بی توجهی رسانه ای به سالمندان

الف شنبه 15 آبان 1400 - 15:07
بی توجهی رسانه ای به سالمندان

دکتر عباس شیبانی مقدم*

«رسانه و سالمندی» از موضوعاتی است که در ایران مورد غفلت قرار گرفته است و با توجه به اینکه 10% شهروندان ایرانی را سالمندان تشکیل می‌دهند، بازهم رسانه‌ها به آن بی تفاوت هستند و تصور نمی‌کنند که باید برای این قشر از شهروندان نیز تولید برنامه یا رسانه اختصاصی داشت.

سالمندی دارای ویژگی‌های خاص خود است که کمتر در ایران به آن پرداخته شده است که این امر در حوزه رسانه به طور کلی نادیده گرفته شده است.به عبارت دیگر سالمندان دارای نیازهای 1- اطلاعاتی 2- آموزشی 3- تفریحی هستند که با بقیه شهروندان متفاوت می‌باشد امّا رسانه‌ها در این حوزه در ظاهر کوتاهی می‌نمایند و خواسته‌های شهروندان سالمند را نادیده می‌گیرند.

در این بین، نهاد رسانه یکی از موثرترین نهادهایی است که دارای نقش زیادی در بهبود وضعیت سالمندان در جهان می‌باشد.   با نگاهی سطحی به رسانه‌های همگانی ایران حکایت از آن دارد که هیچ برنامه یا مطلب خاصی برای سالمندان بصورت مستمر ساخته و منتشر نشده است. به عبارت دیگر بر اثر تحليل رفتن قواي جسماني و ذهني سالمندان تنوع و كثرت مسائل در سالمندان امري كاملاً طبيعي به نظر مي‌رسد. از اين رو شايد هيچ دوره‌اي از زندگي مانند سالخوردگي پر مساله و نگران كننده نباشد. به همين دليل سالمندان براي سالم زيستن به شرایط محیطی خاصی نياز دارند.

نقش رسانه‌ها در ایجاد شرایط محیطی برای سالمندان به دو دسته تقسیم می‌شود. 1- شرایطی که رسانه‌ها مستقیماً در آن نقش دارند مانند: امید به زندگی، فراموشی سختی‌ها، فرار از خود، سرگرمی و تفریح، تشویق به ورزش، ارتباط موثر با دیگران، حس مشارکت، کسب خبرهای خوب، آموزش رژیم تغذیه و غیره و 2- شرایطی که رسانه‌ها واسطه در تحقق ایجاد شرایط محیطی مناسب هستند مانند: کمک به پیگیری ایجاد مهد سالمندان، خانه‌های محله سالمندان، مراکز درمانی سالمندان، مراکز ایجاد اشتغال مناسب، تامین سرپناه، پوشاک و تغذیه و غیره مواری است که با پیگیری رسانه‌ها محقق خواهد شد.نیازهای دوران سالمندیبه صورت اجمالی، از جمله نیازهای دوران سالمندی را می توان به بخش های ذیل تقسیم و تعریف نمود:

الف- نیازهای فیزیکی: همانگونه که به طور نرمال بدلیل تغییرات حاصله در ارگانیک بدن، انسان‌ها به تدریج از نظر حرکتی، شنوائی، بینائی، انعطاف پذیری مفاصل، شکنندگی بیشتر استخوان‌ها در اثر پوکی حاصله، زمان عکس العمل، کنترل مثانه، تمرکز حواس و حافظه بخصوص حافظه نزدیک دچار مشکل می‌گردند. لذا به منظور تقویت توانمندی آنان در جهت مقابله با این معضلات نیاز هست که از وسایل کمکی استفاده گردد.

