خبرگزاری مهر، گروه استانها: شلوغ شدن خیابان‌های اطراف پارک محتشم رشت در ساعات آغازین صبح شنبه حکایت از بدرقه شاعری گیلانی از جنس سایه داشت و مردم از پیر و جوان و زن و مرد آمده بودند تا هنرمند نام آوازه شهرشان که سال‌ها غبار رنج دوری از وطن را بر شانه داشت را به شایستگی بدرقه کنند.
هر کس در حال و هوای خودش بود، یکی با شعرهای سایه که از بلندگوهای مراسم پخش می‌شد زمزمه می‌کرد و دیگری در گوشه‌ای آرام و بی صدا اشک بر چشم داشت و این غم بزرگ با تکان خوردن شانه‌هایش نمایان می‌شد.
همه آمده بودند چه آنها که با سایه زندگی کرده بودند و چه کسانی که به واسطه از دست دادن یکی از بزرگان شعر ایران در کنار سایرین محفل بدرقه او را باشکوه‌تر کرده و بگویند که مرد نکونام نمیرد هرگز...
اهدای تاج گل از سوی همایون شجریان و حضور برخی از چهره‌ها همچون ناصر مسعودی و پرواز همای در مراسم بدرقه سایه و تقدیم آوازی از سوی اقوام بختیاری از سوی یکی از اساتید موسیقی از جلوه‌های مراسم تدفین هوشنگ ابتهاج در رشت بود.
بااینکه مردم رشت از دیروز منتظر برگزاری مراسم تدفین هوشنگ ابتهاج بودند اما به دلایلی به صبح شنبه موکول شد و مراسم با حدود یک ساعت تأخیر آغاز شد و خانواده هوشنگ ابتهاج در میان استقبال گرم مردم در مراسم حضور یافتند و دقایقی بعد سایه در آفتاب حضور مردم ظاهر شد و این بار در حالی که در تابوت آرمیده بود برای آخرین بار بر روی سن قرار گرفت.
سخنرانی‌های مراسم معطوف به یاران و دوستان و خانواده اش شد و با اینکه هیچکدام از مسئولان گیلان در خصوص جایگاه هوشنگ ابتهاج سخنی بر زبان نراندند اما میهمان به جای میزبان رسم ادب به جای آورد و یلدا ابتهاج چند جلد از کتاب‌های پدر را به نمایندگی از مسئولان ارشد گیلان به رضا ثقتی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان تقدیم کرد.
دختر ابتهاج در جایگاه سخنران قرار گرفت و پدرش را به امانت به مردم گیلان سپرد و خواست در غیابش به پدرش سر بزنند و او را از یاد نبرند.
یلدا ابتهاج با اظهار تشکر از همه کسانی که در انتقال پیکر استاد به ایران و تدفین وی در رشت با خانواده ابتهاج همراهی و همکاری کردند از نگرانی‌هایی سخن گفت که هر دختری در از دست دادن پدر بر لب می‌راند و معتقد بود سایه با زبان شعرش حرف‌هایش را به همگان زده و امید آن می‌رود مردم این پیام‌ها را به گوش جان بخوانند و بشنوند چرا که تجربه ثابت کرده کسی که با مردم با صداقت و صمیمیت صحبت می‌کند مردم قدرش را می‌دانند و پاسخش را می‌دهند.
احمد جلالی نماینده سابق ایران در یونسکو که دوستی نزدیکی با هوشنگ ابتهاج داشت در مراسم بزرگداشت و تدفین امیرهوشنگ ابتهاج در باغ محتشم رشت با اشاره به اینکه سایه در آخرین لحظات زندگیش نام رشت را بر زبان آورده است، اظهار کرد: دکتر سام در بیمارستان از او پرسیدند ای نسیم سحر آرامگاه یار کجاست و سایه جواب داد رشت شهر خودم.
وی با بیان اینکه سایه وقتی از این شهر سخن می‌گفت حال و هوای دیگری داشت، گفت: یکی از کتاب‌های سایه «تاسیان» بود و امشب «تاسیان سایه» است و شما این شام غریبان را در مزار سایه بخوانید.
پیکر هوشنگ ابتهاج سرانجام پس از ۱۷ روز سرگردانی از زمان فوتش بر روی دوش مردم قرار گرفت و چه غریبانه در شهر خودش و در گوشه انتهایی پارک محتشم به سمت خانه ابدیش روانه شد و تنها در جوار سایه یک دیوار در خاک زادگاهش آرام گرفت.
