چرا حزب اللهی‌ها به سینما نمی‌روند؟!

تابناک سه شنبه 26 اردیبهشت 1402 - 04:47
نکته قابل توجه اینکه ترکیب بازیگران مطرح هر دو فیلم دفاع مقدسی قابل توجه بوده و هزینه تولیدشان نیز به شدت بیش از فیلم کمدی فسیل است. به عبارت دیگر، با شکست این دو فیلم در اکران، بخشی از بیت المال از بین رفته است.

چرا حزب اللهی‌ها به سینما نمی‌روند؟!

سبد اکران سینمای ایران در دو ماه نخست سال ۱۴۰۱ حاوی دو فیلم با مضمون دفاع مقدس بود و همانگونه که انتظار می‌رفت، هر دو فیلم در گیشه شکست خورد؛ وضعیتی که نشان می‌دهد، مخاطبان اصلی این مضامین به سالن‌های سینما نمی‌روند و برای دیدن مضامین مورد علاقه‌شان روی پرده بزرگ، سر کیسه را شل نمی‌کنند.

به گزارش «تابناک»؛ کسر بسیار کوچکی از مردم ایران به تماشای فیلم در سینما‌ها می‌نشینند، اما همین کسر کوچک معادل چند میلیون تن است که اگر به صورت عمده مشتری یک فیلم شوند، می‌توانند سرمایه یک فیلم را با این قیمت بلیت بازگردانند. با این حال، فیلم‌های کمی توان فعال کردن این چند میلیون مخاطب را دارند و بخش قابل توجهی از فیلم‌ها به ویژه فیلم‌های دارای مضامین ملی و مذهبی شانس چندانی در گیشه ندارد و از قبل شکست خورده هستند.

در اکران‌های سال ۱۴۰۱، دو فیلم «غریب» به کارگردانی محمدحسین لطیفی، برشی از دوران حضور شهید محمد بروجردی در کردستان و «دسته دختران» به کارگردانی منیر قیدی درباره حضور گروهی از دختران در نبرد خانه به خانه در خرمشهر در دوران دفاع مقدس به نمایش درآمد. غریب پس از نزدیک دو ماه، نه میلیارد و ششصد میلیون فروش داشت و دسته دختران پس از نزدیک یک ماه، تنها دو میلیارد و دویست میلیون بلیت فروشی داشت. غریب ۲۳۴۲۲۷ بلیت در ۱۰۶۵۸ سانس اکران در ۴۳۷ سالن فروخته که در واقع در هر سانس فقط ۲۲ نفر به تماشای فیلم نشسته‌اند. وضعیت دسته دختران به مراتب بدتر است و ۶۷۱۱۱ هزار بلیت در ۳۵۳۲ سانس اکران در ۲۴۲ سالن فروخته که معادل ۱۹ نفر در هر سانس است. در واقع مجموع مخاطبان هر دو فیلم حدود سه دهم درصد یا سه هزارم مخاطبان بالقوه سینما است.

برای درک شکاف مخاطب باید به فیلم «فسیل» به کارگردانی کریم امینی اشاره کرد که تاکنون بیش از ۱۳۰ میلیارد تومان فروخته و نزدیک دو میلیون و نهصد هزار نفر در ۴۶۲۸۸ سانس اکران در ۵۵۳ سالن به تماشای فیلم نشسته‌اند و به طور متوسط در هر سانس ۶۲ نفر تماشاچی فیلم بوده‌اند. در واقع ضریب اشغال صندلی این فیلم، سه برابر فیلم‌های دفاع مقدسی بوده و به لحاظ تعداد مخاطب نیز یازده برابر مجموع دو فیلم مورد اشاره، تماشاگر به سینما آورده و گیشه را نجات داده است!

نکته قابل توجه اینکه ترکیب بازیگران مطرح هر دو فیلم دفاع مقدسی قابل توجه بوده و هزینه تولیدشان نیز به شدت بیش از فیلم کمدی فسیل است. به عبارت دیگر، با شکست این دو فیلم در اکران، بخشی از بیت المال از بین رفته است. شاید عنوان شود نباید فیلم کمدی را با فیلم جنگی مقایسه کرد، اما چرا این مقایسه در دیگر نقاط دنیا انجام می‌شود و بسیاری از فیلم‌های جنگی در دنیا از فیلم‌های کمدی فروش به مراتب بالاتری داشته‌اند و توانسته‌اند حتی به الگوی فیلمسازی تبدیل شوند و اینجا نباید سراغ چنین مقایسه‌ای رفت؟! شاید، چون مخاطب فیلم‌های دارای مضامینی چون دفاع مقدس در ایران به سالن‌های سینما نمی‌آیند.

هرچند سپردن این فیلم‌ها با این میزان سرمایه سنگین به فیلمسازانی که قبلاً توان محدودشان را به نمایش گذاشته‌اند، اشتباه بود و فیلم‌ها به لحاظ فرم و اجرا چندان جای دفاعی ندارند، شکست این فیلم‌ها در اکران دلایل عمیق‌تری دارد؛ چه آنکه در دو دهه اخیر چندین فیلم قابل قبولی با مضامین دفاع مقدس و همچنین مضامین تاریخی، مذهبی و ملی به نمایش درآمده که اگرچه به این شدت در جذب مخاطب ناموفق نبوده‌اند، توفیق چندانی نیز در اکران نداشته‌ و حتی نتوانسته‌اند کسر معناداری از هزینه تولیدشان را از گیشه بازگردانند و تولید این آثار را به یک رویه تبدیل کنند؛ بنابراین، مشکلی اصلی جای دیگر است و آن نقطه، عدم حضور تماشاگران حزب اللهی به عنوان جامعه هدف اصلی این فیلم‌ها در سالن‌های سینماست.

 ممکن است بخشی از بدنه جوان حزب اللهی به سینما برود، اما قطعاً جمعیت عظیمی که در راهپیمایی‌ها مشاهده می‌شوند، مخاطب سینما نیستند و اگر به دیدن فیلم‌های سینمایی می‌نشستند، وضعیت فروش فیلم‌ها به این شکل نبود. قاعدتاً وقتی جامعه مذهبی ما در سبد خرید خود، محصول فرهنگی را در نظر نمی‌گیرد، تولیدکننده خصوصی محصولات فرهنگی نیز تولید حداقلی با این مضامین انجام می‌دهد و سهم این جنس تولیدات به یکسری تولیدات دولتی ضعیف محدود می‌شود.

برای درک بهتر باید اشاره کرد، همه فیلم‌های جنگی آمریکایی که از قضا مضامین میهن پرستانه نیز داشته نظیر «نجات سرباز رایان» یا «ستیغ هکسا» توسط بخش خصوصی تولید شده‌اند و فروش چشمگیر این فیلم‌های سینمایی به قدری برای بخش خصوصی جذاب بوده که به تولید در این ژانر، آن هم با چنین مضامینی ادامه داده‌اند. در واقع فرهنگ سازی دقیقاً یک مسیر هم‌سطح با اقتصاد است و در تجربه تاریخی که هنر مخاطب عام نداشته، سرمایه گذار که شاه یا نهاد مذهبی در شرق و غرب بوده، به هنر و مضامینش جهت داده است. اگر جامعه حزب اللهی قصد دارد وضعیت فرهنگ به ویژه سینما به شکل مطلوبش نزدیک شود، باید به مصرف کننده عمده محصولات فرهنگی همسو با نگاهش تبدیل شود. در غیر این صورت سرمایه گذاری‌های دولتی مطابق با سنت تاریخی، بی‌فرجام است.

 

منبع خبر "تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.