سیده آمنه موسوی- "نورد استریم یک" که به سرانجام رسید، روسها بر آن شدند تا باقی مانده نیاز اروپا به گاز را از طریق پروژه دیگری تحت عنوان "نورد استریم دو" اجرایی کنند. هرچند که به دلیل مخالفتهای دولت پیشین آمریکا ره به جایی نبردند و این پروژه در مراحل پایانی خود، متوقف ماند؛ ایالات متحده رضایت چندانی از وابستگی انرژی اتحادیه اروپا به روسیه ندارد و معتقد است که روسها به وقت مقتضی از این نیاز گروکشی سیاسی خواهند کرد.
موضوعی که بهرام امیراحمدیان با اشاره به آن میگوید:" زمان آن رسیده است که ما نگاه به غرب را جایگزین نگاه به شرق در صادرات انرژی مان کنیم اما مادامی که روابط نزدیکی میان ایران و روسیه برقرار است اروپاییها به ما نزدیک نمی شوند." این کارشناس برجسته حوزه آسیای میانه و قفقاز در گفتگویی آنلاین با کافه خبر خبرآنلاین در رابطه با توقف وارادات انرژی ترکیه از ایران پس از کشف حوضچه گازی دریای سیاه نیز تاکید میکند که ترک ها در حال حاضر نفت ایران را با قیمتی بسیار کمتر از بازارهای جهانی و با تخفیفات قابل توجه تهیه می کنند، هیچ کشور دیگری حاضر به این شکل از معامله نیست.
**چندی پیش ترکیه و برخی از کشورهای حوزه مدیترانه خبر از کشف ذخایر گازی جدیدی در این منطقه دادند. کشف این منابع تا چه اندازه میتواند بر میزان واردات گاز ترکیه از ایران و مناسبات تجاری دو کشور تاثیرگذار باشد؟
میدانیم که ترکیه در یکی از برترین موقعیتهای جغرافیایی واقع شده است. این کشور توانسته با هدایت خطوط لوله انرژی از حوزه خزر و کشور جمهوری آذربایجان، علاوه بر نفت، منابع گازی آذریها را هم به سوی خود هدایت کند. همین موضوع سبب شده است تا ترکیه به جایگاه ژئوپولیتیکی درخورتوجهی دست پیدا کند. سیاستمداران این کشور توانستهاند با جلب نظر برخی از کشورها، ارادهشان در حوزه نظام بینالملل را به این کشورها و بعضی جریانات تحمیل کنند. بنابراین زمانی که دخایر انرژی در دریای مدیترانه کشف شد با وجود عدم قرار گیری این منابع قلمرو جغرافیایی و حاکمیتی ترکیه، این کشور باز هم به دنبال سهمخواهی از آن است. حتی باوجود اعزام کشتی اکتشافی ترکیه به منطقه، با هشدارهای کشورهای منطقه کشتی اکتشافی ترک ها چندین مرتبه برگشت داده شده و فرانسه نیز بارها اعتراض خود را نسبت به ورود ترکیه به این موضوع ابراز کرد، اما با این حال مقامات آنکارا تصمیمی برای کوتاه آمدن از موضوعی که با مماشات اتحادیه اروپا و جامعه جهانی همراه است، ندارند. به صورت کلی ترکیه به دنبال ترسیم موقعیت برتری از جایگاه خود در معادلات جهانی است اما اینکه این موضوع تاثیری در واردات گاز و یا خرید انرژی از کشورمان داشته باشد خیر؟ گمان میرود این عامل در مناسبات دو کشور چندان تاثیری نداشته باشد. ترکیه برای تنوع بخشی به منابع واردات و ایجاد موازنه به واردات گاز از ایران ادامه خواهد داد و ایران در آینده برای صادرات احتمالی گاز خود به اروپا لازم است با ترکیه تعاملی سازنده داشته باشد. ترکیه وارد کننده نفت از ایران است هر چند با فشار ایالات متحده و تحریمهایی که بر ما تحمیل کرده وارد نفت از ایران را کاهش داده است. ترکیه بر این امر واقف است که در شرایط تحریمی ایران می تواند نفت را با قیمت ارزانتری از ما تهیه کند. نفتی که با تخفیفاتی قابل توجه در اختیارش قرار میگیرد. علاوه براین ترکیه و ایران دارای روابط مستحکمی هستند. ما در قبال صادرات انرژی به ترکیه محصولات تولیدی این کشور را وارد می کنیم و این معامله ای پرسود و منفعت برای ترکها است.
