برترینها - آرمان رمضانی: با توجه به استقبالتان از مقالههای قبلی با موضوع سگها و گربهها، در این مقاله هم قرار است همراه هم نگاهی بیندازیم به این همراههای بامزه. امیدوارم تماشای این جانورهای پشمالوی کوچولو بتواند روحیهتان را برای ادامه روز فقط به اندازه سر سوزنی بهتر کند.
"راستش جذابترین شاخه باستانشناسی برای من شاخه "گند زدن گربهها به کار انسانها از همان ابتدای بشریت" است."
بر اساس توضیح صاحبش این گربه ظاهرا دقایق زیادی انتظار میکشد تا این گلهای صورتی بر روی زمین بیفتد و بعد بهترین گل را انتخاب کرده و پیش صاحبش میبرد.
پست کننده این دو عکس در توضیح آنها نوشته که سگش از پوشیدنِ این کلاه متنفر است اما هربار صاحبش را غمگین میبیند چون میداند ظاهرش با این کلاه باعث خنده صاحبش میشود، کلاه را به نزد صاحبش میآورد و از او میخواهد کلاه را بر سرش بگذارد.
"گربه من به معنی واقعی کلمه فکر میکند در این حالت من نمیتوانم او را ببینم و مدت زیادی به همین شکل منتظر مینشیند تا من از آنجا عبور کنم و در حرکتی غافلگیرانه به من حمله کند."
"من انتقام هستم. من شب هستم. من بتمیو هستم."
"این سگِ من است و او بویی نام دارد. بویی دیشب برای اولین بار صدای خیلی بلندِ رعد و برق را شنید و به جای ترسیدن بدون معطلی رفت و اسباب بازی محبوبش را برای من آورد تا مطمئن شود من نمیترسم."
این 4 تصویر تلاش گربهها برای فرار از ملاقات با دامپزشک را نشان میدهد.