آرمان‌های توسعه پایدار از بهشت نیامده است!

خبرگزاری میزان یکشنبه 09 بهمن 1401 - 08:48
باربارا لیسون، رئیس فدراسیون بین‌المللی انجمن‌ها و مؤسسات کتابداری (ایفلا) در گفت‌وگو با سیدباقر میرعبداللهی، معاون برنامه‌ریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور به موضوعات مختلفی از جمله ارتباط کتابخانه‌ها با توسعه پایدار، فضای مجازی، کتابداری نوین و همچنین وضعیت معیشتی کتابداران در دنیا پرداخت.

خبرگزاری میزان – طبق اعلام پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، «باربارا لیسون»، متولد ۱۹۵۶ در لهستان، خودش را یک کتابدار می‌داند. او در دانشگاه روهرِ بوخوم در رشته فلسفه، تاریخ و علوم تربیتی تحصیل کرده و در «اولدنبورگ» و «کلن» به عنوان کتابدار کار کرده است. لیسون، سی سال خدمت در کتابخانه عمومی شهر برمن (دومین شهر بزرگ شمال آلمان بعد از هامبورگ) را از افتخارات خود می‌داند. از سال ۲۰۰۳ همکاری با «ایفلا» (فدراسیون بین‌المللی انجمن‌ها و مؤسسات کتابداری) را آغاز کرد. پس از حدود بیست سال همکاری، برای سال‌های ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳ به عنوان رئیس ایفلا انتخاب شد. او قبل از ریاست ایفلا، عضو هیئت مدیره، عضو کمیته اجرایی، معاون رئیس و رئیس گروه متخصصان فرهنگ و جامعه اطلاعاتیِ ایفلا بوده است. لیسون در حال حاضر عضو کمیته اجرایی انجمن کتابخانه‌های آلمان نیز هست. مهم‌ترین ایده و فعالیت او در مناصب اجرایی، حمایت از سیاست‌گذاری برای توسعه کتابخانه‌ها بوده است.

سیدباقر میرعبداللهی، معاون برنامه‌ریزی، پژوهش و فنّآوری اطلاعات نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور که به دعوت و هزینه ایفلا، به منظور انتقال تجربیات جمهوری اسلامی ایران در حوزه کتابخانه‌های عمومی و آگاهی از دانش جهانی این حوزه و گسترش فعالیت‌های بین‌المللی، به نمایندگی از سوی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در کارگاه‌های ۳ روزه ایفلا (از ۲۳ تا ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۱) با عنوان «به سوی کتابخانه پایدار در آسیا-اقیانوسیه» و با حضور مدیران و متخصصان کتابخانه‌های عمومی در بانکوک تایلند شرکت کرده بود، در روز پایانی این کارگاه گفت‌وگویی را با باربارا لیسون در هتل «سنترا بای سنتارا» داشته که شرح آن را در ادامه می‌خوانید.

آرمان‌های توسعه پایدار از بهشت نیامده است!

خانم لیسون ممنونم که فرصت این گفت‌وگو را فراهم کردید. سؤال اوّل من درباره موضوع  کارگاه منطقه‌ای ایفلا یعنی مفهوم «توسعه پایدار» و نسبت آن با کتابخانه‌های عمومی است که امکان طرح آن در همایش فراهم نشد. توسعه پایدار یک معنای تاریخی دارد که به شرایط زندگیِ پس از انقلاب صنعتی و نتایج مخرّب زیست‌محیطی و اجتماعیِ ناشی از توسعه یک‌جانبه اقتصادی مربوط است و، برای حل مشکل، پیشنهاد توسعه متوازن را ارائه می‌دهد. من فعلاً به این مفهوم از توسعه پایدار کاری ندارم. چیزی که ایفلا در توسعه پایدار به دنبال آن است واجد نوعی معنای حقوق بشری است که مبنای آن توجه به همبستگی اجتماعی و فرصت‌های برابر است و معتقد است کتابخانه یک عامل کلیدی برای رسیدن مردم به جهان بهتر است. این ایده، بسیار عالی و شریف است، اما نکته این است که شما این ایده را در بستر یک چشم‌انداز و استراتژی جهانی تعریف می‌کنید. سؤال من این ست که اگر قبول کنیم که توسعه پایدار هر کشور، توسعه پایدار همان کشور است و اگر بپذیریم که دو مفهوم «مردم» و «سرزمین» عوامل مهم توسعه هستند و ما در دنیا با «مردم‌ها» و «سرزمین‌ها» مواجه هستیم، در این صورت چگونه می‌توانیم از استانداردی جهانی و مورد توافقِ همه بینش‌ها در باب توسعه پایدار سخن بگوییم؟ اگر این گزاره را قبول دارید به نظر شما در موارد اختلاف باید چه کنیم؟