**بنابراین ترکیه هیچ گاه واردات انرژی از ایران را متوقف نمیکند؟
همینطور است. البته در روزها و سالهای سخت تحریم ترکیه نیز محلی برای ارتباط ایران با جهان است و بیشتر کالاهای ایرانی از طریق این کشور به اقصی نقاط جهان صادر میشود؛ راههای ارتباطی ترکیه به اروپا مورد نیاز ایران است. بنابراین هر دو کشور دارای روابط متقابل و مهم و در عین حال نیازمند یکدیگر هستند و این روابط حتی با وجود تنش های سیاسی هیچگاه کاملا قطع نشده است. سالیانه در حدود ۱۰ میلیارد متر مکعب گاز ترکمنستان از مسیر ایران به ترکیه ترانزیت می شود. مقداری از این گاز توسط ایران به عنوان حق ترانزیت استفاده شده و باقی به ترکیه انتقال داده میشود.
**پس گاز صادراتی ایران به ترکیه نمیرود؟
خیر. گاز صادراتی ما بیشتر به عراق می رود. در شرایط کنونی ترکیه شبه جزیرهای نزدیک به کشورهای حوزه بالکان، مدیترانه و دریای سیاه است که دارای بنادر متعدد و فعال برای ارتباط با کشورهای دیگر است. این کشور به صنعت، صادرات، گردشگری و خدمات متکی است و به جهت وضعیت کنونی جهان در مقابله با کرونا بر آن است تا از مسیر جدیدی درآمدزایی کند. از این منظر به سراغ منابع انرژی مدیترانه رفته است اما اگر زمانی سهمی برای ترکیه در این حوزه ها در نظر گرفته شود این سهم در آن حد و اندازه نیست که از واردات گاز ایران بی نیاز شود.
**اما ترک ها به منابع انرژی دریای مدیترانه نیز چشم دوخته اند؟
بله همینطور است. اما اگر قرار بر استخراج گاز از بستر دریا باشد هم به تکنولوژی بسیار پیچیده با صرف منابع مالی زیاد نیاز است و هم سهم ترکها آنقدر نیست که بخواهند متحمل هزینه فراوانی شوند. در بسیاری از مناطق جهان، گاز در بستر دریا موجود است اما صرفه اقتصادی برای استخراج آن وجود ندارد مثلا کشوری مانند افغانستان دارای منابع گازی متعددی در قلمرو خود است اما به جهت اینکه این منابع درعمق زیادی قرار دارند اکتشاف و استخراج آن بسیار گران تمام می شود و تنها بخش کوچکی از این منابع در شمال غربی افغانستان مورد بهره برداری قرار گرفته است. میتوان گفت که نگاه ترکیه به منابع دریای مدیترانه بیشتر نقش آفرینی در معادلات جهانی است. این کشور بازیگر زیرکی است و می خواهد مشکلات بسیار زیادی که از حیث بیکاری بخش خدمات و توریسم و کاهش ارزش پول ملی در این کشور به وجود آمده است با این مانورها به حاشیه براند و فرافکنی کند. از یک سو ادعای سهیم بودن در منابع دریای مدیترانه را مطرح می کند و از سوی دیگر با اسرائیل، مصر، یونان و قبرس درگیر میشود. تا آنجا که حتی قبرس و یونان علیه ترکیه جبهه مشترکی را تشکیل دادهاند. برهمین اساس هم میتوان گفت که دیپلماسی ترکیه در موضوع انرژی حوزه مدیترانه نمیتواند با پیروزی همراه باشد. ترکیه حتی در رابطه با خط لوله باکو-تفلیس و جیهان نیز موفقیتی نداشت چرا که میزان سرمایهگذاریهای انجام شده با مقدار سرمایهگذاری همخوانی ندارد. کشورهای مشارکت کننده ساخت و راهاندازی این خط لوله امیدوار بودند علاوه بر ۸۰۰ تا ۹۰۰ هزار بشکه ای که از نفت آذربایجان صادر میکنند کشورهای ترکمنستان و قزاقستان را از طریق خط لوله یا خطوط کشتیرانی با خود همراه کنند تا با پمپاژ نفتشان را از طریق خط لوله مورد نظر به جیهان ارسال کنند که در عمل امکان پذیر نشده زیرا هر دو کشور آسیای مرکزی خطوط لوله هایشان به سوی شرق به چین کشیده شده است. برهمین اساس نیز میتوان گفت که آنچه هم اکنون در دریای سیاه و در رابطه با ذخایر انرژی تازه کشف شده رخ داده است، پروپاگاندایی است که حزب عدالت و توسعه برای انتخابات آینده ترکیه مطرح کرده و مصرف داخلی دارد.
