دادن خبر بد به دیگران کار بسیار سختی می باشد. نحوه دادن خبر بد به دیگران با کمترین آسیب رسانی روحی را یاد بگیرید. پارس نیوز مهارت های لازم برای انتقال خبر بد را به شما یاد می دهد.
ممکن است درباره گفتن یا نگفتن خبر بدی دچار تردید شوید. مثلاً اطرافیان بیمار مبتلا به سرطان، بسیاری از واقعیتها و اتفاقات تلخ را از او مخفی نگه میدارند و از روی دلسوزی سعی میکنند خبرهای بهتر و امیدوارکننده تر را به گوش او برسانند.
در چنین مواقعی دیگران نگراناند که فرد با شنیدن خبر بد، دچار احساس یأس و ناامیدی شود. اما باخبر شدن از واقعیت دردناک، هرچند که فرد را با بحران روحی شدیدی مواجه میکند، اما نگفتن حقیقت کار را سخت تر خواهد کرد.
معمولاً وقتی اطرافیان سعی دارند واقعیت را پنهان کنند، فرد خبرهای متفاوت و ضد و نقیضی را از منابع مختلف دریافت میکند. در چنین مواردی بهتر است با اصول صحیح رساندن خبرهای بد آشنا باشید.
ابتدا باید خودتان را آرام کنید. اگر خبر بد باعث شده مشوش شوید، کمی صبر کنید. بعد از اینکه آرام شدید و به اعصابتان تسلط پیدا کردید، خبر را به دیگران منتقل کنید. اگر دچار تشویش، هیجان، ترس، غم و… باشید، روی شنوندهها هم اثرات بدی خواهید گذاشت. نفس عمیق بکشید و با تسلط بر خود وارد عمل شوید.
دریافت خبر بد راحت نیست؛ بهویژه زمانی که ناگهانی باشد. همیشه در دادن خبر بد به کسی خودتان را جای او بگذارید. اگر جای دریافتکننده خبر باشید، دوست دارید که تند و بیمقدمه به شما رویداد یا اتفاقی تلخ گزارش شود؟ بهطور قطع، چنین نیست.
همیشه سعی کنید با حالتی آرام و بهدور از استرس، مقدمه گفتن خبر ناخوشایند را بچینید؛ برای مثال، بنشینید و فرد دریافتکننده خبر را هم کنارتان بنشانید. بعد با آرامش و صحبتکردنِ توأم با تماس چشمی شروع به مقدمهچینی کنید. در گفتن خبر عجله نکنید و مطمئن شوید اوضاع را آرام کردهاید، بعد شروع به دادن خبر کنید. برای شروع، از جملات اینچنینی استفاده کنید:
در دادن خبر بد، باید حواستان باشد که کلیاتی از وضعیت را در همان ابتدا برای دریافتکننده خبر تصویرسازی کنید تا گیج نشود و با ابعاد فاجعه یا رویداد ناخوشایند آشنا شود؛ برای مثال، اگر میخواهید به کارمندتان درباره نتایج بهشدت بد فروشش بگویید، بهتر است که کمی درباره وضعیت بازار و مشتریان توضیح بدهید و با مشخصکردن چهارچوب مشکل، خبر ناخوشایند را با او در میان بگذارید.
درست است که مقدمهچینی لازم است و باید فرد را برای شنیدن خبر ناخوشایند آماده کنید، اما یادتان باشد پس از مرحله مقدمهچینی و ایجاد چهارچوب خبر بد، دیگر لازم نیست بهکُندی اصل خبر را بدهید و درگیر جزئیات واقعه شوید. این باعث میشود فردِ بیتاب برای شنیدن خبر اذیت شود.
بعد از دو مرحله بالا، بهسراغ قلب خبر بروید و آن را با شنونده در میان بگذارید. نگذارید با بیان جزئیات بیهوده از سمتتان اذیت شود و عذاب بکشد. او منتظر است با خبری ناخوشایند روبهرو شود و شما باید سریع وارد عمل شود.
