پنج‌شنبه‌های شهدایی| خمپاره‌چی فوتبال‌دوست

خبرگزاری فارس پنج شنبه 11 اسفند 1401 - 16:26

به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، به اسفند می‌رسم و نام یک شهید برایم پررنگ‌تر از بقیه جلوه می‌کند. مکث می‌کنم و دوباره جستجو، با خودم می‌گویم، ۱۷ هزار روز برای شهدا باید بنویسم، نمی‌دانم چندسال می‌شود و تازه این آمار بدون مفقودالاثرها و شهدای گمنام است.

در ادامه جستجو در نام شهدای استان فارس، باز به همان اسم می‌رسم و سفره این هفته پنج‌شنبه‌های شهدایی صفحه خبرگزاری فارس را برای مهمانی نام آشنا پهن می‌کنم.

در سال ۱۳۴۰ در یکی از محلات شیراز در نزدیکی حرم حضرت شاهچراغ (ع)، در یک خانواده مذهبی فرزندی به دنیا آمد که نامش را عبدالمجید گذاشتند.

او از جوانان فعال در جریان انقلاب اسلامی بود و پس از پیروزی انقلاب، در اوایل سال ۱۳۵۹ به سپاه پاسداران پیوست و از سن ۱۵ سالگی به نبرد در جبهه‌های حق علیه باطل شتافت. یعنی از سال ۱۳۵۹-۱۳۶۰ در نخلستان‌های شهر آبادان با یک قیضه خمپاره برای جلوگیری از پیش‌روی ارتش عراق تلاش می‌کرد.

مهمات گلوله خمپاره روزانه سهمیه‌بندی بود، بنی‌صدر دستور داده بود که به نیروهای حاضر در جبهه‌ها مهمات کم بدهند و بعدها کاملا دستور عدم همکاری کردن ارتش با نیروهای سپاه را به فرماندهان ارتش ابلاغ کرد.

شهید سپاسی خمپاره‌انداز(خمپاره‌چی) بود و از طریق دوستی با فرماند‌هان رده‌های پایین ارتش از آن‌ها مهمات می‌گرفت و روزی به وسیله یک گلوله از خمپاره‌های ارتش یک جیپ عراقی که در حال حرکت پشت خاکریزهای عراق بود را منهدم کرد و پس از آن در سال ۱۳۶۰ به نیروهای تیپ امام سجاد (ع) پیوست و سپاهی شد و در سال ۱۳۶۲ این تیپ به لشکر ۱۹ فجر تبدیل شد و وی جزء فرماندهان گردان‌های ادوات (خمپاره و ...) لشکر گردید.

شهید عبدالمجید سپاسی در مدت حضور در جبهه مسئولیت‌های مختلفی مانند فرماندهی گروهان و گردان، طراح عملیات و مسئول محورهای عملیاتی مختلف در عملیات ثامن‌الائمه (ع)، رمضان، بدر، کربلای ۵ و ... را بر عهده گرفت.

این شهید بزرگوار در آخرین مسئولیتش در لشکر به عنوان معاون عملیات لشکر۱۹ فجر، در شب عملیات والفجر ۱۰ در حلبچه بر روی ارتفاعی به نام «سه تپان» که در کنار دریاچه بندری خان عراق واقع است در حین حمله به نیروهای عراقی به وسیله ترکش خمپاره که به کنار گوشش در شقیقه او اصابت کرد و در حالی که ذکر مقدس یا زهرا(س) بر لب داشت، به فیض شهادت نایل آمد و ۲۹ اسفند ۱۳۶۶ را در تقویم ماندگار کرد و به خاطر علاقه‌اش به بازی فوتبال و زبانزد بودن روحیه اخلاق‌مداری‌اش در بازی، یک باشگاه و تیم فوتبال شیراز به نام این شهید عزیز مزیّن شد.

خاطره‌ای از زبان یکی از همرزمان شهید مجید سپاسی

اصلاً جبهه با تمام وسعتش خانه مجید بود. سنگرش خانه و جبهه، حیاط خانه او بود و مجید در این ۸ سال جنگ کمتر می‌شد که پا از حیاط خانه اش بیرون بگذارد.

گاه می‌شد تا ۱۰ ماه جبهه می‌ماند. اگر هم زمانی می‌شد که دل از جبهه بکند تنها و تنها به خاطر دلتنگی برای مادرش بود. گاهی وقت‌ها که من به مرخصی می‌آمدم سری هم به مادر مجید می‌زدم. می‌گفت: تو را به خدا مجید را بیاورید ببینم، دلم برایش تنگ شده! به مجید که می‌گفتم می‌آمد شیراز مادر را می‌دید و بر می‌گشت جبهه. گاه می‌شد که به اجبار می‌رفت مرخصی؛ اما دو روز سه روز نشده، بر می‌گشت منطقه!

گذری بر وصیت‌نامه شهید که خود مشق عشقی کامل است

«به نام او که همه چیزم از اوست، به نام او که زندگی‌ام در جهت رضایت اوست، به نام او که زنده‌ایم به نام او که آزادیم و زندگی‌ام به خاطر اوست، شدنم در جهت اوست، بودنم از اوست، یادم از اوست، جانم اوست، مقصودم اوست، مرامم اوست، احساسش می‌کنم با قلبم، با ذره ذره وجودم، با تمام سلول‌هایم؛ اما بیانش نتوانم کرد. ای همه چیزم، به یادم باش که بی تو هیچ و پوچ خواهم بود. خدایا! آرامش بر ما فرو فرست و به هنگام برخورد با دشمن پایدارمان بدار.»

یادش گرامی و نامش جاودانه باد.

پایان پیام/ س

منبع خبر "خبرگزاری فارس" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.