به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، پیری جمعیت در ایران را می توان جزء ابرچالش های جدی کشور در یک دهه آینده دانست. جهش جمعیتی که کشور در دو دهه 50 و 60 تجربه کرد از مراحل بهداشت، تحصیل، آموزش عالی و کار عبور کرده است و در طی یک دهه آینده به تورم جمعیت سالخورده تبدیل خواهد شد که مطابق مراحل قبلی دولت ها و در کل نظام برنامه ریزی کشور هیچ برنامه ای برای آنها نداشت و تنها با حفظ و تامین حداقل ها توانست یک بحران را پشت بحران دیگر طی کند. آخرین بحرانی که هم اکنون نظام برنامه ریزی کشور را به شدت مشغول خود کرده است و با انحای مختلف سعی در هدایت آن دارد نرخ ازدواج و باروری است که در این مساله نیز توفیقاتی به لحاظ عملی حاصل نشده است.
متولدین این دو دهه با چند سال پیش و بعد از را می توان رقابتی ترین نسل کشور در طی یک قرن اخیر بر سر فرصت ها و شرایط عادی در زندگی دانست. آنها در کودکی برای زنده ماندن در نوجوانی برای تحصیل بهتر، در جوانی برای حضور در دانشگاه و پیدا کردن شغل و اکنون در اواخر دوره جوانی برای داشتن یک زندگی عادی، ازدواج و تامین معاش خود جنگیدند و این جنگ همچنان ادامه دارد در حالیکه می دانند در سالهای پایانی زندگی خود نیز برای زیست بهتر و شرافتمندانه تر با یک شرایط نابرابر و بدون برنامه ای روبه خواهند بود.
پیری جمعیت آخرین خاطره این نسل خواهد بود که به دلیل نبود زیرساخت های نرم افزاری سخت افزاری جهت ارایه خدمات مناسب برای سالمندان، تجربیاتی شاید به مراتب دردناکتر و غیرقابل تحمل تر از گذشته پررنج خود داشته باشند. هرچند دولت ها در حداقل سه دوره گذشته با توجه به هشدارهای جدی کارشناسان و تذکرات مقامات کشور سعی کرده اند تا برنامه ریزی برای مدیریت این مساله داشته باشند اما به نظر می رسد آنچنان که باید در نتیجه موفق نخواهند بود.
برابر سرشماری سال 1395 از بین 66 میلیون و 400 هزار نفر در کشور 14 میلیون و 600 هزار نفر آنها مجرد و یا به صورت تنها زندگی می کنند که این آمار در زمان فعلی به رقمی نزدیک به 18 میلیون نفر می رسد و 26 درصد جمعیت کشور را شامل می شود. فارغ از بار روانی تمامی موضوعات مطرح شده برای جمعیت سالمندان در یک دهه آینده، عدم برخورداری این افراد از خدمات بیمه ای و امکانات لازم برای پوشش درمانی و سلامت برای آنها که جمعیتی نزدیک به 18 میلیون نفر را در بر می گیرد خود به تنهایی یک چالش بزرگ برای نظام سلامت و درمان کشور خواهد بود.
این مسائل در حالی مطرح می شود که ما در حال حاضر 250 مرکز نگهداری از سالمندان با ظرفیت تنها 15 هزار نفر را در بهترین حالت داریم و عمق فاجعه زمانی سهمگین تر خواهد شد که بدانیم بیش از 80 درصد این افراد فاقد بیمه هستند یا بیمه آنها قطع شده است.
در این باره فاطمه محمد بیگی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار اجتماعی رکنا تصریح کرد: بحران پیری جمعیت بسیار جدی است و ارایه راهکار برای آن بارها مورد تاکید مقام معظم رهبری بوده است اما متاسفانه آنگونه که باید از سوی دولت ها مورد توجه قرار نگرفته است.
وی گفت: ما در روز اول تشکیل کمیسیون بهداشت در ابتدای کار مجلس یازدهم کمیته جمعیت را تشکیل دادیم و در پی جلسات متعددی که برگزار شد طرح قانون جوانی جمعیت با رای اکثریت نمایندگان با فوریت در کمتر از یک سال به تصویب رسید.
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی بیان کرد: متاسفانه دولت در این خصوص همکاری ضعیفی با مجلس داشته است. در حالیکه طرح ما نیازمند بودجه 12 هزار و 500 میلیارد تومانی بود سازمان برنامه و بودجه این رقم را به 10 هزار میلیارد تومان کاهش داد و یکی از بزرگترین کارشکنی ها را در این خصوص سازمان برنامه و بودجه در طی دو سال گذشته انجام داده بود.
محمد بیگی اضافه کرد: هدف ما برای تصویب این قانون این بود که در یک برنامه ریزی بلند مدت بتوانیم با رشد جمعیتی بالای 2 درصد بتوانیم هم نیروی انسانی مورد نیاز کشور را در طی دهه های آتی تامین کنیم و هم از قبل پرداخت حق بیمه این افراد صندوق های بیمه را از ورشکستگی احتمالی در آینده نجات دهیم زیرا این مجموعه ها در طی یک دهه آینده باید رقم قابل توجهی را برای بازنشستگی و دیگر خدمات درمانی بیمه برای این حجم از جمعیت سالخورده پرداخت کنند.