قبول داریم دادن خبر بد کار سادهای نیست. اگر دقت کرده باشید، در هنگام گفتن خبری بد، برای اینکه اوضاع کمی برایمان راحتتر شود، میل داریم پای دیگران را به میان بکشیم؛ برای مثال، سعی میکنیم مقصری پیدا کنیم و با حرفزدن از او از شدت حادثه بد کم کنیم.
هرگز کسی را مقصر ندانید و در دادن خبر بد، برای کاستن از سنگینی فضا، پای دیگران را به خبرتان باز نکنید. فقط منتقلکننده باشید. اگر تقصیرها را به گردن کسی بیندازید و قضاوت کنید، روی تفسیر شنونده از خبر بد اثر خواهید گذاشت. شاید حرفتان درست نباشد؛ پس خود را کنار بکشید و بیطرف خبر را منتقل کنید.
دقت کنید که ظرفیت آدمها در شنیدن خبر ناخوشایند شبیه هم نیست. بعضیها پرتوانتر در این زمینه ظاهر و برخی هم خیلی زود مشوش میشوند. قبل از دادن خبر بد دقت کنید و روحیه و ظرفیت پذیرش فرد را بسنجید. برای اینکه رشته کلام در دستتان باشد و با احتیاط و دقت خبر را منتقل کنید، بهتر است چند دور شیوه بیان آن را با خود در ذهن تمرین کنید.
درست است که اگر از حجم سیاهی خبر کم کنید گفتن آن به دیگران برایتان راحتتر خواهد بود، اما این کار درستی نیست. بهتر است خبر را همانطور که هست به دیگران بدهید. سعی نکنید از شدت تلخی بکاهید یا آن را دستکاری کنید. اگر دخلوتصرفی در واقعیت خبر بد انجام شود، درک و تفسیرش برای شنونده مشکلتر خواهد بود. شما اجازه ندارید از خبر کم یا چیزی به آن اضافه کنید. واقعیت را بگویید و مسئولیت خود را بیهوده سنگین نکنید.
شما راوی خبری ناخوشایند خواهید بود؛ پس خودتان را جمعوجور کنید و سعیتان این باشد که دستکم لحنی آرام و مثبت داشته باشید تا از تیزی و تلخی خبر کمی کاسته شود. منظور این نیست که خبر دستکاری شود؛ اما لحن آرام و پشتیبانیتان از شنونده باعث میشود بهتر پذیرای خبر باشد.
بی گدار به آب نزنید و درباره انتخاب کلمات دقتنظر به خرج بدهید. نگویید که میخواهید خبر بدی را به طرفتان بدهید. فقط راوی باشید و ضمن پرهیز از قضاوت و دستکاری خبر، لحن آرام و کلماتی دقیق به کار بگیرید.
یادتان نرود که قرار است خبری بد را منتقل کنید؛ پس باید همراهی و همدردی خود را با شنونده زیاد کنید. اگر شما همدلانه در کنارش حضور داشته باشید، آرامش بیشتری پیدا خواهد کرد و هضم خبر ناخوشایند برایش راحتتر خواهد بود. میتوانید به او بگویید که درکش میکنید و میتوانید حس کنید احساس و حالی ناخوشایند را تجربه میکند.
گاهی شما هم در وقوع خبر یا حادثهای ناخوشایند نقش داشتهاید و حالا باید آن خبر بد را با فردی در میان بگذارید. در چنین شرایطی، لازم است بهخاطر نقشتان در شکلگیری مشکل عذرخواهی کنید و خطایتان را بپذیرید.
اگر نقشی در وقوع رویدادی ناخوشایند داشتهاید، حتما در دادن خبر بد آن به شنونده و مخاطب عذرخواه باشید. زمانی که مخاطب حس مسئولیتپذیری شما را ببیند و متوجه شود متأسف هستید، راحتتر با خبرهای بد روبهرو خواهد شد.
شاید فکر کنید بعد از دادن خبر بد دیگر وظیفهای در برابر شنونده ندارید. درست است. منتها اگر بتوانید، بهتر است در کنار او بمانید و کمک کنید با وضعیت کنار بیاید، راهی برای هضم مسئله پیدا کند یا امیدی در قلبش جرقه بخورد.
