به گزارش خبرگزاری فارس از ایلام، کمتر کسی میتواند اسمی از شهیدی جاری کند در حالی که ملکوتیان افلاک بر حال او غبطه میخورند کسی که راه و رسم زیستن، ماندن و رفتن را از مقتدایش آموخته است.
همه میدانند که شهید، شهید نیست مگر وجودش بر عطر شهادت آغشته شده باشد بر لوح زرین نگارنده خلقت نام و نشانی از هر شهید بر آن حک شده است که گویا شهید، شهید متولد شده است.
قلم نوشتن درباره شهدا آنقدر کم است که اگر تمامی درختان قلم، دریاها مرکب شود باز هم جملات در مقابل آنها کوتاه است.
شهید علیمرد شعبانی فرزند صالح در آذرماه ۱۳۴۳ در بخش صالح آباد از توابع شهرستان مهران در خانوادهای مذهبی و انقلابی و نسبتا پرجمعیتی به دنیا آمد؛ پدرش خادم بارگاه نورانی علی صالح(ع) ملقب به خاص علی بود؛ شخصیتی که ایمان و اعتقادش باعث شد علیمرد در کنارش حسین وار بزرگ و در آغوش مادری فاطمه وار گونه پرورش یابد.
کودکی علیمرد به دوران قبل از انقلاب برمیگردد که در آن شرایط سخت طاغوت با آن وضعیت نامناسب اقتصادی، معیشتی زندگی مردم محروم ایلام و صالح آباد در خانوادهای ساده زیست سپری شد.
تحصیلات
علیمرد تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و متوسطه خود را با سختیهایی که در آن زمان برای همه مردم وجود داشت در زادگاهش گذراند و همزمان با ادامه تحصیل کمک حال پدری که همیشه مورد حمایتش قرار داشت بود.
فعالیت قبل از انقلاب
در جریان انقلاب اسلامی در راهپیماییها همیشه حضوری فعال به همراه رفیقش شهید علی محمد جمالدینی و دیگر دوستانش داشت که به پخش اعلامیه، شعارنویسی و نصب عکس امام(ره) در خیابانها اقدام و در برپایی مراسم مذهبی در دبیرستان نقشی بسزایی ایفا میکرد.
الگویی برای جوانان
علیمرد شعبانی الگوی مثالزدنی برای تمام جوانان بود، همراه دیگر جوانان کمکهای خیرخواهانه را انجام میداد و هر جایی که جوانان را داوطلبانه برای کارهای خیر صدا میکرد با جان و دل همه پاسخ میدادند ایمان راسخ به امام (ره) و انقلاب باعث شد حضورش در جبهههای حق علیه باطل با دیگر جوانان انقلابی همراه باشد.
پیوستن به سپاه
علیمرد در سال ۱۳۶۱ عضویت بسیج را پذیرفت و به عنوان یک بسیجی روانهی جبهه شد که در سال ۱۳۶۳ به عضویت رسمی سپاه درآمد و فعالیت خود را در لشکر ۱۱ امیرالمؤمنین(ع) آغاز کرد.
آن جوان باایمان و شجاع آرام آرام به فرماندهای باتجربه و متفکر تبدیل شد و مدتی در واحد اطلاعات و عملیات لشکر مشغول انجام وظیفه شد که پس از شرکت در چند عملیات آفندی، مسئولیت بازرسی و تحقیق گردان ۵۰۳ شهید بهشتی را عهده دار شد.
ازدواج
علیمرد شعبانی با خواهر همرزم خود حاج محسن کریمی ازدواج کرد و ثمره این پیوند مبارک دو فرزند پسر و دختر است.
گوشهای از خصوصیات اخلاقی و رفتاری
سردار محسن کریمی میگوید: سال ۱۳۶۳ که من در واحد اطلاعات و عملیات بودم، علیمرد شعبانی به این واحد آمد و به جمع ما پیوست؛ به تدریج آشنایی ما با او به رفاقت تبدیل شد، او اهل صلهی رحم بود و به خانوادهاش احترام زیادی میگذاشت؛ انسانی باتقوا بود؛ عشق به شهادت از بارزترین خصوصیات او به شمار میرفت.
