امروز با شهریار : تو بمان و دگران، وای به حال به دگران ...

عصر ایران سه شنبه 11 مرداد 1401 - 00:06

از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران
رفتم از کوی تو لیکن عقبِ سر نگران

ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای به حال دگران

رفته چون مه به محاقم که نشانم ندهند
هرچه آفاق بجویند کران تا به کران

می‌روم تا که به صاحب‌نظری باز رسم
محرم ما نبوَد دیده کوته‌نظران

دلِ چون آینه اهل صفا می‌شکنند
که ز خود بی‌خبرند این ز خدا بی‌خبران

دل من دار که در زلف شکن در شکنت
یادگاریست ز سر حلقه شوریده‌سران

گل این باغ به جز حسرت و داغم نفزود
لاله‌رویا تو ببخشای به خونین‌جگران

ره بیدادگران بخت من آموخت ترا
ورنه دانم تو کجا و ره بیدادگران

سهل باشد همه بگذاشتن و بگذشتن
کاین بود عاقبت کار جهان گذران

شهریارا غم آوارگی و دربه‌دری
شورها در دلم انگیخته چون نوسفران

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.