هرکس بعد از شنیدن خبرهای بد ممکن است طیف متنوعی از احساسات را تجربه کند، ترس، ناامیدی، سرگشتگی، گمگشتگی و… . شما میتوانید راهکارهایی برای بهترشدن وضعیت به فرد ارائه کنید، امید به او بدهید، یا حواستان باشد که برای کمککردن به او برای خروج از احساسات بد حاضر باشید.
ترسیم چشماندازی امیدبخش به کسی که در اوج گرفتاری است نیز راه خوبی خواهد بود. منتها یادتان باشد امید بیهوده به کسی ندهید و سعی کنید اگر راهکاری ارائه میدهید، کاربردی و مفید باشد.
اخبار بد را که منتقل کردید، نوبت پاسخگویی به پرسشهای شنونده میرسد. مخاطب خبر بد، بعد از اینکه او را در جریان گذاشتید، سؤالات مختلفی در ذهن خواهد داشت. خود را آماده کنید و به پرسشهایش پاسخ بدهید. او برای اینکه خود را پیدا و خبر را بهتر هضم کند، وارد جزئیات میشود و حتی سؤالاتی میپرسد که چندان معنی ندارند. صبور باشید و ضمن حفظ صداقت به او جواب بدهید.
وقتی خبر را به شنونده دادید، مخاطبتان را برای ابراز احساسات و نظرش تشویق کنید. نگذارید چیزی در دلش بماند و غم یا تعجب در قلبش بدل به عقدهای بعضآور شود. شنونده خوبی باشید و به حرفهایش گوش کنید. بگذارید مخاطب دردش را بروز بدهد. کنارش باشید و او را بشنوید. وقتی دریافتکننده خبر بد فرصتی برای تخلیه احساس و فکرش پیدا کند، کمتر دچار بغض و سردرگمی میشود.
بعضی از افراد بعد از شنیدن خبر بد ساکت میشوند. شاید برای هضم خبر به سکوت نیاز دارند. شاید هم شوکه میشوند. در هر حال، لازم است که به آنها زمان بدهید. مهم است که پذیرای سکوت باشید و تلاش بیهوده در جهت شکستن آن نکنید.
درست است که سکوت میکنید و به سکوت فرد احترام میگذارید، بهتر است همچنان در کنارش باشید و با حرکاتی مانند کنار او نشستن، نشان بدهید حواستان به آن فرد هست.
یادتان نرود که بعد از دادن خبر بد به بعضی از افراد، واکنشهای عجیبی از آنها خواهید دید. باید درک کنید و واکنشی نشان ندهید. عصبانیت، غم، تعجب یا هر حس منفی دیگر شنونده ممکن است بهشکل فریاد، دعوا یا حتی اهانت به شما بروز کند؛ پس ناراحت نشوید و آن فرد را درک کنید.
شما خبر را به فرد منتقل میکنید و با اینکه بهاحتمال زیاد در وقوع آن نقشی نداشتهاید، از دید او ممکن است که مقصر و ناخوشایند جلوه کنید؛ پس حواستان باشد واکنش فرد را جدی و بهخود نگیرید.
این اقدامات منجر به ایجاد اعتماد بین بیمار و پزشک خواهد شد که نتیجه خود را در روند درمانی نشان خواهد داد.
گاهی مواقع افراد مجبور میشوند که خبر بد را به یک کودک بدهند. ممکن است این تفکر ایجاد شود که پنهانکاری یا دروغ به صلاح کودک است اما این درست نیست. کودکان هم مانند بزرگسالان ترجیح میدهند که با واقعیت روبه رو شوند و در اکثر مواقع واکنشهای بهتری هم از خود نشان میدهند.
تمام موارد و اصول گفته شده در مورد کودکان هم صدق میکند. همچنین شما میتوانید با انجام یک کار خاص درد و ناراحتی کودک را کاهش دهید. پس از دادن خبر بد، از او حمایت کنید و در کنارش باشید.
البته کودکان به دلیل داشتن روحیات خاص و سنین حساس ممکن است با اشتباه در دادن خبر، دچار آسیب شوند. به همین دلیل بهتر است که قبل از هر اقدامی با یک روانشناس صحبت کنید تا شما را یاری کند و بهترین راهکار را ارائه دهد.
اینطور نیست که دادن خبر بد فقط مربوط به مرگ و بیماری باشد. در محل کار نیز با آن روبهرو هستیم؛ برای نمونه، زمانی که قرار است از کارمندی بخواهیم که خود را اصلاح کند یا از سوی مدیریت در جایگاه نیرویی از بخش منابع انسانی یا مدیریت لازم است که به کارمندان دیگر درباره توبیخشان یا عملکرد نامناسبشان تذکر و خبر بدهیم. در این موقعیتها باید به موارد زیر دقت کنیم:
یکی از شایع ترین اتفاقاتی که برخی پزشکان یا خانواده بیمار انجام میدهند، پنهان کردن خبر بیماری است. در چنین شرایطی فرد بیمار پس از مدتی که بیماری اش وخیم تر شد و علائمی مانند ریزش مو، سرفه های خشک و از دست دادن وزن را مشاهده کرد، توانایی تحمل آنرا را نخواهد داشت. لذا پیشنهاد میشود بیماری توسط پزشک و یا فردی مورد اعتماد به مرور به بیمار منتقل شود تا با اطلاع از نحوه درمان و شواهد پزشکی، بتواند خود را سازگار کند.
همچنین برخی از افراد خبر سوگ والدین کودک را تا سالها از او پنهان می کنند و جملاتی مانند ” بابا رفته مسافرت، مامان مریض شده، بابا رفته ماموریت و…” را برای پرت کردن حواس کودک میگویند. در این شرایط پیشنهاد می شود اگر کودک سنی بین 6 الی 8 سال دارد، با آرامش و با گفتن یک داستان و مثال های مختلف از کودکان همسن و سال او، وی را برای پذیرش خبر بد آماده کنید.
بیاد دارم هنگامی که برادر یکی از اقواممان فوت کرده بود، قرار بود تعدادی از نزدیکان و خانواده او از شهر دیگری بیایند. اما کسی به آنها نسبت به اتفاق رخ داده چیزی نگفته بود تا اینکه نزدیک خانه او اعلامیه ترحیم را دیده بودند و خواهر او او تا ساعتها به شک عمیق فرو رفته بود و توانایی حرکت نداشت. متاسفانه این نحوه اطلاع رسانی اشتباه در فرنگ ما ایرانی ها مرسوم است.
بسیاری از همراهان بیمار دروغ های مختلفی را سرهم می کنند تا به بیمار روحیه و امید دهند اما اگر بیماری او بدخیم و غیر قابل علاج باشد، او اعتماد خود را به دیگران و حتی پزشک معالج از دست می دهد و امیدی به زندگی بیشتر نخواهد بود.
بطور مثال بیمار میپرسد: چرا من را به بیمارستان آورده اید؟ همراهان میگویند برای اینکه از سلامتی تو مطمئن شویم. دروغ گفتن زمانی میتواند مجاز باشد که پزشک و همراهان بیمار اطلاعی از بیماری ندارند و میدانند که وضعیت آنقدرها هم وخیم نیست. در چنسن شرایطی می توانند به بیمار امید دهند.
برخی از افراد بدون مقدمه خبر بد را منتقل می کنند که این امر بسیار خطرناک و غیر اصولی است. باید ذهن فرد را برای پذیرش خبر آماده کرد.
چند خبر بد را بهطور همزمان به فرد ندهید. سریع و بیمقدمه خبر را ندهید و سریع در پِی این نباشید که خبر را بدهید و بروید. در کنار فرد باشید و کمکش کنید خودش را پس از شنیدن خبر ناخوشایند پیدا کند. اگر امکانش بود به شنونده راهکار بدهید و حمایتتان از او را نشان بدهید.