از غافلگیری صدام تا قتل عام مردم حلبچه / متن پیاده شده نشست فرماندهان ارشد پس از فتح

تابناک چهارشنبه 24 اسفند 1401 - 20:11
گذشته از این آزادسازی پنج شهر مهم از جمله شهر ۷۰ هزار نفری حلبچه و در اختیار گرفتن امکانات مهم این شهر و غنایم بسیار زیاد از اهمیت خاصی برخوردار بود، به طور مثال ما توانستیم یک لشکر از دشمن را که قبل از عملیات به این منطقه آورده شده بود، به طور کامل محاصره کنیم و غنایمش را که شامل ۱۰۰ دستگاه تانک، ۱۰۰ قبضه توپ و تعداد زیادی خودرو بود بدست بیاوریم.

از غافلگیری صدام تا قتل عام مردم حلبچه

عملیات والفجر ۱۰ در استان سلیمانیه عراق ۲۴ اسفند ۶۶ با رمز یا رسول الله (ص) آغاز شد. در این عملیات شهر‌های بسیار مهم از جمله حلبچه، خورمان، دوجیله، طه‌ویله، بیاره و تعداد بسیار زیادی روستا و نیز چندین ارتفاع بسیار مهم و استراتژیک، مقل ارتفاعات شاخ شمیران، بالامبو و ... آزاد شد.

این عملیات در حالی انجام شد که دشمن به هیچ وجه تصور انجام چنین حمله گسترده‌ای از سوی رزمندگان را نمی‌کرد؛ زیرا منطقه آزاد شده بسیار وسیع بود و آن زمان عملیات گسترده‌ای نیز انجام نشده بود. زمانی که عملیات والفجر ۱۰ آغاز شد، رژیم بعث به گمان این که عملیات مختصری است، واکنش چندانی نداشت. به همین دلیل غافلگیر شد. اهمیت نظامی مناطق آزاد شده به جهت ارتفاعات سر به فلک کشیده شده بود. ارتفاعات سورن، دیوار‌های عظیمی است که دشمن تصور نمی‌کرد به سادگی توسط رزمندگان سقوط کند. نیرو‌های جهاد نیز به سرعت در این محل جاده ساختند و از آن طریق گلوگاه منطقه بسته شد.

اولین محور، محور سید صادق بود که محور بسیار مهمی به شمار می‌رفت. محور بعدی، محور غرب دریاچه دربندیخان بود. دشمن اهمیت این محور را خوب تشخیص داده بود، به همین خاطر به جای اینکه از اینجا به ما پاتک بزند، چند روزی بود که می‌کوشید تا با فشار آوردن به کرد‌های مبارز در مناطق آزاد شده غرب دربندیخان، آن‌ها را از مواضعشان براند تا به این ترتیب بتواند در آنجا یک خط تدافعی تشکیل بدهد؛ اما نتوانست. محور سوم، محور شاخ شمیران و کوه و سد دربندیخان بود. پس از آزاد شدن ارتفاعات شاخ شمیران بوسیله نیرو‌های اسلام، دشمن مجبور شد نیرو‌های احتیاطش را جمع‌آوری کند و از این منطقه دفاع کند. این کار برای او خیلی گران تمام شد.

از نظر سیاسی هم آزادسازی منطقه‌ای به وسعت هزار کیلومتر مربع بسیار مهم است. گذشته از این آزادسازی پنج شهر مهم از جمله شهر ۷۰ هزار نفری حلبچه و در اختیار گرفتن امکانات مهم این شهر و غنایم بسیار زیاد از اهمیت خاصی برخوردار بود، به طور مثال ما توانستیم یک لشکر از دشمن را که قبل از عملیات به این منطقه آورده شده بود، به طور کامل محاصره کنیم و غنایمش را که شامل ۱۰۰ دستگاه تانک، ۱۰۰ قبضه توپ و تعداد زیادی خودرو بود بدست بیاوریم.

عملیات در منطقه‌ای کوهستانی با ارتفاعاتی صعب‌العبور، بدون هیچگونه راه یا جاده‌ای و درحالی که دشمن روی قله‌های مشرف و مسلط مستقر شده بود و همه منطقه را زیر دید مستقیم داشت، انجام گرفت، و با یاری خداوند توانستیم به عمق جبهه دشمن در ۳۰ کیلومتری خاک عراق نفوذ کنیم و ارتفاعات در دست آن‌ها را آزاد کنیم.