سؤال خیلی خوبی است، اما اگر بخواهیم ایده‌هایمان اجرایی شوند، نباید موضوعات را این‌قدر پیچیده کنیم. توسعه پایدار -چه به قول شما معنای تاریخی داشته باشد و چه معنای فرهنگی و مربوط به نقش کتابخانه در آن- در هر حال باید شامل مجموعه‌ای از قوانین کلی باشد. ما در ایفلا به این قوانین کلی تحت عنوان «اهداف هفده‌گانه توسعه پایدار سازمان ملل متحد» اشاره کرده‌ایم که شما را به مطالعه آنها دعوت می‌کنم. در واقع، یکی از برنامه‌های ایفلا برای تحقق توسعه پایدار در بخش کتابداری و اطلاع‌رسانی، «برنامه حمایت بین‌المللی» است که خودش شامل آن اهداف هفده‌گانه است: «پایان‌دادن به فقر»، «پایان‌دادن به گرسنگی»، «زندگی سالم و ارتقای رفاه»، «آموزش باکیفیت»، «برابری جنسیتی»، «در دسترس‌بودن بهداشت و آب سالم»، «دسترسی به انرژی پاک و به‌صرفه»، «رشد اقتصادی پایدار و داشتن شغل شایسته»، «صنعت و ارتقای زیرساختی»، «کاهش نابرابری»، «شهرها و جوامع پایدار»، «الگوی تولید و مصرف پایدار»، «مبارزه با تغییرات اقلیمی»، «استفاده پایدار از اقیانوس‌ها و دریاها»، «ارتقای زیست‌بوم و جلوگیری از نابودی تنوع زیستی»، «جامعه‌ پایدار و صلح‌آمیز» و «احیای مشارکت جهانی برای توسعه پایدار». این‌ها اهداف اصلی توسعه پایدار هستند.

هر یک از این هفده قاعده به قواعد کوچک‌تری هم تقسیم می‌شوند که در آنها به موضوع سؤال شما توجه شده است. مثلاً در توضیح روش‌های اجراییِ هدف دوم یعنی «پایان دادن به گرسنگی از راه توسعه کشاورزی پایدار» به تفاوت مردم و سرزمین‌ها توجه شده و به تقویت ظرفیت‌های سازگاری با تغییر اقلیم، شرایط بد آب و هوایی، خشکسالی و سیل اشاره شده‌ است. این‌ها همه نشانه توجه به  کشورهای دارایِ پایین‌ترین سطح توسعه‌یافتگی است. یا مثلاً در هدف چهارم، یعنی «تضمین آموزش باکیفیت» به موضوع تعداد بورس‌های اعطاشده به کشورهای در حال توسعه و کشورهای کوچک و آفریقایی توجه شده است. همین‌طور در هدف شماره شش، یعنی تأمین آب آشامیدنی، به اهداف فرعی مانند مدیریت منابع آبی  مشترک، حفاظت از اکوسیستم‌های آبی و حمایت از جوامع محلیّ اشاره شده است.

در این موارد شاید بر حسب موارد تفاوت‌هایی در هر کشور و زیست‌بوم وجود داشته باشد که به آنها توجه شده است؛ مثلاً می‌دانیم که کشاورزی در ایران با آلمان متفاوت است. خود این تفاوت می‌تواند به عنوان یک قاعده کلی در نظر گرفته شود. پیشنهاد ما این است که آن هفده هدف و اهداف فرعی آن دیده شود و سپس به این فکر کنیم که کدام یک از آنها به تمایل یا روش‌های کاری ما نزدیک‌تر است. موضوع کشاورزی فقط یک مثال بود. در این مثال، فرایندهایی که برای بهره‌وری بیشتر و دسترسی به محصول بهتر بر روی خاک انجام می‌شود در ایران و آلمان شاید جواب بدهد، اما همان فرایند و روش در کشور دیگر جواب ندهد. ما در سراسر کره زمین مشکلات و تمایزاتی داریم؛ مثل تغییرات آب و هوایی و ویژگی‌های بهداشتی و درمانی. این نوع مشکلات از هر کشوری تا کشور دیگر متفاوت است، ولی حل آن مربوط به همه دنیاست؛ بنابراین، آن هفده قاعده، قاعده‌ای کلی برای همه کشورهاست. برای برطرف کردن این  مشکلات هم باید به کلیّت آن معتقد باشیم. قوانین سازمان ملل برای همه گروه‌ها، ناحیه‌ها و استان‌ها یکی نیست. در آلمان ۱۶ استان داریم که از طرف سازمان ملل برای هر محل و موقعیت، قاعده و قانون متفاوتی موجود است.