ب- نیازهای معیشتی: این نیازها شامل خوراک، پوشاک، مسکن و بهداشت است. بدیهی است غذای سالمند باید سبک و قابل هضم باشد. مضرات استفاده از سیگار و مواد مخدر بایستی مرتباً گوشزد شود. رعایت پوشاک سالمند از نظر نوع جنس، نحوه دوخت و نظافت آن بسیار مهم است.
ج- نیازهای عاطفی: ایجاد روابط عاطفی با ثبات از نیازهای اساسی سالمندان می‌باشد. ارتباط صمیمانه اعضاء خانواده، اعم از همسر، فرزندان و نوه‌ها با سالمند، برنامه ریزی برای گذراندن اوقاتی شاد در کنار سالمند، مشورت با آنان در تصمیم گیری‌ها، مواردی هستند که فرد سالمند را به احساس آرامش و نگرش مثبت نسبت به زندگی و اطرافیان و کاهش استرس و ناامیدی سوق می‌دهد. بالطبع تحت چنین شرایطی، سیستم‌های دفاعی جسمی و روانی شخص سالمند توان مقاومت بیشتری را در مقابل بیماری‌ها و ناملایمات کسب خواهد نمود.

د- نیازهای اجتماعی: باید دانست که افسردگی بیشتر در میان سالمندانی وجود دارد که تنها زندگی می‌کنند. برای رفع احساس بطالت و بیکاری باید برنامه‌های جمعی برای سالمندان در نظر گرفت. سالمند احتیاج به امنیت روحی و جسمی دارد باید مطئمن باشد که در موقع ضرورت به کمکش خواهند شتافت و یا در موقع بیماری سریعاً معالجه خواهد شد. احساس تنهائی و انزوای اجتماعی در بین سالمندان واقعیتی است که در حال حاضر مورد توجه بسیاری از صاحب نظران علوم روانپزشکی و روان شناسی می‌باشد.

ه- بهداشت و آراستگی: ظاهر ناآراسته برای هیچ سنی مناسب نیست و تنها نشانه ضعف و کسالت است. باید به سالمندان کمک کرد تا برای نظافت و بهداشت فردی برنامه روزانه داشته باشند و بعد از بیدار شدن استحمام کنند. برای جلوگیری از بوی بد دهان و دندان بعد از مسواک زدن از دهان‌شویه استفاده شود و در طول روز به طور مرتب دهان با آب شستشو شود.

و- مناسب سازی و رفع موانع: افراد سالمند بیشتر وقت‌شان را در خانه سپری می‌کنند و بسیاری از سالمندانی که خروج از خانه سلامتی‌شان را به خطر می‌اندازد ممکن است مجبور باشند همیشه در خانه بمانند، تحقیقات نشان داده است که تهیه مسکن با کیفیت مناسب یک نیاز مهم است و اسباب منزل بر سلامت سالمندان تأثیر دارد بنابراین خانه باید با خصوصیات جسمی، روانی سالمند متناسب باشد و طبق شناخت و آگاهی او در حد امکانات طراحی شود تا سالمند ضمن حفظ استقلال خود به دور از عوامل خطرآفرین با آرامش خاطر از دسترسی‌ها و امکانات ضروری به سهولت بتواند بهره‌مند گردد.  

نیاز به ارتباطات اجتماعی 
در این میان نقش ارتباطات و تعاملات اجتماعی برجسته می شود، چراکه سالمندان به دلیل مشکلات جسمی و روحی بیشتری که نسبت به دیگر افراد جامعه دارند، آسیب پذیرترند و به گونه ای از فعالیت و تعاملات اجتماعی دور مانده و در نتیجه به افرادی گوشه گیر و منزوی تبدیل شده و در بسیاری از نیازهای ذکر شده دچار نواقص و کمبودهایی می شوند. در مقابل سالمندانی که علیرغم سن بالا در فعالیت های اجتماعی حضور دارند، از روابط اجتماعی نسبتا خوب و روحیه بهتری برخوردارند و ارزش بیشتری برای خود قائل هستند. ایجاد یا تقویت راه های ارتباطی امن و نیز شبکه های ارتباطی، اجتماعی و سایر تکنولوژی های جدید می توانند حمایت های مورد نیاز را برای سالمندان فراهم سازند و باعث شوند اشخاص سالمند احساس بیهودگی نکنند و ارتباط اجتماعی خود با دیگران را همچنان داشته باشند.برنامه‌ريزي مناسب برنامه‌ريزي مناسب براي سالمندان ضروري است، در اين شرايط وسايل ارتباط جمعي از جمله رسانه‌ها مي‌تواند وسيله‌اي مناسب براي پر كردن خلاء تنهايي سالمندان باشد اما با توجه به نقش و كاركردهاي وسايل ارتباط جمعي از جمله رسانه در پر كردن اوقات فراغت، آموزش، اطلاع رساني و... ، انتظارات و ديدگاه‌هاي اقشار مختلف نسبت به رسانه ها متفاوت است. بنابراين اين سوال مطرح است كه با توجه به شرايط جسمي، روحي و رواني سالمندان چه برنامه‌هايي مي‌تواند براي سالمندان مناسب باشد.

