به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، بعد از گذشت ۴ دهه سال ۵۷، اکثر کشورهای جهان به پیشرفت در بخشهای مختلف دست پیدا کردهاند، ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده است اما آنچه کشور ایران را متمایز میکند این است که بعد از انقلاب اسلامی و تحولاتی که در عرصه سیاسی این کشور رخ داد، از سوی کشورهای بلوک غرب در دورههای مختلف مورد تهاجم نظامی و اقتصادی قرار گرفت و روایت پیشرفت ایران جدا از روایت تلاش برای روی پای خود ایستادن و استقلالطلبی نبوده است.
جمهوری اسلامی ایران در ۴۳ سال گذشته هیچ موقع از تنگناهای اقتصادی غربساخته بر حذر نبوده و همیشه آماج توطئهها و تهاجمات اقتصادی و سیاسی غرب از جمله آمریکا قرار داشته است، به همین دلیل پیشرفت ایران، پیشرفتی خوداتکا بوده و بدون همکاری سایر کشورهای بلوک غرب و شرق رخ داده است.
در این بین، یکی از بخشهای مهمی که برای مردم ایران نیز محسوس بوده، پیشرفت در زمینه پزشکی است، به همین دلیل به سراغ یکی از اساتید قدیمی حوزه چشم پزشکی و از انقلابیون سابق رفتیم تا روایت این پیشرفت و توسعه را از زبان وی بشنویم؛ حسن رزمجو، دکتر چشم پزشک و استاد فعلی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و رئیس سابق دانشگاه اصفهان، معتقد است اگر انقلاب اسلامی رخ نمیداد به هیچ یک از پیشرفتهایی که الآن در حوزه پزشکی و چشم پزشکی داریم، نمیرسیدیم.
او میگوید ما قبل از انقلاب در همین اصفهان پزشک خارجی از هند و پاکستان داشتیم و عملهای تخصصی را باید در خارج از کشور انجام میدادیم، ولی الآن و به برکت انقلاب همین جراحیها با هزینه کمتر و در سطح و کیفیت کشورهای پیشرفته، در داخل انجام میشود و از کشورهای همجوار برای عمل جراحی به ایران سفر میکنند.
در ادامه مشروح گفتوگوی خبرنگار فارس با دکتر حسن رزمجو آمده است.
فارس: در ابتدا خودتان را معرفی کنید و از تحصیل خود در رشته چشم پزشکی برای ما بگویید؟
رزمجو: من دکتر حسن رزمجو هستم، چشم پزشک و در سال بهمن ۱۳۲۵ در شهر اصفهان متولد شدم، دوران ابتدایی را در شهر اصفهان در مدرسه پیشوا طی کردم و در دبیرستان وارد رشته ریاضی فیزیک شدم و موفق شدم مدرک دیپلم را با موفقیت در اصفهان بگیرم؛ بعد از این تصمیم من برای ادامه رشته عوض شد و وارد پزشکی شدم؛ در آن زمان برای ورود به دانشگاه باید در هر شهری میرفتیم و برای دانشگاه موردنظر آن شهر، کنکور میدادیم، چون کنکور سراسری نبود.
دکتر حسن رزمجو
من هم به شهرهای مختلف مثل شیراز و اهواز و تهران سفر کردم و در تک تک دانشگاههای مطرح این شهرها امتحان ورودی کنکور دادم، بعد از این که نتایج آمد در همه این دانشگاهها من پذیرفته شده بودم، از بین این دانشگاهها من شیراز را انتخاب کردم چون به من گفته بودند سطح پزشکی در شیراز بسیار بالاتر از بقیه دانشگاهها است.
در سال ۱۳۴۷ وارد دانشگاه شیراز شدم، در آن زمان بسیاری از این دانشگاهها مثل دانشگاه شیراز غربزده بود و از متد غربی در فرایندهای قبول و ربتهبندی دانشجو استفاده میکردند، ۲ سال مقدماتی بود به نام پیش پزشکی که اگر موفق به عبور از این مرحله میشدیم، آن موقع اجازه داشتیم وارد رشته پزشکی شویم.
در بدو ورود به پیش پزشکی حدود ۲۰۰ نفر بودیم که از این تعداد ۵۰ نفر موفق شدند که از این مرحله عبور کنند که من هم جزو آنها بودند که موفق شدیم وارد پزشکی شویم و مابقی ۱۵۰ نفر افتادند، چون همه دروس به زبان انگلیسی بود و یک نفر به تمام زبانهای تخصصی درسهای مختلف مثل شیمی، ریاضی و فیزیک تسلط نداشت؛ من هم زبان در حد دبیرستانهای قدیم بلد بودم و چیز اضافهتری نمیدانستم و مجبور بودم دو چندان کار کنم تا بر دروس مسلط شوم.
