به گزارش اقتصادآنلاین؛ آش بیبی سهشنبه در ماه محرم در هیئتها و خانههای شهر اراک بهعنوان نذری بین عزداران حسینی پخش میشود.
آش بیبی سهشنبه یکی از آشهای مشهور و لذیذ در شهر اراک است که بیشتر بهعنوان نذری پخته میشود و بر سر سفره بیبی سهشنبه قرار میگیرد تا نیازمندان را حاجت روا کند. آش بیبی سهشنبه با سبزی آش، کوفته ریزه، حبوبات (نخود، عدس و لوبیا چشم بلبلی)، رشته آش، نمک، فلفل و ادویه درست میشود و تزیینات آن معمولا مانند آش رشته، سیر داغ، پیاز داغ؛ نعنا داغ و کشک است.
سفره بیبی سهشنبه، سفرهای فقیرانه است که وسایل لازم برای آن را از هفت خانه که فردی به نام فاطمه در آنها باشد، تهیه میکنند. این سفره معمولا برای گرفتن حاجتهای مهم نذر میشود و برگزاری آن، قانون مشخصی دارد. فردی که نذر سفره بیبی سهشنبه را میکند، باید برای سه سهشنبه این سفره را پهن کند؛ به این ترتیب که دو بار قبل از برآورده شدن حاجت و یک بار پس از برآورده شدن آن، سفره باید توسط فردی که نذر کرده است، برپا شود. یکی از چیزهایی که بر سر سفره گذاشته میشود، حلوای کمرنگی است که آرد آن را از خانههای یاد شده میگیرند. این حلوا در بشقاب سرو میشود و در کنار آن، نان میگذارند. دعای توسل از جمله دعاهایی است که بر سر سفره بیبی سهشنبه خوانده میشود.
طرز تهیه آش بیبی سهشنبه بسیار شبیه به آش رشته است، با این تفاوت که در آن کوفته ریزه گوشتی میریزند و همین موضوع، این آش را تبدیل به غذایی پرملات، سیرکننده و مقوی میکند. درجه سختی طبخ این آش، متوسط است و شما میتوانید در زمانی حدود ۳ ساعت آن را در خانه درست کنید.
تاریخچه سفره بیبی سهشنبه
سفره بی بی سه شنبه
خاستگاه سفرههای نذری به دوران ماقبل تاریخ ایران برمیگردد؛ زمانی که طبق قصهها و افسانهها، نظامهای جادویی وجود داشتهاند که الهههای مادر در آن نظام قادر بودند تا گره مشکلات افراد را باز کنند
خاستگاه سفرههای نذری به دوران ماقبل تاریخ ایران برمیگردد؛ زمانی که طبق قصهها و افسانهها، نظامهای جادویی وجود داشتهاند که الهههای مادر در آن نظام قادر بودند تا گره مشکلات افراد را باز کنند. الهههای مادر پس از ورود اسلام به ایران، فرم دینیتر و افسانهایتری به خود گرفتند و درست در همان زمان فرشتههایی چون بیبی سهشنبه، بیبی حور یا بیبی نور پدیدار شدند.
طبق نظرات باستانشناسان، جامعهشناسان و مورخانی چون گریشمن، ویل دورانت، لنسکی، چارلد و فریزر، پیدایش سفره به دورانی برمیگردد که زنان توانستند برای اولین بار، کشت دانههای گندم و جو را بشناسند و موفق به پخت نان، ساخت سفال و کشف آتش شدند. درست از همان زمان بود که سفره بهعنوان مرکز وحدت اعضای خانواده به وجود آمد. در ادامه مسیر، نقش ایزدبانوهایی همچون سپندارمز، ایزد بانوی زمین، آناهیتا، ایزدبانوی آب و خرداد و مرداد را نیز نباید نادیده گرفت.
از آنجا که زنان ایرانی از ابتدای تمدن بشری، گندم میکاشتند، باید سفرههای های ایرانی را بهعنوان نمادی از مزارع بشناسیم که تا به امروز از باورهای باستانی و ادیان کهن مانند زرتشتیان تا باورهای جدید، اسلامی و شیعی تکامل یافتهاند. تمام این سفرهها دورانی را به ما نشان میدهند که کشاورزی و باغداری توسط زنان انجام میشده است و آنها با کمک گرفتن از نیروهای ماورایی ایزدان و ایزدبانوها، زندگی را میگذراندند. از این روی، سفرههای نذری تداوم یافتهاند و پشت آنها به قصههایی گرم است که در حین برپا شدن سفرهها، سینه به سینه نقل میشود.
