به گزارش الف؛ در بحبوحه اعتراضات و اغتشاشات پس از فوت مهسا امینی، کشورهای غربی و متحدان منطقهای آن ها، دستورکارهایی خاص را علیه کشورمان در برنامه خود قرار دادند. در این راستا، دولت آمریکا به طور خاص جدای از حمایت از روند اغتشاشات در ایران، ضمن اِعمال برخی تحریم ها علیه افراد و نهادهایی خاص در کشورمان، از صدور برخی مجوزهای فوری جهت صادرات تجهیزات خاص در حوزه فناوری ارتباطات و اطلاعات به ایران و همچنین فراهم کردن زمینه های دسترسی مردم ایران به آنچه اینترنت آزاد خوانده می شود، خبر داده است.
با این حال، به تازگی کشورهای اروپایی نیز بر شدت تحرکات خود علیه ایران به نحو قابل توجهی افزوده اند. در این راستا، اخیرا برخی کشورهای اروپایی از شهروندان خود درخواست کردهاند تا از سفر به ایران خودداری کرده و یا در صورت حضور در ایران، هر چه سریع تر این کشور را ترک کنند. در این میان، زمزمه هایی نیز دال بر ابتکار برخی کشورهای اروپایی جهت متوقف کردن روند صدور ویزا برای شهروندان ایرانی منتشر شده است.
با این همه، به تازگی برخی منابع دیپلماتیک اروپایی از به توافق رسیدن کشورهای عضو اتحادیه اروپا، از اِعمال برخی تحریم های هماهنگ علیه ایران خبر داده اند. روندی که در نوع خود از وقوع بحران هایی جدید در روابط ایران و اروپا خبر می دهد. اروپایی که تا همین چند وقت قبل و پیش از وقوع اعتراضات و اغتشاشات در کشورمان، با ارائه یک بسته پیشنهادی به ایران و آمریکا، از اراده جدی خود جهت میانجی گری و حل مناقشه اتمی ایران خبر می داد و تحرکات و رایزنی های گسترده ای را در این زمینه در دستورکار داشت.
اقدامات اخیر اروپایی ها علیه ایران، حاوی سه درس و پیام اساسی است که توجه به آن ها ضروری به نظر می رسد.
1: اروپا بخشی از پازلِ سیاست جهانی آمریکا است
یکی از روشن ترین پیام های تحرکات اخیر اروپا علیه ایران، زدن مهر تایید بر این گزاره بوده که اساسا کشورهای اروپایی را نباید خارج از پازل سیاست جهانی آمریکا و به طور خاص سیاست واشینگتن در قبال ایران ارزیابی و تحلیل کرد.
در این چهارچوب، کشورهای اروپایی و به طور خاص اتحادیه اروپا، همانطور که در زمان حضور ترامپ در قدرت، عملا در چهارچوب کارزار فشار حداکثری دولت آمریکا علیه ایران ایفای نقش داشتند و با برسازیِ تصویری خاکستری و منفعل از خود، سعی در حفظ کانال های دیپلماتیک خود با ایران و به ثمر نشاندن کارزار مذکور علیه تهران داشتند، اکنون نیز خلاف این رویه را با هدفی مشابه در پیش گرفته اند و با اتخاذ سناریوی اجماع سازی علیه ایران، به دنبال تحت فشار قرار دادن کشورمان با هدف اخذ امتیازات قابل توجه از ایران هستند.
2: اروپا و آشکار سازی نسبت خود با دکترینِ "محدودسازی همکاری های بین المللی ایران"
یکی دیگر از پیام های عمده و محوریِ اقدامات اخیر کشورهای اروپایی علیه ایران، آشکار شدن نقش و نسبتِ آنها در/با دکترین "محدودسازی همکاریهای بین المللی ایران" است. دکترینی که در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا، به موازات کارزار فشار حداکثری این دولت علیه کشورمان عملیاتی شد و نمودهای خود را در قالب طرح ها و توافقاتی نظیر "توافق ابراهیم" و تشکیل یک ائتلاف بین المللی در خلیج فارس علیه ایران نشان داد.
در این راستا، اروپایی ها که همواره به عنوان بازیگرِ سطح دو و نَه چندان آشکار، در قالب طرح ها وابتکارات ضدایرانی کنشگری داشتند، اکنون و در پیِ تحولات اخیر کشورمان، از پسِ پرده بیرون زده اند و با انجام اقدامات هماهنگ علیه ایران و اعلام ابتکار خود جهت وضع برخی تحریم ها علیه تهران، عملا در حال نشان دادن این گزاره هستند که نقشی محوری را در قالب دکترین محدودسازی همکاری های بین المللی ایران دارند. مساله ای که آن ها را از موقعیتِ یک کنشگر بی طرف در چهارچوب تلاش های میانجی گرانه در مورد پرونده اتمی ایران نیز خارج می سازد.
3: اروپا و اتکا به یک بازی دو سَر سود در مورد تحولات اخیر ایران
یکی از نکات مهم دیگری که در مورد مواضع و اقدامات شماری از کشورهای اروپایی علیه ایران در واکنش به تحولات اخیر کشورمان بایستی مد نظر قرار گیرد این است که رهبران اروپایی عملا در حال تدارک یک بازی دو سَر سود در رابطه با ایران هستند. در این چهارچوب، آن ها با اتخاذ اقدامات تهاجمی علیه کشورمان در قالب هایی نظیر ائتلاف سازی سیاسی و وضع تحریم های اقتصادی، در پیِ جلب نظر افکار عمومی داخلی خود و برسازی تصویری حامی به اصطلاح حقوق بشر و آزادی از خود هستند و در عین حال سعی می کنند تا اغتشاشات در داخل ایران را نیز تهییج کنند.
با این حال، باید توجه داشت که آن ها با احتیاط فراوان تحولات ایران را رصد میکنند و با حرکت اوضاع به سمت آرامش، به تدریج از شعارهای خود در زمینه تحمیل فشار علیه ایران نیز فاصله خواهند گرفت زیرا اولویت اصلی آن ها در رابطه با تهران، دستیابی به یک توافق اتمی با کشورمان و کُند کردن روند پیشرفت های اتمی ایران است. مساله و رویکردی که حداقل در شرایط کنونی و بدون حصول توافق با ایران، قادر به تحقق آن نیستند.
با این حال، اگر قرار باشد با جوسازی های سیاسی و رسانه ای غربی، بر سطح و میزان اغتشاشان در ایران افزوده شود، این دسته از کنشگران نیز طرح و برنامه های گسترده تری را علیه کشورمان پیاده می کنند و در این چهارچوب، هم برخی از افکار عمومی خود را به ظاهر راضی می کنند و هم به نوعی علیه ایران دست به اهرمسازی می زنند. اهرم سازی که هدف اصلی آن امتیاز گرفتن از کشورمان در میز مذاکره است. در این چهارچوب، رویکرد اروپا در مورد تحولات ایران، با توجه به آنچه تاکنون گفته شد، در بهترین حالت می تواند موصوف به صفتِ "منافقانه" و "متمسک به استانداردهای دوگانه" معرفی شود.