به طور كلي الگوهاي مطلوب برنامه سازي رسانه براي سالمندان چيست؟ يك برنامه رسانه‌ای از نظر فرم و ساختار چگونه بايد باشد كه در جذب سالمند موثر بوده، خلاء تنهايي وي را پر نمايد كه اين فرم و ساختار علاوه بر محتواي برنامه شامل صداي گوينده، نوع موسيقي، زبان و گویش محلی و... می شود.  لذا با توجه به انتظارات سالمندان از رسانه به الگوهاي مطلوب برنامه‌سازي رسانه‌ای حتي در كشورهاي توسعه يافته نيز، به گروه سالمندان، معمولاً به عنوان يك مشكل و بار اجتماعي نگريسته مي‌شود كه پاسخگويي به نيازهاي طبيعي آنان، يك برنامه هزينه‌بر است. حال آنكه در يك نگاه توسعه يافته‌تر، سالمندان نيز همچون ديگر اقشار سني جامعه، شهرونداني هستند كه هم بهره‌مندي آنان از امكانات مادي معنوي جامعه يك حق طبيعي است و هم خود به عنوان يك منبع و ذخيره توليد و سالمند است. چنانچه مديريت جامعه ما، از هم اكنون به طور جدي در فكر ايجاد ساختارها و روال‌هاي لازم براي مديريت صحيح قشر سالمند خود نباشد، بدون شك در اين زمينه نيز همان طور كه سنت مديريت در اين كشور درحال توسعه است تنها با امواجي از مشكلات مواجه خواهيم بود كه مقابله روزمره و منفعل آن شرايط سختي را هم براي اين قشر و هم براي ديگر بخش‌هاي جامعه پديدار مي‌سازد. حال آنكه يك مديريت برنامه‌اي، جامع و تدريجي كه از هم اكنون پاي به صحنه عمل گذارد مي‌تواند اين تهديد آينده را به يك فرصت تبديل كند.

اگر جوان شدن جامعه ما، يك پديده نسبتاً ناگهاني و سيل آسا بود، پيرشدن جامعه كاملا قابل پيش بيني است و فرصت كافي براي مواجهه با آن وجود دارد مشروط بر آنكه بدانيم چه بايد كرد و زمان را بيش از اين از دست ندهيم.پاسخگویی به نیازها  نكته ديگر اينكه سالمندان نيازهاي متنوعي دارند و پاسخگويي به نيازهاي آنان مستلزم فراهم سازي امكانات، روال‌ها و تمهيدات گوناگون است. هنگامي كه صفحات روزنامه‌ها، برنامه‌هاي راديو و تلويزيون، عناوين مجله‌ها، فيلم‌هاي سينمايي، تئاترها و نمايش‌ها و خلاصه محتواي رسانه‌هاي مختلف را مرور كنيم، در مي‌يابيم كه سه خلاء اساسي خودنمايي مي‌كند: اول، نبودن رسانه‌هاي ويژه سالمندان، دوم، عدم توجه رسانه‌هاي موجود به سالمندان به عنوان يكي از اولويت‌هاي سياست گذاري خود، و سوم عدم تناسب برنامه‌ها و اطلاعات توليد شده با نيازهاي مختلف جسمي و روحي و اجتماعی سالمندان.

اين در حالي است كه در دنياي امروز ارتباطات‌ و اطلاعات، نمي‌توان به رسانه‌هايي با هويت عام و غير تخصصي اكتفا كرد. بايد به ضرورت تخصصي شدن و كار ويژه شدن رسانه‌ها توجه داشت و تنوع لازم رسانه‌اي را از اين حيث در دستور كار قرار داد.نیازمند رسانه اختصاصی هستیم .