**دوستانم پیشنهاد کردند برای زندگی به آمریکا بروم، ولی قبول نکردم
دوران دانشکده پزشکی هم ۶ سال به طول انجامید که با ۲ سال پیش پزشکی چیزی در حدود ۸ سال در شیراز بودم که بعد از آن موفق شدم دکترای عمومی را بگیرم، با توجه به اینکه من جزو نفرات برتر دانشگاه بودم، از خدمت سربازی معاف شدم و بنابراین مستقیم وارد پزشکی تخصصی شدم؛ چون یکی از بهترین رشتههای آنجا رشته چشم پزشکی بود و جزو رشتههای سطح بالا محسوب میشد، من این رشته را انتخاب کردم.
در این زمینه یک امتحان کتبی دادیم و یک مصاحبه تخصصی هم توسط دکتر خدادوست که آن موقع رئیس بخش بودند، از من گرفته شد، من را برای این رشته پذیرفتند، در اینجا هم من توانستم نفر اول رزیدنتی چشم پزشکی شوم، بعد از طی ۳ سال رشته چشم پزشکی در این دوره، تمام دوستان و همکلاسیهای من، آمریکا را برای مهاجرت و ادامه زندگی به من پیشنهاد کردند، ولی من قبول نکردم؛ چون هم علاقه داشتم در کشور خودم باشم و هم اینکه این دوران، با وقوع انقلاب مصادف شد.
فارس: ازدواج هم کرده بودید؟
رزمجو: ازدواج من به قبل از این دوران بر میگردد؛ وقتی توانستم دکترای عمومی را بگیرم، در همان سالهای ۵۴ و ۵۵، ازدواج کردم، البته آن موقع خانم من پزشک نبود و دبیرستان میرفت؛ ما هم به این صورت از طریق دایی ایشان با هم آشنا شدیم که در شیراز افسر وظیفه بود و خواهرزاده ایشان هم که همسر بنده هستند، آن موقع تهران بودند، ایشان بنده را معرفی کردند و ما هم رفتیم تهران و بعدش ازدواج کردیم و صاحب ۳ فرزند شدیم.
بعد از اینکه من تخصص گرفتم همسرم کنکور داد و به او گفتم دندان پزشکی بخواند، او هم در شیراز درس خواند و جزو نفرات اول دانشکده پزشکی شدند و با معدل بالا در رشته دندانپزشکی پذیرفته شد و بعد هم تخصص دندانپزشکی در اطفال گرفت.
فارس: در دانشگاه شیراز کار سیاسی هم میکردید؟
رزمجو: ما در ابتدای ورود به دانشگاه با بچههای مذهبی رفیق شدیم و از همان ابتدا وارد انجمن اسلامی آن موقع دانشگاه شیراز شدم، البته قبلاً هم در اصفهان زمینههای فکری تحرکات مذهبی و سیاسی ما ایجاد شده بود، چون من در کانونی رفت و آمد داشتم که آقای پرورش و مهندس مصحف در آن شرکت میکردند و انجمن اسلامی هم داشتیم که درس قرآن در آن برگزار میشد، محل زندگی ما هم انتهای خیابان تبریزیها بود که نزدیک محله حسینآباد بود و پای منبرهای آقای طاهری میرفتیم و در مواقع مختلف خود آقای طاهری خانه ما میآمد و هر هفته در آن جا جلسه قرآن داشتیم.
ما با این زمینه فکری که در اصفهان پیدا کرده بودیم، در شیراز جذب انجمن اسلامی شدیم و در آنجا با کسانی مثل دکتر ضرابی که مدتی مسؤول ارشاد بود، مسعود شهیدی که در صدا و سیما بود، مهدی آقایی که الآن هم داماد خواهر من هستند و مدتی هم قبل از انقلاب بازداشت بودند، آشنا شدم؛ ما در همان دوران دانشجویی مطالعات اسلامی را در کنار درسمان به صورت منظم داشتیم و کتابهای شهید مطهری و مرحوم شریعتی و تفسیر قرآن را مطالعه میکردیم.
در انقلاب هم با اینکه رزیدنت بودیم، در تظاهرات شرکت میکردیم و حتی عکس شاه را از دانشگاه شیراز پایین کشیدیم، در این دوران ما انجمن اسلامی پزشکی دانشگاه شیراز را راهاندازی کردیم و جزو کادر مرکزی آن بودیم.