آب رودخانه‌های محور‌های عملیاتی وضعیت نامطلوبی داشت. به طوری که برای ما انتقال تانک و لودر و بلدوزر و امثال این‌ها مشکل بود. اما درست ۱۰ روز قبل از عملیات بود که به لطف خداوند، آب رودخانه‌ها حدود ۴ الی ۵ متر بالا آمد و ما توانستیم از موقعیت خوب و مناسب استفاده کنیم و کار‌های مقدماتی را به سرعت انجام دهیم. همین مسئله یکی از موارد مهم پیشرفت ما در عملیات والفجر ۱۰ بود. از طرف دیگر وضعیت دشمن به شکلی بود که ما برای استفاده از همین محور آبی مجبور بودیم که پایگاه‌های دشمن را که به این معبر مسلط بود، منهدم و پاکسازی کنیم.

این اقدام به نحو احسن انجام شد و مشکلات عمده برای ورود نیروهایمان به داخل عراق از بین رفت و عملیات آغاز شد و در کمتر از ۳ روز توانستیم هدف‌هایی را که به ما واگذار شده بود، آزاد کنیم و به طرف هدف‌های بعدی که ورود به شهر حلبچه و پاکسازی آن بود، حرکت کنیم. در این رابطه برادرانی که با تانک و نفربر در عملیات حضور داشتند نقش به سزایی ایفا کردند؛ زیرا توانستند در روز دوم عملیات با بستن و به محاصره درآوردن مناطق استراتژیک جاده‌ها شهر را به محاصره درآورند و در نزدیک‌های ظهر روز سوم عملیات، شهر به محاصره 100 درصد درآمد و نیرو‌های دشمن که در ارتفاعات مانی‌سور از شاخ بالا می‌جنگیدند با بسته شدن عقبه‌هایشان تسلیم رزمندگان شدند.

پس از مرحله دوم عملیات، جلسه‌ای در ساعت 10:40 روز 26 اسفند 1366 و قبل از بمب‌باران فجیع و قتل‌عام بزرگ مردم حلبچه توسط صدام، با حضور محسن رضایی فرمانده کل سپاه در دوران دفاع مقدس، علی شمخانی قائم مقام فرمانده کل سپاه و فرمانده نیروی زمینی سپاه، شهید علی صیادشیرازی نماینده امام در شورای عالی دفاع، غلامعلی رشید مسئول عملیات ستاد کل سپاه، احمد وحیدی مسئول معاونت اطلاعات ستاد کل سپاه و جمعی دیگر از فرماندهان ستادی و فرماندهان قرارگاه‌های سپاه به منظور بررسی آخرین وضعیت قرارگاه‌های عمل‌کننده و محورهای عملیاتی و تصمیم‌گیری برای چگونگی ادامه عملیات تشکیل گردید. آنچه در ادامه می‌خوانید بخشی از متن پیاده شده این نشست از نوار شماره 28244 یکی از نوارهای تهیه شده در سطح قرارگاه مرکزی سپاه در این عملیات است که شروع این نشست را شامل می‌شود و فضای عملیات و ابعاد پیروزی ایران را نشان می‌دهد.

سردار محسن رضایی در ابتدای این نشست در ارزیابی این عملیات می‌گوید: «مبعث را به همه برادرها تبریک عرض می‌کنیم و امیدواریم که در پرتو مشقات و سختی‌های بسیار وسیعی که حضرت رسول برای شخصیت دادن به ما و حیات دادن به ما و قیام برای نجات انسانیت کشیدند، ان‌شاءالله رزمندگان اسلام شاهد پیروزی‌های بیش‌تری - از این پایگاهی که در این‌جا به تصرف رزمندگان اسلام در آمده- باشند و ان‌شاءالله خداوند پیروزی‌های بیش‌تری نصیب ما بکند. من یک نکته‌ای را عرض می‌کنم، بعد گزارش منطقه را شروع کنید که ان‌شاءالله تصمیم نهایی را هم بگیریم و ان‌شاءالله خداوند به فکر و ذهن‌مان نیرو بدهد که بتوانیم آن‌طوری که می‌‌خواهد به تصمیم برسیم و کار خودمان را به سرعت شروع بکنیم.»

فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس ادامه می‌دهد: «در این عملیات واقعاً یک معجزه بسیار بزرگی اتفاق افتاده و تمام گوشه‌های این عملیات، حکمت است مثلاً الحاق از دیشب تا الان کامل انجام شده است، یعنی درست در روز مبعث، روزی که پیامبر خدا قیام کرده است [نکته] بعد [اینکه] در این عملیات، وحدت بین نیروهای ارتش و سپاه و جهاد در طول این سه، چهار سال گذشته بی‌سابقه بوده است، با [وجود] اینکه برادرهای هوانیروز خیلی دیر به پای کار رسیدند، یعنی ما سه روز قبل این‌ها را توجیه کردیم و آمدند- هم در آن قسمت و هم در این قسمت- می‌بینیم که الحمدلله به موقع رسیدند جهاد [قرارگاه] نجف و جهاد [قرارگاه] کربلا واقعاً در این عملیات خیلی زحمت کشیدند و خیلی فداکاری کردند. این جزو چیزهای عجیب این عملیات است. یعنی از [هم‌زمان شدن] مسئله بعثت پیامبر خدا [با] الحاق در عملیات امروز و انسجام و یک‌پارچگی نیروها معلوم است که حمکت‌هایی است که ما [آن‌ها را] درک نمی‌کنیم و نمی‌توانیم بفهمیم که چرا این‌طوری می‌شود، اما مطمئناً خداوند تصمیم گرفته که [در] این‌جا انتقام مظلومیت مسلمان‌ها را از این بعثی‌های عفلقی بگیرد و کاملاً مثل روز روشن است.»

محسن رضایی می‌افزاید: «همین امروز صبح [26اسفند 1366] برادرمان عزیز [جعفری] می‌گفت یک گردان تانک -پنجاه تا تانک- سر این پل ملاویسی آمده بود که ده، پانزده تا از این‌ها اصلاً آبی - خاکی بودند و در باتلاق می‌رفتند، خیلی سریع به راست خودشان پیچیدند و پشت آن رودخانه رفتند. دو ساعت بعد توپخانه‌ها کار کردند، سه تا از آن‌ها را منهدم کردند که آتش گرفتند. مثل این‌که گلوله‌ها مأمور شده بودند که این‌ تانک‌ها را بزنند. بچه‌ها خیلی وحشت‌زده شدند که نکند این [دشمن] از شمال دریاچه بیاید. ما خودمان هم خیلی نگران بودیم، چون یک سرپل [را در] این‌جا حفظ کرده بود. مرتضی [قربانی] هم خیلی با آن ور رفت، داشت آن را تمام می‌کرد، این‌ها پشت سر آن آمده بودند و این تداعی می‌شد که دشمن می‌خواهد از این‌جا که معبر خود [قرارگاه] رمضان هم بود یک سرپل [را] حفظ کند. در ذهن ما هم آمده بود که این نیروها که رفتند اطلاع دادند که این جای خوبی است می‌شود سرپلی پشت پل زلم بگیرند و شروع به تیراندازی کنند که این راه را باز کنند. از نظر طرح نظامی به فکر می‌آمد که اگر کسی بخواهد پل را باز کند، باید آن‌جا یک سرپل را بگیرد، ما خیلی نگران بودیم، اما آتش توپ‌خانه الحمدلله خیلی خوب اجرا شد و این‌ها [تانک‌ها] اصلاً آتش گرفتند و پراکنده شدند...»

در ادامه این نشست مفصل، فرماندهان یک به یک از جزئیات دستاوردهای نظامی، موقعیت تیپ‌ها و لشکرها و مسیر پیش رو می‌گویند که بحث گسترده و فنی است. پس از این موفقیت تاریخی، صدام که نمی‌خواست شکست را بپذیرد، شکست را بر سر مردم بی‌گناه حلبچه تلافی کرد. او در ۲۵ اسفند ۶۶ شهر حلبچه را بمباران شیمیایی کرد.

منبع خبر "تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.