** روسها سالها قبل خط لوله نورد استریم یک را برای انتقال گاز روسیه به اروپا و البته آلمان راهاندازی کردند. در سالهای اخیر هم پروژهای تحتعنوان نورد استریم ۲ برای انتقال بخش دیگری از گاز روسیه به اروپا طراحی شد که البته با تحریم های آمریکا فعلا متوقف مانده است. مخالفت آمریکا با اجرای این خط انتقال گاز البته به جمهوری خواهان محدود نمی شود و جو بایدن هم در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری اش تلویحا از آن انتقاد کرده بود. به نظر می رسد این سطح از مخالفت با روسها در رابطه با صدور گاز ایران به اروپا وجود نداشته باشد. آیا ما می توانیم جایگزین روسها در تامین گاز قاره سبز باشیم؟
به نکته جالبی اشاره کردید. کشورهای منطقه غرب اروپا مانند فرانسه و آلمان در حدود ۴۰ درصد گاز وارداتی شان را از روسیه تامین میکنند. هرچند که براساس منشور امنیت انرژی اروپا، علاقه مندی چندانی برای وابستگی به نفت روسیه وجود ندارد اما در هر صورت این کشور ها نیازمند واردات گاز هستند. به همین جهت اعضای این اتحادیه به دنبال یافتن منابع جدید انرژی هستند تا بتوانند به منابع انرژی کنونی تنوع ببخشند یا اینکه استفاده ابزاری روسیه از انرژی را از این کشور سلب کنند. در حال حاضر روسیه بزرگ ترین صادرکننده گاز جهان است. با وجود ذخایر عظیم گازی ایران اما در بحث صادرات، عملکرد ایران به ۱۰ درصد گازی که روسها صادر می کنند نیز نمی رسد؛ میزان ذخایر اثبات شده گاز طبیعی ایران و روسیه به یک اندازه است (حتی در برخی از گزارش ها منابع گازی ما بیش از روس ها است) اما به جهت آنکه روسها تولید کننده بالفعل و ما بالقوه گاز هستیم نقش چندانی در بازار جهانی گاز نداریم. علاوه براین روسیه، ایران را رقیب خود می داند اگر به یاد داشته باشیم در سالهای ۸۴ یا ۸۵ و در سفر رئیس جمهور اطریش به ایران، قرارداد خرید گاز طبیعی به مبلغ ۲۰ میلیارد دلار(در قالب یک تفاهم نامه) به امضای مقامات دو کشور رسید هر چند که در عمل این تفاهم نامه به جایی نرسید چرا که ما مسیری برای صادرات گازمان نداشتیم و مسیرهای فعلی هم یا به صورت مستقیم از روسیه عبور می کند و یا در کشورهای رقیب ما قرار دارد. باید این نکته را متذکر شوم که روسیه صادرکننده بلا منازع گاز به اروپا است و اروپایی ها چاره ای جز واردات گاز از این کشور ندارند اما در عین حال به دلیل نزدیکی روابط ایران و روسیه تمایل چندانی ندارند که تهران را جایگزین مسکو کنند؛ مادامی که ما با روسیه رابطه نزدیکی داریم اروپاییها به ما نزدیک نمی شوند. در همین رابطه ذکر این نکته مهم است که با وجود صادرات گازی روسیه به اروپا این کشور در قاره سبز به عنوان یک بازیگر متجاوز شناخته می شود چرا که هم در کریمه و هم در شرق اوکراین و همینطور آبخازیا و اوستیای جنوبی در گرجستان دست به اشغالگری زده است. در موضوع قره باغ نیز با وجود حضور گروه مینسک به تنهایی وارد میدان شد و اجازه نقش آفرینی را از آمریکا و فرانسه که از اعضا این گروه هستند سلب کرد. برنامه اروپا و آمریکا نیز این است که روسیه را وارد یک مسابقه تسلیحاتی کنند تا به جای اینکه برای رشد و بالندگی کشورش وارد عمل شود، تمام دارایی هایی که از صادرات محصولاتش به دست می آورد را صرف فعالیت های تسلیحاتی خود کند.