نذر بیبی سهشنبه از سالهای دور، یکی از نذرهای مشهور در میان زنان شیعه ایرانی بوده است، بهطوری که آنها همواره برای رفع گرفتاریهای شخصی و خانوادگی خود این نذر را ادا میکردند و اعتقاد داشتند که این نذر گرهگشای مشکلاتشان است. این سفره با توجه استطاعت صاحب نذر به دو شکل ساده و به شکلی محقرانه یا با آداب و تشریفات کاملتری پهن میشود. این سفره برای هر نذر و حاجتی بهخصوص رهایی زندانی از زندان و در تمام ماههای سال انداخته میشود.
آش بیبی سهشنبه در دیگر نقاط کشور
آش بیبی سهشنبه به غیر از اراک و جهرم، در اغلب شهرها و روستاهای کشور که فرهنگی کهن دارند، در آخرین سهشنبه ماه شعبان، ماه رمضان یا سهشنبههای مقدس دیگری طبخ میشود.
وجه تسمیه سفره بیبی سهشنبه
بیبی حور و بیبی نور از دختران پیامبر بودهاند و بیبی سهشنبه از زنان نیکوکار و با ایمان معاصر در آن زمان. گفته میشود که بیبی سهشنبه در روز سهشنبه به دنیا آمده، روز سهشنبه ازدواج کرده و در روز سهشنبه از دنیا رفته است.
آداب و رسوم پهن کردن سفره بیبی سهشنبه
آداب سفره بی بی سه شنبه
آداب و رسوم پهن کردن سفره بیبی سهشنبه به این ترتیب است که سفرهای پاکیزه در غروب آفتاب سهشنبه در گوشه خلوتی از خانه، پهن میشود و مواد و وسایل زیر را در آن قرار میدهند:
ظرفی آرد، ظرفی شکر یا خاکه قند برای تهیه حلوا، کلیه حبوباتی که برای تهیه آش لازم است، ظرفی نمک، ظرفی آب، نان و پنیر و سبزی، قرآن، یک جا نماز با مهر و تسبیح و آینه.
پس از قرار دادن این وسایل بر سفره، صاحب نذر وضو میگیرد و دو عدد شمع در طرفین آینه روشن میکند. او در کنار سفره دو رکعت نماز حاجت میخواند و بعد از آن از اتاق خارج میشود و در را قفل میکند. یکی از آداب برپایی این سفره این است که تا روز بعد هیچکس نباید وارد آن اتاق شود و گاهی نیز خود آن فرد نیز تا روز بعد روزه میگیرد.
گفته میشود که اگر قرار باشد که نذر پذیرفته شود، در هنگام نیمه شب، بیبی سهشنبه بههمراه بیبی حور و بیبی نور به سر سفره میآیند و روی آرد و نمک، انگشت میگذارند. در ادامه صاحب نذر در هنگام اذان صبح وضو میگیرد و وارد اتاق میشود تا ببیند که روی آرد و نمک اثری دیده میشود یا خیر. گفته میشود که گاهی نمک شیرین میشود و شکر به طعم شوری میزند.
پس از آن، آرد داخل سفره را با مقداری دیگر آرد مخلوط کرده و حلوایی به نام قماق درست میکنند. صاحب نذر با استفاده از حبوبات سر سفره، آشی به نام «اوماج» میپزد. حلوا و آش باید در محلی نیمه تاریک پخته شود و به گفته گویندگان قصه، آسمان نباید طبخ این دو را ببیند.
پس از پایان یافتن مراسم سفره، تمام ظروف نیز بهنحوی شسته میشود که آسمان نبیند و آب آن را در نهر یا جوی آب روان میریزند. یکی دیگر از آداب و رسوم جالب توجه این سفره این است که هیچ مردی نباید از محتویات سفره بخورد و حتی زنان بارداری که فرزند پسر در شکم خود دارند، نباید بر سر سفره حضور پیدا کنند یا چیزی از آن بخورند. گفته میشود که در صورت رعایت نکردن این قانون، آن مرد یا پسر در شکم زن، کور میشود یا در آینده به زندان میافتد.
در هنگام ظهر، آش و حلوای آماده شده را بر سر سفره میگذارند و زنان مومنه و باتفوا و دختران با ایمان دور سفره مینشینند. سپس زن روضهخوان شروع به خواندن سوره الرحمن کرده و پس از خواندن این سوره، قصه مربوط به سفره را برای دیگران نقل میکند.
مهمترین رسم سفره، قصه مربوط به آن است که باید در موقع انداختن سفره و انجام مراسم نذر توسط یک نفر نقل شود. اهمیت این بخش از آداب و رسوم سفره تا حدی است که بیشتر زمان مراسم سفره به آن اختصاص پیدا میکند.
