برای آموزش و پرورش نابینایان وسایل و مدارس خاص وجود نداشت، خزائلی رهسپار مکتب خانههای قدیم شد و در هفت سالگی به مکتب شیخ حسین مدنی رفت. مدتی برای فراگرفتن قرآن نزد شیخ میرفت تا روزی به پدرش گفت: «آقای معلم قرآن را غلط میخواند!» و این اولین انتقاد او نسبت به محیط تعلیم و تربیت بود. پدرش متوجه شد که این مکتب خانه جوابگوی خواسته پسرش نیست لذا به محض افتتاح اولین مدرسه در اراک به نام مدرسه صمصامیه او را روانه این مدرسه ساخت، در این مدرسه درسها را برایش میخواندند و او به لطف داشتن حافظه قوی آنها را یاد میگرفت.
خزائلی در ۱۲ سالگی قرآن را کاملاً حفظ بود و در دوره ابتدایی همیشه شاگرد اول بود و با وجود نابینایی با مشکل زیادی مواجه نشد و به اخذ مدرک پایه ششم ابتدایی با معدل ۲۰ نایل شد.
برای همه در آن زمان عجیب بود که فرد نابینایی بتواند تحصیل کند، ولی او اهل مبارزه بود و آنی از تلاش غفلت نمیکرد؛ تا اینکه بالاخره به تهران آمد و در امتحانات متفرقه پایه ششم متوسطه شرکت کرد و در رشته ادبی در سراسر کشور رتبه اول را به دست آورد و به دریافت مدال علمی نایل آمد.
تحصیلات عالی
محمد خزائلی که او را محمد نابغه لقب داده بودند، هیچ گاه در راه تحصیل علم از پای ننشست و به آموختن ادبیات عرب، فلسفه قدیم، عرفان، فقه و اصول، ملل و نحل، علم کلام و تاریخ اسلام پرداخت. آن گاه به تهران آمد و با وجود مشکلات فراوانی که در سر راهش بود در کنکور دانشگاه شرکت کرد و قبول شد و سرانجام در سال ۱۳۲۴ موفق به اخذ درجه لیسانس با رتبه شاگرد اولی از دانشکده الهیات دانشگاه تهران و نیز مفتخر به دریافت مدال علمی شد. پس از آن باز هم در سال ۱۳۲۵ از دانشکده حقوق و در سال ۱۳۲۹ از دانشکده ادبیات به دریافت لیسانس توفیق یافت.
با پشتکار عجیب و ذوق به تحصیل علم و دانش که در نهاد او منحصر به فرد بود تحصیلات عالیه خود را ادامه داد تا در سال ۱۳۳۲ در رشته ادبیات فارسی و در سال ۱۳۳۶ در رشته قضایی از دانشکده حقوق دانشگاه تهران درجه دکترا گرفت. وی به تصدیق اغلب دانشمندان و اهل فن، در زمینه علوم مذهبی، ادبیات عرب، معقول و منقول، تصوف، علم، تفسیر، حقوق اسلام و مذهبشناسی کم نظیر بود. به زبانهای عربی، فرانسوی و انگلیسی تسلط کامل داشت و به زبان آلمانی نیز آشنا بود.
موسسه نابینایان بصیر تبریز به مناسبت روز جهانی عصای سفید و به پاس خدمات شایان این دانشمند خستگی ناپذیر که خدمات علمی و اجتماعی شایانی برای جامعه نابینایان عرضه کرده است، وبینار آشنایی با دکتر محمد خزائلی، میراث اجتماعی خدمات و اثر بخشی خدمات او، برگزار کرد.
نابینایان باید خدمات این شخصیت مهم را بشناسند
مدیرعامل مؤسسه فرهنگی-هنری نابینایان بصیر و دبیر وبینار با اشاره به تولد دکتر خزائلی در مهرماه و نزدیکی این مناسبت با روز جهانی ایمنی عصای سفید، پرداختن به زندگی و شناخت شخصیت و خدمات این معلم بزرگ را با اهمیت عنوان کرد و گفت: نسلهای مختلف نابینایان و عموم جامعه باید این شخصیت مهم را بشناسند.
روح الله ساعی با اشاره به کمبودهای خدمات عمومی و آموزشی برای ادامه تحصیل نابینایان با وجود داشتن مدرسه مخصوص و نیز خط و کتب مخصوص نابینایان، خاطرنشان کرد: این نکته را در نظر بگیریم که وی بدون داشتن امکانات امروزی و با همه محدودیت ها به چنین افتخارات بزرگ و چشمگیری دست یافت و مسیر بزرگی برای جامعه نابینایی گشود.