** اشاره کردید که ما برای صادرات گازمان ناگزیر به استفاده از خاک روسیه هستیم؟
روسیه یکی از مسیرهای ایران برای صادرات گاز به اروپا است. مسیر ترکیه به یونان نیز یکی از مسیرهای دیگر است. البته برای استفاده از خاک روسیه باید از مسیر گرجستان وارد شد که به جهت رابطه سرد گرجستان با روسیه این اقدام نیز تقریبا امکانپذیر نیست. مگر اینکه از تکنولوژی جدید استفاده کنیم، اقدامی که برای صادرات گاز روسیه به اروپا در قالب پروژه بلو استریم پیادهسازی شد. اگر شرکتهایی وجود داشته باشند که این سرمایهگذاری را انجام دهند تا گاز ما را از گرجستان و بستر دریای سیاه به اروپا و کشورهای بلغارستان و یا رومانی منتقل کنند ما نیز می توانیم گازمان را به قاره سبز صادر کنیم اما همانطور که اشاره کردم این اقدام نیازمند سرمایه گذاری بسیار زیادی است. به اعتقاد بنده آینده اقتصاد ایران نه در آسیا بلکه در اروپا است. به لحاظ تاریخی نیز روسها همیشه با ما در رقابت بوده اند. حتی در سال ۲۰۰۵ که خط لوله گاز ایران به ارمنستان به سرانجام رسید قرار بود همین مسیر تا گرجستان ادامه یابد که روسها به بهانه بدهی ارمنستان همه زیرساختهای گاز رسانی ارمنستان را تملک کرده و مانع ادامه مسیر خط لوله ایران شدند. این پروژه میتوانست محقق شود اما با کارشکنی روسها انجام نشد؛ روسیه به بهانه بدهکاری گرجستان به شرکت گازپروم تمام تجهیزات گازی گرجیها را تصاحب کرد. صادرات گاز ایران به گرجستان میتوانست مبنایی برای صادرات گاز به اروپا باشد اما بنا برهمان رقابت تاریخی همسایه شمالی ایران انجام نشد. اگر ما بتوانیم سرمایهگذاران خارجی را مجاب به سرمایه گذاری در صادرات گازمان به اروپا کنیم میتوانیم حتی از خطوط کشتیرانی هم استفاده کنیم. کاری که قطری ها در حال انجام آن هستند. یعنی تبدل گاز طبیعی به گاز مایع. جالب است که بدانید روسیه برای از میدان به در کردن رقیب، ایران را ترغیب به صادرات گاز به آسیا میکند.خط لوله صلح که هیچ عایدی برای ما نداشت نیز نتیجه همین سیاست روسیه است.ما را به سمت انتقال گاز به پاکستان و هند هدایت کردند و خود گازشان را به اروپا فرستادند.برای همان خط لوله صلح هم برخلاف عرف معمول قراردادهای حوزه انرژی که میگوید پیش از شروع صادرات باید قراداد خرید و فروش ۲۵ ساله میان طرفین منعقد شود هیچگونه قرارداد خاصی با پاکستانیها منعقد نشد و معاملهای میخواست شکل بگیرد که به هیچ وجه منافع ایران را تامین نمیکرد؛ چون پیشبینیهای ضروری موردنظر را در توافق نگنجانده بودیم و لذا از سوی کارشکنیهای پاکستانیها کنار کشیدیم. بهانه شان هم این بود که با هندی ها به توافق نرسیدند. از سوی دیگر به قدری قیمت خرید گاز را پایین آوردند که برای ایران صرفه اقتصادی وجود نداشت.
**بنابراین شما شرایط را برای صادرات گاز ایران به اروپا مهیا میبینید؟
این موضوع به سیاستهای آتی ایران در جهان به ویژه روابط تهران با واشنگتن بستگی دارد. گمان نمیکنم که سیاست های بایدن با ترامپ تفاوت خاصی داشته باشد اما باید دید که آیا شرکتها و کمپانیهای بزرگ نفتی از صادرات گاز ایران به اروپا حمایت میکنند یا خیر. سیاستهای آمریکا به گونهای است که کارتلها و شرکتهای بزرگ اجازه نمیدهند تا یک فرد به تنهایی تصمیم گیری کند. اما مجددا تاکید می کنم که هر اقدامی برای صادرات گاز تهران به قاره سبز به سیاستهای آتی ایران بستگی دارد. ما باید دیپلماسی هوشمندانه ای را اعمال کرده و از جایگاه قدرت منطقه خودمان استفاده کنیم.
223223