روایتها و قصههای سفره بیبی سهشنبه
قصه های سفره بی بی سه شنبه
روایتهای مختلفی درباره چگونگی برپا شدن اولین سفره بیبی سهشنبه وجود دارد؛ اما در تمام آنها روایت از دختری آغاز میشود که با نامادری خود زندگی میکرده است و نامادری با اور فتار خوبی نداشته است
روایتهای مختلفی درباره چگونگی برپا شدن اولین سفره بیبی سهشنبه وجود دارد که در ادامه، سه روایت مشهور از میان آنها را به شما شرح خواهیم داد که بسیار به هم شبیه هستند و تفاوت اندکی در روایت دارند. داستان هر سه روایت از دختری آغاز میشود که با نامادری خود زندگی میکرده است و نامادری با او رفتار خوبی نداشته است.
پروفسور همزهای، استاد مردمشناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی کرمانشاه و نویسنده کتاب بررسی جامعه شناختی فرهنگ خوراک در ایران در دورنمای گفتمان توسعه پایدار درباره نذر و قصههای مربوط به سفره بیبی سهشنبه اینطور مینویسد: در این نذر، سفره را که شامل موادی از جمله نان سنگک، پنیر، سبزی، مشکل گشا، شمع، شکر و کاچی ( قیماق) است در جایی تاریک پهن کرده و هفت خانم را برای نشستن در پای سفره دعوت میکنند و باید توجه داشته باشند که خانمها باردار نباشند و به فرزند پسر هم شیر ندهند. سپس میهمانها دور سفره مینشینند و یک نفر شروع به روایتگری قصه میکند.
این قصه در واقع ماجرای زندگی دختری را روایت میکند که با نامادری خود زندگی میکرده و نامادری با دخترک رفتارهای خوبی نداشته و او را مجبور به انجام کارهای سخت کرده است.
همزهای ادامه میدهد: یک روز که دخترک خیلی ناراحت و غمگین بود؛ سطلی را برمیدارد تا از چاهی که از خانه آنها دور بوده آب بیاورد و هنگامی که از چاه آب بر میداشته، آهی میکشد که ناگهان فرشتهای از چاه بیرون میآید و با دختر شروع به صحبت میکند و دختر از او میخواهد تا او را از این زندگی سخت نجات دهد.
فرشته که همان خانم بیبی سهشنبه بوده، درخواست او را میپذیرد؛ اما برای او این شرایط را میگذارد که در روز سهشنبه، یک سفره به نام سفره بیبی سهشنبه پهن کند و موارد لازم را هم رعایت کند.
خانم بیبی سهشنبه به دخترک هشدار میدهد، اگر به خواستهاش رسید باید دو بار دیگر این سفره را پهن کند.
پس از گذشت چند روز، دخترک که برای آوردن آب به همان چاه میرود، در آن هنگام نیز پسر پادشاه آن سرزمین که برای شکار به جنگل میرفته از آنجا میگذرد و دخترک را میبیند و با وجود مخالفتهای خانواده او را برای همسری خود بر میگزیند.
همزهای در ادامه میگوید: مدتی پس از ازدوج با پسر شاه، دخترک به یاد حرف فرشته میافتد که باید دوبار دیگر سفره را پهن کند پس به داخل زیر زمین میرود تا نذرش را ادا کند که مادر پادشاه، دخترک را در این حال میبیند و به سراغ پسرش رفته و پادشاه را خشمگین نزد دختر میفرستد که چرا دست از گدابازیهایت برنمیداری و با حالت عصبانیت با لگد همه چیز را به هم میریزد که در این هنگام چند قطره از کاچی روی کفش پسر شاه میریزد.
پادشاه که قصد رفتن به شکار را دارد به دخترک گوشزد میکند هنگام برگشت حسابش را خواهد رسید. هنگامی که پادشاه میخواست به شکار برود، دو هندوانه را در داخل خورجین اسبش گذاشت و همراه نوکرانش به راه افتادند. در این حال دخترک که اندوهگین و گریان نشسته بود به یاد حرفهای فرشته افتاد که مرد نباید از آن سفره چیزی بخورد و هرکسی به آن بی احترامی کند به زندان میافتد.
پروفسور همزهای، استاد مردمشناسی مینویسد: هنگامی که پسر پادشاه به جنگل رسید، ماموران پادشاه کشور مجاور به این بهانه که در جستجوی قاتل شاهزاده سرزمین خود هستند به بازرسی خورجینهای آنها پرداختند و در این حال ناگهان چند قطره کاچی روی کفش پسر تبدیل به چند قطره خون میشود و هندوانه تبدیل به سر بریده، پس پسر پادشاه را دستگیر و برای بازخواست به سرزمین خود میبرند.
هنگامی که خبر به خانواده پادشاه رسید، دختر دوباره سفرهای برای آزادی شوهرش پهن کرد و به همین جهت پسر پس از مدتی آزاد شد.
مادر و پسر که از کارهای خود پشیمان بودند از دخترک خواستند یک سفره دیگر پهن کند. لذا بر پایه همین داستان قصه و نذر بیبی سهشنبه نیز همچون سایر نذرها به یکی از کارگشاترین و مشکلگشاترین نذرهای بانوان این سرزمین درآمده است.
وی در پایان میگوید:هرجا که انسان و حتی انسان امروز که با تمام وجود خود افسانهها را نفی میکند، در حل مشکلات خود با سردرگمی مواجه میشود، با الهام گیری و برپایی اینگونه نذرها که قطعا ریشه در فرهنگی غنی دارند به حل مشکلات خود میپردازد.
روایت دوم
افسانه سفره بی بی سه شنبه
طبق روایت دوم، نامادری هر روز صبح گاو و گوسفند را به دخترک میسپرد تا آنها را به چرا ببرد. یک روز، یکی از گوسفندان او از گله دور میشود و دختر بهدنبال او میرود تا به یک خیمه میرسد. در خیمه با پیرزنی روبهرو میشود که قدری آش به او میدهد. دخترک نام آش را از پیرزن میپرسد و پیرزن میگوید که این آش بیبی سهشنبه است و مشکلات را رفع میکند.
پیرزن، طریقه جمع کردن وسایل لازم برای تهیه سفره را از هفت خانه که فاطمه دارند به او یاد میدهد و میگوید که باید سه بار آن را نذر کند. پیرزن میگوید:
سه بار باید آن را نذر کنی. دوبار را انجام دهی و سومی را گرو نگاه داری.
دختر بهسمت گله برمیگردد و متوجه میشود که تمام احشام گم شدهاند. او از ترس نامادری آن شب را به خانه نمیرود و شب را بالای درخت سپری میکند. پسر پادشاه که از آنجا میگذشت، دخترک را می بیند و به پدرش میگوید که فقط همین دختر را برای همسری خود میپسندد. مادر پسر با او مخالفت میکند؛ اما او اصرار میکند و بلاخره با دختر ازدواج میکند.
یک روز دختر یاد آن پیرزن میافتد و میخواهد که آن آش را درست کند؛ اما از اینکه آرد را از هفت خانه بگیرد خجالت میکشد. برای همین، کمی آرد را در هفت طاقچه میریزد و به هر یک از آنها میگوید:
یا مشکل گشا یا فاطمه.
مادر پادشاه که او را در حال انجام این کار میبیند، ناراحت میشود و به پسرش گله میبرد. پسر نیز بهسمت دیگ میرود و آن را واژگون میکند. درست در همان زمان، پسر پادشاه به قتل سه نفر متهم میشود، سه نفری که سر آنها در خورجین اسب او بوده است. مادر او فکر میکند که این مصیبت از سر جریان آش بوده است و به پیش دختر میرود. وی پس از آگاه شدن از ماجرای آش، با همان اصول آن را درست میکند. درست در زمانی که او آش را بار میگذارد، خبر آزادی پسرش را میشنود و بهجای آن سه سر هم سه خربزه در خورچین پیدا میشود.
روایت سوم
در گذشته مردی بود که یک دختر داشت و زنش را از دست داده بود. او پس از این اتفاق زنی میگیرد که نسبت به دختر نامهربان و سختگیر بود. روزی نامادری به مرد میگوید:
دختر تو بدقدم است و بودن او در این خانه برای من شگون ندارد. اگر میخواهی من در این خانه بمانم و از بیماری رهایی پیدا کنم، باید دخترت را به بیابان ببری و سر به نیست کنی.
مرد نادان که عاشق این زن بود، دختر را سوار اسب میکند و به نقطهای دور در بیابان میبرد. او را در زیر درختی میخواباند و بهسمت شهر برمیگردد. دختر پس از چند ساعت از خواب بیدار میشود و وحشتزده بهدنبال پدر میگردد، پدری که او را تنها رها کرد تا طعمه گرگها شود. با فرا رسیدن شب، دختر از ترس حیوانات درنده به بالای درخت میرود و منتظر صبح میشود. سحرگاه از درخت پایین میآِید و از خداوند درخواست میکند که او را نجات دهد.
