نجات معجزه آسای یک خانواده سوری از زلزله

صدا و سیما سه شنبه 02 اسفند 1401 - 11:26
یک خانواده سوری به طور معجزه آسا در محله الشعار حلب از زلزله شدید ترکیه و سوریه جان سالم به در برد.

نجات معجزه اسای یک خانواده سوری از زلزلهبه گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما به نقل از العالم هزاران داستان درباره نجات یافتگان از زلزله ویرانگر در ترکیه و سوریه وجود دارد. خانواده "ام عبدالقادر" نخستین لحظات فاجعه را روایت می‌کند. این خانواده حوادث و سختی‌های زیادی را پشت سر می‌گذارد تا به ریف دمشق و به منزل یکی از بستگان خود برسد.
قبل از ششم فوریه یک خانواده سوری در یکی از آپارتمان‌های محله الشعار در حلب با آسودگی و در امنیت زندگی می‌کردند. اما ناگهان مادر خانواده احساس می‌کند زمین به طور غیرعادی می‌لرزد. همین تکان‌های شدید باعث شد وی کودکانش را در آغوش بگیرد تا فورا آن‌ها را از پله‌هایی که در حال ریختن بود به پایین برساند و پس از پایین آمدن از پله‌ها ساختمان بلافاصله فروریخت.
ام عبدالقادر مادر خانواده سوری:  ساعت ۴ و ۲۰ دقیقه بود احساس کردم زمین می‌لرزد فرزندانم را صدا زدم فرزندانم دویدند و به سمت من آمدند من تا به حال زلزله ندیده بودم و نمی‌دانستم چه کار باید بکنم. دیدم مردم در حال پایین آمدن از پله‌ها بودند. ما هم شروع کردیم از پله‌ها پایین آمدیم، اما هیچ نوری نبود و به سختی پایین آمدیم.
پسر خانواده سوری : بیدار شدیم در گوشه‌ای نشستیم. بعد فورا از پله‌ها پایین رفتیم و به خیابان رسیدیم. ناگهان دیدیم ساختمان فرو می‌ریزد.
دختر خانواده سوری:  صدای وحشتناک مردم را شنیدیم. فورا به سمت پایین در راه پله حرکت کردیم. در خیابان ایستادیم سپس خاله ام آمد و ما با خودرو به خانه آن‌ها رفتیم.
مردم شاهد قضا و قدر بسیار سختی بودند و با چشم خود دیدند که ساختمان‌ها یکی پس از دیگری فرو می‌ریزد. ام عبدالقادر با کمک جوانان داوطلب، به منزل یکی از بستگانش در دمشق رسید. این جوانان هزینه انتقال این خانواده به دمشق را تامین کردند و سپس کمک‌های پزشکی و مواد غذایی در اختیار آن‌ها قرار دادند.
ام عبدالقادر مادر خانواده سوری : ما در کنار مردم که ایستاده بودند ایستادیم ساختمان فرو ریخته بود و هیچ کس در آن مشخص نبود. هیچ کس نمی‌دانست چه کار باید بکند. به تلفن‌های همراه، زنگ می‌زدند تا ببینند آیا زیر آوار کسی هست یا خیر. نمی‌دانم چه بگویم شرایط بسیار سخت و دشوار بود.
پسر خانواده سوری : من بسیار ترسیدم. دیدم مردم روی آوار‌ها ایستاده بودند. مردم چندین نفر را زنده از زیر آوار بیرون آوردند.
 آسیب دیدگان در زلزله سوریه خاطرات دردناکی دارند. کلمات برای توصیف این وضع، قبل از اینکه از دهان خارج شود با بغض همراه می‌شود. ام عبدالقادر و فرزندانش یکی از خانواده‌های خوش شانسی هستند که به طور شگفت انگیز از مرگ نجات یافتند، زیرا شانس با بسیاری از خانواده‌ها همراه نبود.
هزاران داستان غم انگیز می‌تواند در یک تصویر از زلزله خلاصه شود. درد و رنج و وحشت یک چیز است و درد و غم فقدان عزیزان نیز چیز دیگری است. مردمی با این مشکلات مواجه شده اند که هنوز از محاصره طولانی و جنگی که بیش از ۱۰ سال طول کشیده، رها نشده بودند.

منبع خبر "صدا و سیما" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.