تخصصي شدن رسانه‌ها گاه از زاويه محتوا ارزيابي مي‌شود و گاه مهمتر، از زاويه مخاطب ارزيابي مي‌شود. رسانه‌هاي ويژه مخاطبين سالمند در زمره رسانه‌هاي تخصصي محسوب مي‌شوند. البته رسانه‌هاي ويژه قشر سالمندان و نيز تبديل رسانه‌هاي موجود به رسانه‌هايي كه سالمندان را به عنوان يك اولويت در ميان مخاطبان خود محسوب مي‌كنند باید در اولویت قرار گیرد. جامعه ما، هم به دليل شرايط كنوني كه نزديك به ده ميليون شهروند سالمند دارد و هم به دليل آينده نه چندان دوري كه با يك قشر اكثريتي سالمند مواجه است، نيازمند رسانه‌هاي متنوع ويژه سالمندان است. دست كم يك كانال تلويزيوني و راديويي ويژه سالمندان، مجلات تخصصي سالمندي، يك روزنامه ويژه سالمندان و یا صفحات ويژه سالمندان در روزنامه‌ها و بازشدن يك مسير مستقل از ژانر سينما و تئاتر ويژه سالمندان و...، از جمله نهادسازي‌ها وساختارآفريني‌هايي است كه مي‌بايست در چارچوب سياست كلان مديريتي كشو، رسانه ملی، رسانه های مکتوب و غیر مکتوب و سایر متولیان امر براي فراهم كردن تمهيدات و روال‌هاي ضروري اداره گروه بزرگ سالمندان ديده شود.

در این میان نقش اثر گذار رسانه ملّی بعنوان بزرگترین رسانه مورد اعتماد در بین مردم، بسیار برجسته تر از دیگر رسانه های جمعی و غیر جمعی است. چراکه در حال حاضر، هیچ شبكه تخصصي ویژه سالمندان و حتي برنامه ای شاخص و ثابت ويژه آنان با طراحي مطلوب وجود ندارد و ضرورت پرداختن به اين موضوع بویژه در این ایام کرونایی و با توجه به محدودیت های جاری برای سالمندان بیشتر از قبل احساس مي‌شود، حال یک سوال مطرح می شود و آن این است كه الگوهاي مطلوب سیاستگذاری و برنامه سازي براي سالمندان چگونه بايد باشد كه بتواند مورد توجه سالمند واقع شده و نيازهاي وي را پاسخ گويد و با توجه به نقش و كاركردهاي ارتباط جمعي در آماده سازی محیط زندگی و همچنین در پر كردن اوقات فراغت، آموزش، اطلاع رساني و . . . بتواند انتظارات ایشان را برطرف سازد و از طرفي خلاء تنهايي آنان را كاهش داده و باعث افزایش رضایتمندی این قشر کوله بار سرمایه و تجربه شود.ترس از تهدیدات سالخوردگان همواره درباره‌ خطراتی که وسیله دفع آنها را ندارند به اندیشه می‌نشینند حتی اگر خطر به خصوصی آنان را تهدید نکند. آگاهی از این که در برابر خطرات بی دفاع هستند وجودشان را از نگرانی و اضطراب لبریز می‌کند. آرامشی که از آن برخوردارند به نظرشان ناپایدار می‌آید و از آن جا که بر این آرامش تسلطی ندارند آینده را انباشته از امکانات ترس آور می‌دانند. مصیبتی که بر سر آنان فرود آمده بدین صورت است که ناگهان از پایگاه انسان بزرگسال مسئول، به بایگان یک شیء اتکایی تغییر وضع داده‌اند. این اتکا سالخوردگان را در پناه ترحم دیگران قرار می‌دهد و آنان بر این امر آگاهند. حتی اگر این اتکا در مواردی بصورتی آشکار پدیدار نباشد.

ویژه‌گی‌های انسان سالخورده 
انسان سالخورده به سبب آن که اعتمادی به دیگران ندارد، حتی زمانی که امنیت وی تضمین باشد همواره در حال گوش به زنگ و هشیار بودن می‌ماند. این بی اعتمادی بیان مجازی و حالت اتکایی است که وی در آن زندگی می‌کند. از این بیم دارد که کسانی که به او در ادامه زندگیش یاری می‌رسانند ممکن است این کمک خود را قطع کنند یا کاهش دهند. بیم دارد که یاری و کمک‌هایی که به او می‌شود ممکن است بر پایه قواعد اخلاقی قراردادی جامعه باشد که نه احترام و نه علاقه شخصی به او را در بر دارد.