او پس از کمی راه رفتن در جنگل به خیمه سفیدی میرسد که در جلوی آن چشمهای قرار داشت و سه زن بهشکل حوری در حال پختن آش بودند. دختر جلو میرود و سلام میکند. آن زنان که در واقع بیبی حور، بیبی نور و بیبی سهشنبه بودند، از احوال دختر میپرسند و به او میگویند:
اگر میخواهی روی آسایش ببینی و از ظلم زن پدر خلاص شوی و به مرادت برسی نذر کن که آش بیبی سهشنبه (بیبی حور و بیبی نور) بپزی.
دختر نحوه طبخ آش را از آنها سوال میکند و آنها میگویند: میروی از هفت زن فاطمه نام، مقداری آرد و حبوبات برای آش گدایی میکنی و با آن آش میپزی و بین زنان محله تقسیم میکنی.
سپس طرز پختن آش را به او یاد دادند و ناگهان از نظر ناپدید شدند. دختر بسیار خوشحال شد و پیش خود نذر کرد که اگر از این جنگل نجات پیدا کند و از دست زن پدر خلاص شود، سفره را برپا خواهد کرد. دختر در خیالات خود بود که ناگهان سه سوار از دور به او نزدیک میشوند. این سوارها پسر پادشاه مملکت، پسر وزیر و پسر قاضی بودند.
همین که چشم پسر پادشاه به دختر افتاد یک دل نه صد دل عاشق او شد. او به دختر میگوید: ای دختر ما از راه دور آمدهایم و تشنهایم. کمی آب داری به ما بدهی؟
دختر کاسهای آب به او میدهد و همراه پسر به قصر میرود. چند روز بعد آنها ازدواج میکنند و ادامه داستان بهشکل روایتهای قبل پیش میرود.
مواد لازم
یک کیلوگرم سبزی آش
۳۰۰ گرم گوشت چرخکرده
نصف پیمانه نخود
نصف پیمانه لوبیا چشم بلبلی
یک عدد پیاز کوچک پوست کنده
۲۰۰ گرم رشته آش
یک پیمانه عدس
یک قاشق سوپخوری سیر داغ
۴ قاشق سوپخوری پیاز داغ
یک پیمانه کشک
نمک، فلفل و ادویه به مقدار لازم
نعنا داغ به مقدار لازم (برای تزئین)
طرز تهیه آش بی بی سه شنبه
۱. آمادهسازی حبوبات: حبوبات را از چند ساعت قبل بهطور جداگانه خیس کنید و چند بار آب آن را عوض کنید تا نفخ آنها گرفته شود.
۲. نخود و لوبیاها را بعلاوه پیمانه آب و مقداری نمک در یک قابلمه بریزید و روی حرارت متوسط گاز قرار دهید تا نیمپز شوند. پس از یک ساعت و نیمپز شدن نخود و لوبیاها، عدس را در قابلمه بریزید و اجازه دهید تا تمام حبوبات روی حرارت ملایم گاز با هم بپزند.
۳. آمادهسازی کوفته ریزه: پیاز را در یک کاسه رنده کنید و آب آن را بگیرید. سپس گوشت چرخکرده، نمک و فلفل را به پباز اضافه کنید و خوب ورز دهید تا گوشت، حالت کشدار پیدا کند. با استفاده از دستانتان، کوفتههای ریز درست کنید و برای نیمساعت در یخچال قرار دهید تا خودشان را بگیرند.
۴. پس از پخت کامل حبوبات، سبزی آش را به آنها اضافه کنید و حدود نیم ساعت بپزید.
۵. پیازداغ، نمک و فلفل و ادویه را به آش اضافه کنید و اجازه دهید تا مواد با هم بجوشند. بعد از چند قل، گوشت قلقلیها را داخل آش بریزید و منتظر بمانید تا آش لعاب بیندازد.
۶. یک ربع قبل از سرو آش، رشتهها را در قابلمه بریزید و صبر کنید تا رشتهها بپزند.
۷. آش بیبی سهشنبه شما آماده است. آن را در کاسه سرو بکشید و روی آن را به سلیقه خودتان با سیر داغ، کشک و نعنا داغ تزئین کنید.
نکات مهم برای طبخ آش بیبی سهشنبه
حتما حبوبات را از شب قبل خیس کنید تا زودتر بپزند و باعث نفخ نشوند.
بهتر است نخود و لوبیا حداقل ۱۲ ساعت خیس بخورند.
در نیشابور، آشی شبیه به آش بیبی سهشنبه با اندکی تغییر در مواد و طرز تهیه پخته میشود.
آش بیبی سهشنبه را میتوان بهعنوان ناهار، شام و پیش غذا سرو کرد.