**بهترین زمان عمر، زمان به نتیجه رسیدن انقلاب بود
فارس:از زمان ورود امام به ایران برای ما بگویید؟
رزمجو: در آن زمان من شیراز بودم، به محض اینکه فهمیدم امام دارد به ایران میآید برای آمدن به تهران برنامهریزی کردیم، یکی از بهترین ساعتهای عمر من زمانی بود که انقلاب به نتیجه رسید، روزی که حضرت امام به ایران آمدند، ما هم از شیراز عازم تهران شدیم، در تاریکیهای صبح بود که به بهشت زهرای تهران رسیدم، تا عصر آنجا منتظر بودیم تا اینکه حضرت امام وارد بهشت زهرا شدند، من نزدیک جایگاهی قرار داشتم که حضرت امام سخنرانی میکردند، روزهای بعد هم که امام در دبیرستان علوی با مردم ملاقات میکردند، ما هم چند روزی به آنجا رفتیم، اما نتوانستیم با حضرت امام ملاقات حضوری داشته باشیم.
بعد از ۳ – ۴ روز چون رزیدنت بودم مجبور شدم برگردم شیراز تا اینکه ۲۲ بهمن شد و انقلاب به پیروزی رسید؛ در شیراز هم جو یک دفعه برعکس شد، اوایل کمونیستها خیلی فعال بودند و ما هم مرتباً با اینها درگیری فکری داشتیم تا اینکه من در سال ۵۸ تصمیم گرفتم به اصفهان برگردم.
**در اصفهان، برای اولین بار بعد از انقلاب، پیوند شبکیه را انجام دادیم
در منزل پدری ساکن شدم و بعد از جذب در هیأت علمی دانشگاه پزشکی، به عنوان مدیر پزشکی گروه چشم، گوش و حلق منصوب شدم؛ در این دوران سعی من بر این بود که یک تحولی در متدهای قدیمی عمل، مخصوصاً عمل چشم به وجود بیاورم؛ در اصفهان آن موقع پیوند شبکیه انجام نمیشد، حتی عمل لیزر هم نبود که با تلاشی که کردیم این عمل را هم در اصفهان راه انداختیم.
در اصفهان متدها قدیمیتر بود و سطح شیراز از نظر پزشکی از همه جا بالاتر بود به همین دلیل عملهای پیشرفتهتر در اصفهان انجام نمیشد، به عنوان نمونه دانشگاه شیراز با دانشگاه جان هاپکینز آمریکا در ارتباط بود و اساتید آمریکایی میآمدند شیراز و ایرانیها هم برای کسب علم بیشتر به آمریکا میرفتند.
در زمانی که من به اصفهان آمدم، تمام تلاشم این بود که سطح چشم پزشکی را ارتقا دهم و در این راه دانشجویان زیادی تربیت کردم و الآن اکثر اساتید چشم پزشکی اصفهان، از دانشجویان و شاگردان خودم هستند، بعد از مدتی رئیس دانشکده و در سال ۶۴ هم رئیس دانشگاه اصفهان شدم و تا ۱۳ سال این مسؤولیت را بر عهده داشتم؛ در زمان آقای خاتمی به دلیل اختلافات فکری کنار زده شدم؛ چون با آقای خاتمی به دلیل اینکه میدانستم اینها به نظام ضربه میزنند، مخالف بودم، او در سال ۷۶ برای سخنرانی به دانشگاه اصفهان آمد، ولی من راهش ندادم، به همین دلیل بعد از انتخابات وقتی رئیسجمهور شد من را برکنار کرد.
**از ابتدای انقلاب خط مشی اصولگرایی داشتم و طرفدار حزب جمهوری اسلامی بودم
من از ابتدای انقلاب مشی فکری اصولگرایی داشتم و با امثال دکتر سقائیاننژاد مدافع حزب جمهوری اسلامی بودیم و با اصلاحطلبان اختلافات فکری زیادی داشتیم؛ بر همین مبنا من مخالف خاتمی بودم و معتقد بودم اینها ضربه کاری به کشور خواهند زد که این طور هم شد، روحانی هم مثل اینها بود و برجام نمونه همین ضرباتی است که به کشور وارد شد و ما را خیلی عقب انداخت، اما با حضور آقای رئیسی دوباره نشاط به کشور بازگشت و مردم دوباره دارند به انقلاب امیدوار میشوند.