سالخوردگان متأهل کمتر از دیگران مضطرب نیستند بر عکس اضطراب آنان بیشتر است. اضطراب و پریشانی هر یک با اضطراب و پریشانی دیگری مربوط می‌شود و یک دیگر را تقویت می‌کنند و بار غم را افزایش می‌دهند هم برای خود و هم برای دیگری...

انسان سالخورده در برابر ناپایداری عینی وضعیت خویش و در برابر اضطراب درونیش کوشش در دفاع از خود دارد، لذا بسیاری از نگرش‌های وی را باید به صورت تدابیر دفاعیش تعبیر کرد. خصوصیت عادت تقریباً در نزد همه سالمندان مشترک است، بدین معنی که آنان به عادت پناه می‌برند. انسان سالخورده به امور تازه با نوعی ناراحتی می‌نگرد. برگزیدن او را به وحشت می‌کشاند. عقده حقارت او در شک و تردید وی ظاهر می‌شود. برای او بسیار راحت‌تر است که به دستورات عمل شده قبلی تکیه کند. عادت او را از کوشش فراوان برای سازگاری‌های مشکل نجات می‌دهد. انسان می‌تواند در پس پرده عادت پناه ببرد و خود را از حداقل امنیت برخوردار سازد و هرگاه یک بیگانه یکی از این قواعد و ترتیبات را زیر پا گذارد به شدت او را آن چنان عصبی می‌کند که به نظر می‌آید دچار بیماری باشد. این عادات جا افتاده، وسایل دفاعی هستند ولی بیش و کم از خصلت تهاجمی نیز برخوردارند.

تنها موردی که یک انسان سالخورده که به حالت ناتوانی درآمده است می‌تواند اراده خود را تحمیل کند، وادار کردن دیگران به محترم شمردن این عادات است. توسل به عادات سبب می‌شود تا سالمند در نگهداری عادات عجیب که یکسره تهی از معنی و مفهوم است اصرار ورزد.

روابط متقابل میان مردمان سالخورده مبهم است آنها با یکدیگر بودن را تا جایی دوست می‌دارند که خاطراتی مشترک و طرز فکری مشابه داشته باشند. رایج ترین نگرش در میان سالخوردگان مخصوصاً در نزد مردان، بی تفاوتی آنان است. زنان سالخورده از علایق مشترک بیشتری برخوردارند و بنابراین برای همدستی یا بحث و نظر موضوع‌های بیشتری در اختیار دارند. تعادل عاطفی سالخوردگان بخصوص به مناسبات آنها با فرزندانشان بستگی دارد . این مناسبات در زمان تجرد فرزندان عمیق تر احساس می‌گردد. گرم ترین و شادترین احساسی که به کهنسالان دست می‌دهد از رابطه ای که آنان با نوه‌های خود دارند به وجود می‌آید.

روابط با فرزندان و نوه‌ها معمولاً در زندگی زنان بیش از زندگی مردان دارای اهمیت است. بالا رفتن سن، زنان را از اوج کمتری فرود می‌آورد. با وجود بالا رفتن سن باز کارهای فراوانی وجود دارد که زنان از عهده آن بر می‌آیند. آنان به تلخی مزاج گرفتار نمی‌شوند و توقع زیاد ندارند و کمتر خود را از تعهدات می‌رهانند. زنان به هنگام پیر شدن چه خوب یا چه بد همواره برای خدمت به خانواده و عزیزان آماده‌اند.
به طور کلی انسان سالخورده، حتی اگر به اعضای خانواده و دوستانش محبت داشته باشد، تا حدودی از آنان فاصله می‌گیرد. خودبینی و خودمداری وی با بی تفاوتی که به تدریج بر او تسلط می‌یابد و خود نیز عمداً آن را تقویت می‌کند، راحت‌تر ارضاء می‌گردد. این وضع، هم حالتی از دفاع دارد و هم شکلی از انتقام، از آن جا که با او چنان که شایسته است رفتار نمی‌شود و تنها بر خود می‌تواند اتکا کند همه توان و اندیشه خود را متوجه وجود خویش می‌سازد. گاهی اوقات این پس نشینی از جهان موجب آرامش می‌گردد.

*فعال حوزه فرهنگ، رسانه و ارتباطات 

 

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.