غزلیات زیبا و عاشقانه کمال‌الدین اسماعیل

بیتوته سه شنبه 01 آذر 1401 - 08:15


غزلیات زیبا و عاشقانه کمال‌الدین اسماعیل

 

یار با ما وفا نخواهد کرد

با خودم آشنا نخواهد کرد

نکند رای من وگر کند او

بخت من خودرها نخواهد کرد

خوبی و بد خویی چو همزادند

او ز همشان جدا نخواهد کرد

حاجت ما بروی خرّم اوست

حاجت ما روا نخواهد کرد

عهد دارد که جز جفا نکند

تا نگویی وفا نخواهد کرد

با چنان زلف و روی کو دارد

بر غمش دل قفا نخواهد کرد

تنگ شکّر گرش چه هست فراخ

زان نصیبی مرا نخواهد مرد

جانم امد بلب ز غصّه و او

بوسی از خود جدا نخواهد کرد

تا نیارد غمش برویم روی

بر غم او قفا نخواهد کرد

در همه دور حسن خودکاری

از برای خدا نخواهد کرد

هست در دست من دعایی واو

رغبت اندر دعا نخواهد کرد

خود نداند که دولت خوبی

تا قیامت بقا نخواهد کرد

چارۀ زرکنم که جز زر، کس

چارۀ کار ما نخواهد کرد

   

غزلیات کمال‌الدین اسماعیل 

 

اهل تو بازار گوهر بشکند

زلف تو ناموس عنبر بشکند

درّ دندان تو خون صف برکشد

شکّر اندر قلب لشکر بشکند

رنگ خون پیدا شود بر چهره ات

چون صبا زلف ترا سربشکند

هر که در بندد دری در کوی صبر

حلقة زلف تو آن در بکشد

پیش قدّ و خطّ تو نقّاش چین

هر زمان پرگار و مسطر بشکند

ز آرزوی آن دوتا مشکین رسن

ماه نو خود را چو چنبر بشکند

ترسم این سرها که دارد زلف تو

توبت من بار دیگر بشکند

هر که او در انتظار وصل تست

روزگارش دل بغم در بشکند

روزی از ناگه دل دیوانه ام

در جهد وان مهر شکّر بشکند

راستی را از تو باید خواست آب

هرکه او را لقمه در بر بشکند

از دهانت کام دل حاصل کند

و ارزوی جان غم خور بشکند

  

گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته

منبع خبر "بیتوته" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.