سردار نعمان غلامی، همرزم شهید شعبانی، در توصیف خصوصیات شهید شعبانی چنین میگوید: علیمرد، روح لطیفی داشت؛ عشق به شهادت در او هویدا بود؛ شاهد گریههای شبانه او بودم؛ دوست داشت که هر چه زودتر به کاروان شهیدان بپیوندد؛ با او همسنگر بودم، نمازش را به موقع میخواند، شاهد نماز شب وی بودم؛ خلوص نیت داشت؛ کارهای سنگر را به تنهایی انجام می داد؛ نظم، آراستگی و شادابی در رفتارش دیده میشد و خلاصه آن که بسیار خوش اخلاق بود.
سردار جمال شاکرمی فرمانده سپاه امیرالمومنین (ع) استان ایلام درباره شهید شعبانی میگوید: ماه مبارک رمضان بود، در قرارگاه حضرت امیر (ع) با شهید علیمرد شعبانی آشنا شدم، صبحهای قرارگاه با نماز اول وقت و قرائت قرآن رنگ و بوی خاصی به خود میگرفت، صدای دلنشین قرآن شهید شعبانی به گوش میرسید، به او گفتم چه حوصلهای داری که هر روز صبح قرآن میخوانی؟ چرا بعد از نماز استراحت نمیکنی؟ فرمود: عهد کردهام هر صبح پنج آیه از قرآن را حفظ کنم، انس با قرآن متانتی عجیب و اخلاقی پسندیده به شهید شعبانی داده بود به طوری که هفتهای یک الی دوبار به پدر و مادرش علیرغم مشغلهی کاری سر میزد، آری شهیدان یاران واقعی قرآن و عاملان حقیقی به آیات آن بودند.
نحوه شهادت
سردار شهید علیمرد شعبانی در واپسین ماههای جنگ تحمیلی، سمت مسئولیت بازرسی گردان را بر عهده داشت، او در ۲۹ خردادماه ۱۳۶۷ در حین درگیری با منافقین در عملیات چلچراغ در سن ۲۴ سالگی بر اثر اصابت ترکش از ناحیه سر که منجر به جدا شدن سر از پیکرش شد به شهادت رسید و به این سان به آرزویی که قبلاً داشته بود، دست یافت.
پیکر شهید شعبانی و دیگر شهدا در منطقهی درگیری باقی ماند تا این که محسن کریمی و نعمان غلامی و تعداد دیگری از نیروهای اطلاعات و عملیات تصمیم گرفتند که پیکرها را برگردانند؛ کار سادهای نبود؛ زیرا نیروهای خودی میبایست به داخل خاک دشمن نفوذ میکردند سرانجام پس از گذشت هشت روز، با تلاش محسن کریمی و نعمان غلامی، پیکر شهدا به پشت خط منتقل شد.
پیکر شهید در امام زاده علی صالح (ع) آرمیده است
پیکر سردار شهید علیمرد شعبانی کنار سایر شهیدان در مزار شهدا در جوار بارگاه امامزاده علی صالح(ع) واقع در بخش صالح آباد شهرستان مهران آرمیده است.
فرازی از وصیت نامه
به جبهه میروم تا عهد و پیمانی را که در مساجد و خیابانها با امام خود بستم ادا کنم؛ شهادت تصادفی نیست، بلکه لیاقتی است که خداوند نصیب بندگان صالح خویش میکند. بیایید سمند تیز پای عشق را زین کنیم، چون راهیان کربلای حسینی (ع) این روزها ادامهی عاشورای ماست، هر روزمان عاشوراست، هر روز هفتاد و دو شهاب عاشق بر روی نی سرود شهادت میخوانند، آسمان هیچ وقت این همه ستاره نداشته است، هیچ وقت حسینیهی دلهایمان این قدر شلوغ نبوده است. این عصر، عصر قیام عاشق است. خفاشها میخواهند بین ما و خورشید پردهای از سیاهی بکشند، اما نمیدانند که ما چون ستارهایم وقتی که مذهب عشق ما را به فردای خطر میکشاند دیگر نباید بر ماندن و بودن دل بندیم.
از پدر، مادر، برادران و خواهرانم و همچنین از دوستان و آشنایان، حلالیت میطلبم. تقاضا دارم که از پسر و دخترم خوب مراقبت کنید و نگذارید، بعد از مرگ من، بر همسرم تلخی زیادی بگذرد؛ در ضمن مدت سه ماه روزه و نماز قضا دارم به جا آورید والسلام علی عبادالله الصالحین.
انتهای پیام/ م