فارس: بعد از انقلاب در رشته پزشکی و چشم پزشکی نسبت به قبل چه تغییراتی به وجود آمد؟
رزمجو: ما بعد از انقلاب رشد چشمگیری در پزشکی داشتیم، رشد پذیریش دانشگاه بعد از انقلاب در زمانی که من مسؤولیت داشتم، ۵ برابر شد، یعنی از ۱۰۰۰ نفر به ۵ هزار نفر رسید، ما قبل از انقلاب پزشک از خارج وارد میکردیم از هندوستان و پاکستان و این کشورها، اما در همین دانشگاه اصفهان ظرفیت پذیرش پزشکی به ۳۵۰ نفر و در دو ترم به ۷۰۰ نفر رسید، به گونهای که کشور در حدود سال ۶۷ از ورود پزشک خارجی بینیاز شد.
**بعد از انقلاب در رشته پزشکی پا به پای دنیا پیشرفت کردیم
از نظر کیفیت علمی نیز در کشور بعد از انقلاب رشتههای فوق تخصص راهاندازی شد، به گونهای که در تمام رشتههای بالینی فوق تخصص هم داریم که این قبلاً در همه جای کشور نبود، اگر یک نفر میخواست جراحی بایپس قلب و تعویض دریچه قلب انجام دهد، باید به خارج از کشور میرفت، من برادر خودم را برای تعویض دریچه قلب به لندن بردم و آنجا عمل کردم، ولی الآن همین عمل در ایران در حال انجام است.
در چشم پزشکی هم قبل و بعد از انقلاب اصلاً قابل قیاس نیست، قبل از انقلاب ما به روشهای قدیمی عمل میکردیم، اما پا به پای پیشرفت جهان از نظر تکنولوژی و پیشرفت متدهای عمل جلو رفتیم و قدم به قدم پیشرفت کردیم و الآن این ادعا را مطرح میکنم که چشم پزشکی حال حاضر ایران در رده چشم پزشکی دنیا است، چون من بسیاری از جاهای دنیا از جمله اروپا و آمریکا را رفته و دیدهام و میتوانم بگویم در ایران الآن کمبودی وجود ندارد.
مثلاً عمل آب مروارید را در نظر بگیرید، در روش قدیمی باید چشم را پاره میکردیم، عدسی چشم را در میآوردیم و بعد از عمل هم بخیه میزدیم، بعد هم بیمار باید یک عینک ته استکانی روی چشمش میگذاشت تا ببیند، اما الآن بدون زدن بخیه یک شکاف بسیار کوچک روی داخل چشم ایجاد میکنیم، بعد با یک دستگاه فیکو میکشن که ارتعاش بسیار بالایی ایجاد میکند عدسی را خرد و با عمل مکش آن را از داخل چشم خارج میکنیم، بعد از آن یک لنز مصنوعی به جای عدسی قرار میدهیم و عمل بعد از ۱۰ دقیقه تمام میشود.
**جراحی پزشکی در ایران به مراتب کمهزینهتر از سایر کشورهاست، اما در همان سطح است
چندی پیش یک مریض آوردند که هر دو چشمش آب مروارید داشت و میگفت ۸ سال است بچههای خودم را ندیدم، وقتی در اتاق عمل زیر دست من بود، به محض اینکه لنز را قرار دادم، از شوق فریاد کشید و فردی که نابینا بود ظرف ۱۰ دقیقه بینا شد؛ انواع مختلف عملهای شبکیه را ما الآن انجام میدهیم، قبلاً جراحیهای پیشرفته شبکیه در ایران انجام نمیشد، بلکه مبالغ هنگفتی ارز به بیمار میدادند که در اروپا عمل کند و برگردد، اما در حال حاضر تمام این عملها در همین شهر اصفهان در حال انجام است، بنابراین در تمامی جراحیهای چشمی، به روز در حال عمل هستیم و پیشرفت میکنیم و از نظر کیفی و کمی رشد کردهایم.
اینها همه از برکات انقلاب است، شما الآن در عرصه نظامی ببینید که ما چقدر پیشرفت کردهایم، ما قبلاً سیم خاردار نمیتوانستیم وارد کنیم ولی الآن پیشرفتهترین موشکهای نقطه زن و زیردریاییهای سنگین و سبک را داریم میسازیم؛ در این ۴۰ سال سرعت پیشرفت جمهوری اسلامی نسبت به کشورهای دیگر بسیار زیادتر بوده است.
حتی برکات انقلاب اسلامی، برای همه مردم جهان هم بوده است، هیچ کس جرأت نداشت جلوی داعش بایستد و این جمهوری اسلامی بود که توانست جلوی این تروریستهای وحشی را بگیرد و آنها را نابود کند و با این کار لبنان و سوریه و عراق را نجات داد و این سردار سلیمانی بود که این کار را کرد.
