به گزارش الف، روز چهارشنبه 11 نوامبر نیروهای ارتش امارات عربی متحده، بحرین، رژیم صهیونیستی و فرماندهی مرکزی نیروهای دریایی ایالات متحده (NAVCENT)، در اقدامی که پیشتر رسانه ای نشده بود مانوری با عنوان عملیاتهای چندجانبه نیروی دریایی در دریای سرخ برگزار کردند.
منابع آمریکایی در این خصوص گزارش دادند مانور مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس با تمرکز بر آموزشهای دریایی در کشتی «یو اس اس پورتلند» (LPD ۲۷) با تمرکز بر تاکتیکهای بازدید، سوار شدن، جستجو و توقیف انجام می شود.
حدود یک ماه قبل نیز رزمایش موسوم به «بلو فلگ» به مدت دو هفته با مشارکت نیروهای هوایی رژیم اسرائیل، آمریکا، یونان، آلمان، ایتالیا، انگلیس، فرانسه و هند در جنوب فلسطین اشغالی برگزار شد و همزمان با این رزمایشها، عربستان سعودی و آمریکا نیز در همان بازه زمانی به طور مشترک رزمایش دریایی در ناوگان غربی سعودی واقع در دریای سرخ به نام «المدافع الأزرق-۲۱» (مدافع آبی- ۲۱) برگزار کردند.
برگزاری رسمایش مشترک میان آمریکا و رژیم صهیونیستی موضوع تازه ای نیست اما پیوستن کشورهای حوزه خلیج فارس یعنی امارات و بحرین به این مانورها برای نخستین بار بعد از امضای توافق عادی سازی با اسرائیل در نوع خود بی سابقه محسوب می شود.
در همین راستا ناظران و کارشناسان با بررسی ابعاد و پیام های این رزمایش دلایل و انگیزه های متعددی برای آن ذکر می کنند. در وهله نخست کارشناسان و تحلیلگران صهیونیست به این موضوع پرداخته و مقابله با جمهوری اسلامی ایران را که یکی از اهداف ذکر شده در توافق سازش رژیم های مرتجع عربی با اسرائیل است، نخستین انگیزه برگزاری این مانور دانستند.
این کارشناسان اعلام کردند که نخستین هدف از برگزاری رزمایش مشترک آمریکا و اسرائیل با کشورهای حوزه خلیج فارس تاکید بر یک ائتلاف عربی -اسرائیلی ضد ایران بود.
درواقع بعد از شکستهای اخیر رژیم صهیونیستی در برابر محور مقاومت و هراس اسرائیل از جنگ آینده، این رژیم با برگزاری مانورهای متعدد در تلاش برای فرار رو به جلو و به تصور خودش ترساندن مقاومت جهت جلوگیری از وقوع هرنوع جنگی است.
قدرت نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران که البته تاثیر بسزایی در افزایش توانایی محور مقاومت در این زمینه دارد طی سالهای گذشته یکی از چالشهای اساسی آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده است. بر همین اساس برخی ناظران امور منطقه و نیز تحلیلگران اسرائیلی بر این باورند که مانور مذکور در چارچوب «طرح گسترده با آمریکاییها در مقابله با نفوذ ایران» برگزار میشود.
از طرف دیگر برخی کارشناسان معتقدند که در آستانه مذاکرات وین و احتمال احیای توافق هسته ای ایران، رژیم صهیونیستی قصد دارد پیامی به ایران برساند مبنی بر اینکه ائتلاف عربی-عبری ضد ایران و مقاومت همچنان پابرجاست و اعراب در رویکرد ضد ایرانی اسرائیل کنار این رژیم هستند.
بحث ترویج عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی نیز می تواند از دیگر انگیزه های برگزاری این رژیم باشد، به این صورت که وانمود شود آمریکا و اسرائیل از کشورهای که روابط خود را با تل آویو عادی کرده اند حمایت میکنند و توافق نامه های عادی سازی میتواند در زمینه همکاریهای نظامی نیز نتایج زیادی برای رژیم های عربی داشته باشد.
اما یکی از سناریوهای خطرناکی که برای این مانور و پیامدهای آن طراحی می شود این است که ممکن است اسرائیل در پی تشکیل یک نیروی دریایی مشترک با کشورهای عربی باشد. به این صورت که صهیونیست ها فرماندهی این نیروها را بر عهده گرفته و تحت عنوان نیروی دریایی عربی به مناطق حساس منطقه نفوذ کنند.
البته بسیاری، سناریو ترس رژیم صهیونیستی از تقابل با مقاومت را از جمله دلایل اصلی برگزاری مانور مذکور می دانند. به ویژه اینکه سید «حسن نصرالله» دبیر کل حزب الله در سخنرانی روز پنجشنبه خود به مناسبت روز شهید اعلام کرد که مانورهای متعدد اسرائیل در شمال فلسطین اشغالی حاکی از آن است که صهیونیستها میدانند آزادسازی منطقه الجلیل به دست مقاومت به زودی اتفاق خواهد افتاد و همین امر منبع نگران سران سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی است.
در هر صورت مانور دریایی مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به هر انگیزه ای که برگزار شده باشد در قالب تکرار خیانتهای اعراب به مسئله فلسطین تعبیر می شوند و اینکه رژیم های مرتجع عربی دل به حمایت نظامی آمریکا و اسرائیل در صورت بروز هرگونه جنگ احتمالی منطقه ای بسته اند موضوع خطرناکی برای آنهاست؛ زیرا اسرائیل از این کشورها درواقع به عنوان یک سپر دفاعی در هرجنگی استفاده خواهد کرد.
این درحالی است که کشورهای عربی هرگز مورد هدف محور مقاومت نبوده اند؛ بلکه همراهی این اعراب با رژیم اشغالگر صهیونیستی آنها را در پیامدهای هرنوع درگیری آینده در منطقه دخیل میکند.