وی ادامه داد: ما از این روندی که دولت در پیش گرفته است راضی نیستیم و برخی از آیین نامه ها در حوزه جمعیت شاید ماه ها منتظر بررسی در جلسه هیات وزیران باشند که بانی اصلی آن در طول دو سال گذشته سازمان برنامه و بودجه بود و یکی از علل اصلی درخواست ما از رییس جمهور برای برکناری ایشان همین مساله بود.
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی عدم همراهی دولت را ریشه در عدم درک درست در بین برخی از مدیران دولتی در خصوص بحران پیری جمعیت در آینده کشور دانست و افزود: این نیازمند اقناع نخبگانی و آموزش دارد.
محمد بیگی در پاسخ به این سوال که آیا این طرح چه مقدار با سلایق جامعه خوانایی دارد؟ یادآور شد: این طرح یک طرح مقبولی محسوب می شود و اگر درست اجرا می شد قطعا کام خانواده ها را شیرین می کرد هرچند همچنان فرصت برای اجرایی شدن مفاد بیشتری از آن وجود دارد و هرچند اهتمام دولت و شخص رییس جمهور اجرایی شدن کامل آن است اما شرایط اقتصادی و تورم باعث شد تا شیرینی این طرح در زندگی مردم آنچنان که باید حس نشود.
این اظهارات در حالی مطرح می شود که عمده برنامه های دولت و مجلس برای جوانی جمعیت است و برنامه یا قانون بخصوصی در مورد سونامی جمعیتی که به سوی پیری حرکت می کند وجود ندارد. نبود یک شبکه جامع برای رصد نیازهای سالمندان در یک دهه آینده شاید اولین اقدام مهمی باشد که دولت ها برای رصد و پایش نیازهای سالمندان باید بسترسازی کنند و اقدام برای استفاده از ظرفیتهای دولتی و خصوصی برای احداث خانه سالمندان و رصد بیماری های شایع در بین سالمندان برای پشتیبانی بهداشتی و درمانی شاید قدم های بعدی باید باشد که همه اینها عملا در ایستگاه صفر قرار دارد.
اولاً، دولت باید روی ایجاد سیاستها و برنامههایی تمرکز کند که نیازهای اجتماعی سالمندان را برطرف کند، مانند دسترسی به خدمات اجتماعی، مراکز اجتماعی و فرصتهای داوطلبانه. پ
ثانیاً، دولت باید در زیرساختهای پزشکی و خدمات مراقبتهای بهداشتی سرمایهگذاری کند که نیازهای خاص سالمندان را برآورده کند، مانند مراقبتهای سالمندان، مراقبتهای بهداشتی در منزل و مدیریت بیماریهای مزمن.
ثالثاً، دولت باید فعالیتها و رویدادهای فرهنگی را ترویج کند که مشارکت و تجربیات سالمندان را تجلیل میکند و تعاملات بین نسلی را تشویق میکند.
علاوه بر این، دولت باید اجرای سیاست هایی را در نظر بگیرد که از افراد مسن در نیروی کار حمایت می کند، مانند ترتیبات کاری انعطاف پذیر و کمک برنامه ریزی بازنشستگی.
به طور کلی، یک رویکرد جامع که نیازهای اجتماعی، پزشکی و فرهنگی سالمندان را مورد توجه قرار دهد، برای آماده شدن برای پیری جمعیت در ایران ضروری است.
با توجه به اینکه پیری جمعیت مصادف با پیر شدن جمعیتی است که اکثر یا مجرد هستند یا مطلقه، این جمعیت ویژگی هایی دارد که باید مدنظر قرار بگیرد .
برنامهریزی ملی برای جامعهای با جمعیت سالخورده که اکثراً ازدواج نکردهاند، باید بر ارائه خدمات و حمایت اجتماعی برای افراد مسنتر که ممکن است اعضای خانوادهای برای تکیه ندارند متمرکز شود.
این میتواند شامل ایجاد مراکز اجتماعی و برنامههایی باشد که فعالیتهای اجتماعی، خدمات مراقبتهای بهداشتی و فرصتهای داوطلبانه را برای کمک به افراد مسن برای حفظ ارتباط و تعامل با جامعه خود ارائه دهند.
علاوه بر این، دولت میتواند سیاستهایی را در نظر بگیرد که از سالمندان را در حفظ استقلالشان حمایت کند، مانند گزینههای مسکن مقرون به صرفه، خدمات حملونقل، و خدمات مراقبتهای بهداشتی در خانه.
دولت همچنین میتواند برنامهها و فعالیتهای بیننسلی را که افراد مسنتر را تشویق میکند تا با نسلهای جوانتر تعامل کنند، در نظر بگیرد، که میتواند به کاهش انزوای اجتماعی و تنهایی کمک کند.
به طور کلی، برنامه ریزی ملی باید ایجاد یک محیط حمایتی و فراگیر برای سالمندانی که ممکن است از حمایت خانواده برخوردار نباشند، در اولویت قرار دهد.