**قبل از انقلاب پزشک وارد میکردیم، الآن بیمارهای خارجی برای درمان به ایران میآیند
فارس: تحریمها چه تأثیری روی پزشکی ما داشت؟
رزمجو: بعد از اینکه تحریمها اعمال شد و بسیاری از تجهیزات پزشکی وارد نشد، خودمان شروع به تولید آنها کردیم، مثلاً دستگاه شتابدهنده یک دستگاه هایتک است و در همین اصفهان تولید میشود، کارویژه این دستگاه هم برای درمان بیمارهای سرطانی است که با استفاده از شتابدهنده خطی بافت غده اصلی سرطان از بین میرود و به باقی بافت آسیب نمیرسد، همچنین لیزر هم الآن در حال تولید است و نیازی به واردات آن نداریم؛ همچنین از نظر رفرنس مقالات متخصصان ما، باید بگویم که در منطقه بیشترین میزان مقالات ISI برای جمهوری اسلامی است و به خاطر تأکیدات و توجهات مقام معظم رهبری است که اتفاق افتاد.
در این ۴۰ سالی که از انقلاب گذشته است بسیاری از کشورها پیشرفت کردهاند، اما اگر در ایران انقلاب اتفاق نمیافتاد، ما هرگز به این پیشرفتهایی که الآن داریم نمیرسیدیم؛ مثلاً در حوزه پزشکی ما قبلاً از کشورهای دیگر پزشک وارد میکردیم اما الآن از کشورهای همجوار مریض میآید تا در ایران درمان شود و این کار برای آنها با هزینه پایین و با کیفیت بسیار بالا انجام میشود؛ این بسیار مهم است که توجه کنیم با همین سطحی که ما بیمار را عمل میکنیم، به مراتب هزینه کمتر از مریض میگیریم تا اینکه همین بیمار در اروپا یا آمریکا بخواهد عمل کند.
حتی خیلی از ایرانیان مقیم اروپا و آمریکا هم برای عملها و جراحیهای چشم خود یا بخشهای دیگر بدن، به ایران میآیند و عمل میکنند چون هم هزینه کم بوده و هم کیفیت عمل قابل قبول است، بعضاً پول یک بار ویزیت بیمار در خارج از کشور، معادل هزینه عمل همان بیمار در ایران است.
بنابراین انقلاب برای ایران یک موهبت بود و برکات زیادی داشت، در این مسیری که جمهوری اسلامی دارد طی میکند یک عده مثل موش کور هستند و این پیشرفتها را نمیبینند و مرتباً سمپاشی و سیاهنمایی میکنند، این هم به خاطر این است که دشمن از نظر شکست ایران در جنگ نظامی مأیوس شده و تمرکز خود را بر این گذاشته است که با انتشار اخبار دروغ و مأیوسکننده مردم ایران را در داخل به جان هم بیندازد، روش دشمن هم ایجاد فشار بر مردم با تحریم است و بعد از آن هم سیاهنمایی کند تا مردم مأیوس شوند.
یک عده هم پیاده نظام آمریکا هستند و با پیاده کردن نقشه دشمن در داخل میخواهند نفاق و تفرقه را در بین مردم زیاد کنند مثلاً همین رابطه ما با جهان شرق با چین و روسیه را تخطئه میکنند چون فکر میکنند دنیا فقط آمریکا و اروپا است، همین فکری که روحانی میکرد و با برجام به کشور ضربه زد، هستهای را تعطیل و راکتور اراک را پر از سیمان کردند، از آن طرف تحریمها هم بیشتر شد.
**واکسن ربطی به FATF نداشت، نمیخواستند وارد شود
در دولت قبل به دروغ گفتند ما نمیتوانیم واکسن وارد کنیم چون FATF را قبول نکردهایم، الآن که ما هنوز FATF را قبول نکردهایم، ولی واکسن هم وارد شد، چون دیدند ما توانستیم واکسن تولید کنیم تسلیم شدند و مجبور شدند به ایران واکسن بدهند و الآن بیش از ۱۰۰ میلیون دز واکسن وارد ایران شده و مرگ و میر بیش از ۵۰۰ نفر در روز کاهش یافته است، قبلا مردم پول خرج میکردند که بروند گرجستان واکسن بزنند اما الان وزارت بهداشت دارد به مردم التماس میکند که واکسن هست و بیایید دز سوم را بزنید.
انتهای پیام/۶۳۰۷۷/ی