آن هفده هدف توسعه پایدار بسیار معروف است و من هم آنها را دیده‌ام. مثال‌های شما بیشتر محیط‌زیستی بود، ولی منظور من توجه به تفاوت‌های بنیادی در موقعیت‌های بشری است؛ چراکه موضوع توسعه پایدار، انسان است، نه صرفاً زیست‌بوم یا اقتصاد و سیاست. جهان‌بینی‌ و اساساً شیوه بودن انسان‌ها با یکدیگر متفاوت است (مثلاً انسان ایرانی با انسان آلمانی). توجه به این موضوع، پیشنهاد یک استاندارد جهانی را سخت می‌کند. منظر، بسیار مهم است؛ مثلاً در همان مثال کشاورزی شما این‌که ما ارزش واقعی محصولات کشاورزی را به عنوان یک کالای زیست‌محیطی در نظر بگیریم یا یک کالای اقتصادی،‌ تفاوت زیادی در موضوع ایجاد می‌کند؛ بنابراین، دستیابی به اهداف توسعه پایدار، فراتر از سیاست و اقتصاد و محیط‌زیست است. منظورم درست یا نادرست بودن استانداردها از نظر علمی نیست. پذیرفتن یا نپذیرفتن آنها بر اساس شرایط و دیدگاه‌های متفاوت و گاه متضاد هم مطرح است. این مسأله در مورد استانداردها و رهنمودهای ایفلا  هم -که ادعای جهانی‌بودن دارد- مطرح می‌‍شود. دقیقاً مشخص نیست که با وجود تفاوت در نیازها و منابعِ و دیدگاه ذی‌نفعان، چگونه می‌توان از این استانداردها به‌طور مشترک استفاده کرد.

اولاً باید بگویم که برنامه پیشنهادی توسعه پایدار از بهشت نیامده است و حتماً می‌توان آن را نقد کرد و درباره آن پرسید. همه جزئیات این برنامه و برنامه‌هایی از این قبیل، مستند به کنوانسیون‌های حقوق بشریِ سازمان ملل متحد است که البته جنبه جهانی آن برای همه معلوم است. درست است که مثلاً زن ایرانی و آمریکایی و آلمانی تفاوت‌هایی در جهان‌بینی دارند، اما از نظر موقعیت‌های حقوق بشری یکسان هستند. در این اسناد به اختلاف‌هایی که منظور شماست، توجه شده است که اتفاقاً من در مثال محیط‌زیستی خودم به آن اشاره کردم. محور چهارم اهداف هفده‌گانه توسعه پایدار، یعنی برابری در آموزش باکیفیت هم یک مورد دیگر است.

اولاً باید بگویم که برنامه پیشنهادی توسعه پایدار از بهشت نیامده است و حتماً می‌توان آن را نقد کرد و درباره آن پرسید. همه جزئیات این برنامه و برنامه‌هایی از این قبیل، مستند به کنوانسیون‌های حقوق بشریِ سازمان ملل متحد است که البته جنبه جهانی آن برای همه معلوم است.

آرمان‌ها و درخواست‌های ایفلا هم در همین حال و هواست. ما در ایفلا از یک کتابخانه جهانیِ متحد حرف می‌زنیم که به دنبال تقویت سواد، آگاهی و مشارکت همه جوامع است. چشم‌انداز ما جهانی است. شما به ارزش‌های اصلی ایفلا نگاه کنید و ببینید که چه مفاهیمی را به عنوان چشم‌انداز و مأموریت خودش تعریف کرده است؛ مثلاً آزادی دسترسی به اطلاعات که در ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر هم آمده است، از برنامه‌های ماست. به نظر ما ارائه خدمات کتابخانه‌ای و اطلاعاتی با کیفیت بالا به تضمین این دسترسی کمک می‌کند. ضمناً این که ما همه اعضای ایفلا را -بدون توجه به موقعیت‌های قومی و نژادی و زبانی و دینی و جنسی- به فعال‌کردن ظرفیت‌هایشان متعهد کرده‌ایم، نشان می‌دهد که تعهد ما حمایت از مشارکت همه افراد با زمینه‌ها و مهارت‌های متنوع است.

ساختار و بخش‌های منطقه‌ای ایفلا هم چنین وضعی دارد و اولویت‌هایش جهانی است. می‌دانید که ایفلا شش بخش منطقه‌ای دارد که خود این‌ تقسیم‌بندی نشان‌دهنده دیدگاه جهانی آن است: بخش‌های آسیا-اقیانوسیه (که نمونه فعالیتش همین کارگاه بانکوک است)، اروپا، آمریکای لاتین و دریای کارائیب، ‌خاورمیانه و شمال آفریقا، آمریکای شمالی و جنوب صحرای آفریقا؛ بنابراین، نهادهای ما تقریباً در سراسر جهان حضور دارند و ظرفیت منحصربه‌فردی را برای تحقق اهدافمان فراهم  می‌کنند. همکاری ایفلا با سازمان‌های بین‌المللی مثل سازمان ملل هم برای ایجاد همین درک جهانی است.

شما گفتید که توسعه پایدار صرفاً اقتصادی و سیاسی و زیست‌محیطی نیست. همین طور است. تأکید ایفلا بر ترویج و پاسداری از فرهنگ و میراث‌های بومی و حمایت از کتابخانه‌ها برای ترویج فرهنگ و دسترسی به میراث به نفع جوامعشان هم به همین دلیل است. اساساً اهدافی مثل توسعه سواد و مهارت‌های هنری و تضمین دسترسی عادلانه و مشارکت نمی‌توانند جهانی نباشند.

انتهای پیام/

منبع خبر "خبرگزاری میزان" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.