خزائلی در زمان و مکان درست تاریخی ظهور کرد
مجید سرایی روزنامهنگار نیز با اشاره به مقطع تاریخی رشد و تبلور نبوغ دکتر خزائلی و وقایع مهم تاریخی آن دوران، خاطرنشان کرد: دکتر خزائلی در دورانی پا به عرصه گیتی نهاد که ایران از فضایی سنتی وارد دورانی نو مبتنی بر مدرنیزاسیون میشد.
وی ادامه داد: مقطعی که دکتر خزائلی در آن زیست و رشد کرد، به لحاظ تاریخی مقطع مهمی در ایران معاصر محسوب میشود؛ در این مقطع اتفاقات مهم فرهنگی- اجتماعی رخ میدهد که به عنوان تحول مهم تاریخ معاصر محسوب میشود.
سرایی گفت: وقایع مهم تاریخی روزگار حیات دکتر خزائلی را میتوان در دو دسته اتفاقات مهمی که مربوط به جامعه ایران است و اتفاقات مرتبط با تاریخچه آموزش به نابینایان در ایران تقسیم کرد.
وی تبریز را یکی از خاستگاههای این اتفاقات مهم دانست و افزود: اتفاقاً شهر تبریز یکی از شهرهای پیشرو و به نوعی خاستگاه برخی از وقایع مهم تاریخی محسوب میشود. تأسیس مدرسه رشدیه به وسیله میرزا حسن رشدیه که سرآغاز آموزش نوین عنوان میشود؛ شروع آموزش به نابینایان از سوی کریستوفل مسیحی، نمونههایی از این رخدادهای تاریخی است که در تبریز رخ داد. توسعه آموزش به نابینایان از تبریز به اصفهان و قوام یافتن مسیر آموزش نابینایان در تهران با تاسیس آموزشگاههای بزرگ نابینایی از اهم این وقایع هستند.
میراث اجتماعی ماندگار دکتر خزائلی
مدیرعامل تشکلهای نابینایان و کمبینایان و مدیرمسئول روزنامه ایران سپید نیز با اشاره به میراث اجتماعی دکتر خزائلی، گفت: درباره نبوغ، هوش و حافظه دکتر خزائلی بسیار گفتهایم و جا دارد همچنان بگوییم؛ اما آنچه از نظر اجتماعی قابل اعتناست، این است که نباید تمام ابعاد شخصیتی او را در این چند وجه خلاصه کرد.
سهیل معینی افزود: دکتر خزائلی مدتی در مکتب درس خواند و بعد از آن به مدرن ترین مدرسه اراک رفت و تحصیل را با مشقات فراوان در آن مدرسه ادامه داد اما نکته ممتاز در آن مقطع از زندگی او این بود که نظام آموزشی وقت مجبور شد به او منشی بدهد. این برای نخستین بار است که در کشور به فرد نابینا برای اخذ مدرک علمی منشی میدهند و بحث منشی از همان مقطع آغاز میشود؛ سنتی که همچنان تا امروز ادامه دارد.
معینی با تاکید بر اینکه تلاشهای دکتر خزائلی راه را برای نسلهای بعد باز کرد، اظهار کرد: در سال ۱۳۲۱، دکتر خزائلی به خاطر توانمندیهایی که داشت، در وزارت فرهنگ و هنر به عنوان کارمند استخدام میشود، همینکه یک فرد نابینا در آن مقطع توانست جذب وزارت فرهنگ و هنر شود، راه تحولات زیادی را باز کرد.
وی تاسیس انجمن هدایت و حمایت از نابینایان به وسیله دکتر خزائلی را هم اقدامی استثنایی عنوان کرد و گفت: در کنار تالیفات بسیار و اهتمام به امر تدریس، خزائلی اقدام به تاسیس انجمن هدایت و حمایت از نابینایان کرد؛ حرکتی غیردولتی به منظور آموزش و خدماترسانی به قشر پرمشکلی مثل نابینایان و این میراث کمی نیست.
معینی تاسیس آموزشگاه شبانهروزی برای بزرگسالان را یکی دیگر از میراثهای خزایلی عنوان کرد و افزود: ثمره این اقدام مهم بعدها منجر به تاسیس آموزشگاه نابینایان شد که آموزش فنی حرفه ای به منظور استقلال و خودکفایی نابینایان، راه اندازی دوره های آموزشی استاندارد برای نابینایان، چاپ کتاب و مواد آموزشی برای نابینایان از جمله میراث فرهنگی وی می باشد.
معینی ورود دکتر خزائلی به مجلس در کسوت نمایندگی را یک کامیابی فرهنگی و سیاسی دانست و گفت: خزائلی به عنوان نماینده در بیست و دومین دوره مجلس شورای ملی حضور یافت؛ این حضور یک کامیابی فرهنگی یا سیاسی صرف نیست، بلکه یک الگوسازی ماندگار اجتماعی هم به حساب آمد.