برترینها: اگر هم به اندازه کافی با اخلاقیات و منش گربهها آشنا باشید و هم در سالهای گذشته مانند من بخشی از روزتان را به تماشا کردن میم Meme گذرانده باشید حتما با من همنظر هستید که این موجودات پشمالو استعداد بینظیری در تبدیل شدن به میم دارند.
در این مقاله قرار است همین موضوع را بررسی کنیم و ببینیم آیا واقعا هر تصویر تصادفی از یک گربه میتواند به یک میم تبدیل شود؟
تابحال کسی رو دیدید که در این حد از دست یک هندوانه عصبانی باشه؟
وقتی در همون لحظهای که بچهها دارن از سر و کولت بالا میرن برمیگردی و به همسرت نگاه میکنی که در اوج آرامش داره چایی میخوره
شباهت!
وقتی با هزار شوق یک ظرف غذای جدید واسه سه تا گربهات خریدی و حالا خوشحالی که دیگه میتونن با نظم و آرامش غذا بخورن
طبق اخبار امروز یک گربهگرفتگیِ کامل اتفاق خواهد افتاد
عکسِ پیشنهادیِ آلبوم کاور برای خوانندههای رپ
کسی رو تو زندگیت داری که حسی شبیه به حسِ این گربه به یک سیب زمینی شیرین رو بهت داشته باشه؟
وقتی خودت بدعکسی ولی یک گربه فتوژنیک داری
وقتی مردی و گذاشتنت تو تابوت ولی خب ساعتِ غذا خوردن گربههات رسیده
_ رئیسم: مگه قرار نداشتیم هروقت زنگ زدم جواب بدی؟ چرا زنگ زدم جواب ندادی؟
_ من: راستش توضیح دادنش یکم سخته!
وقتی ساعت چهار صبحه و سعی میکنی دو تا عدد رو ذهنی ضرب کنی این واکنشِ آخرین سلولِ فعالِ مغزته
وقتی وسط هوار زدن متوجه میشی درواقع حق با کسیه که داری سرش داد میزنی
نمیدونم چرا به هرکی میگم یه گربه دارم که سه تا قلب داره یه جوری نگام میکنه
گربه که داشته باشی دیگه حوصلهات سر نمیره
حتما واکنش احساسیِ سگها به دیدن صاحبشون بعد از چند روز رو دیدین، اینم واکنش گربهها وقتی بعد از شش ماه صاحبشون رو میبینن
گربهها وقتی نمیخوان پیدا بشن
به نظرم این گربه تو زندگی قبلیش راننده ماشین سنگین بوده
وقتی گربه داری و خودت رو میخارونی
وقتی ساعت سه صبحه و باید بری دستشویی و گربهات طبق شرح وظایفش تو قرارداد مجبوره باهات بیاد
وقتی درباره اومدنت تو نقاشیهای باستانی هشدار داده شده
کسی میدونه اسم این گل که تو گلدون حیاط من دراومده چیه؟
شما رو یاد نقاشیهای رنسانس نمیندازه؟
جوری که گربهات نگاهت میکنه وقتی داری ظرف خاکش رو تمیز میکنی
وقتی صاحبت به طرز ناجوانمردانهای حاضر نیست برای بار چهل و دوم تو روز بهت غذا بده
وقتی رفتی دستشویی عمومی و قفل در خرابه
وقتی برای بار دهم در یخچالو باز کردی و مثل دفعههای قبل هیچچیز درست حسابی واسه خوردن پیدا نکردی درنتیجه تو آشپزخونه واستادی و با پوچی خیره شدی به افق
_ رئیسم: دیشب خوب خوابیدی؟
_ من: