برترینها: روز چهارشنبه، پنجم مهرماه که اعتمادآنلاین از «انتقاد شدید بابک حمیدیان از شهرداری تهران و تصاویر بیلبوردهای دفاع مقدس» نوشت، احتمالاً گمان نمیکرد این خبر چنین واکنشهای گستردهای برانگیزد. در خبر مذکور آمده بود که اکانتی بهنام بابک حمیدیان در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) یادداشتی را منتشر کرده مبنی بر اینکه شهرداری تهران حق ندارد از تصاویر شهدا سوءاستفاده کند و ادامه داده است در اعتراض به مقاصد آشکار و پنهان این اقدام، سیمرغ جشنواره فجرش برای بازی در نقش اصغر وصالی در فیلم سینمایی «چ» را عودت میدهد. این خبر واکنشهای بسیاری را برانگیخت و موجب تاختن عدهای به حمیدیان و همداستانی عدهای دیگر با او شد.
در همین حال عکسی قدیمی از این بازیگر سینمای ایران دستبهدست شد که روی آن نوشته شده بود: «من بابک حمیدیان واقعی هستم و هیچگونه صفحهای در دنیای بیاهمیت مجازی ندارم». با انتشار این عکس، کسانی آن را قدیمی دانستند و عدهای واکنشهای آن صفحه مجازی را به بابک حمیدیان واقعی، نزدیک خواندند. در طول شکلگیری تمام این حواشی، هیچ تایید و تکذیبی از سوی بابک حمیدیان در گفتوگو با هیچ رسانهای منتشر نشد تا به این ماجرا پایان دهد.
آقای بابک حمیدیان شما بازیگر خوبی هستید، یعنی اگر کسی بگوید جنس بازی شما را دوست ندارد، به نظر من که غرض دارد.
یک مرور سطحی بر کارنامه کاریتان نشان میدهد که چقدر کاربلد و به اندازه بازی میکنید. مثلا آن نقش دشوار و گنگ در «بیپولی» که چقدر باورپذیر و همگن با دیگر اجزای کار بود، نقشی در محرومیت و با اتکا به زبان بدن، بیگمان باید از تئاتر آمده باشی و به معنای واقعی «بازیگر» باشی تا چنین کاراکتری را دربیاوری، هرچه بود موفق بود، مثل «خرگیوش» که مهجور مانده اما بازی شما و البته تمام بازیهای آن کار تماشاییست، آن حجم از بلاهت و چِت و پَرت و پلا بازی کردن، کار خودت بود بابک خان.
حتی میشود به بازی کمنظیرت در «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» اشاره داشت که جولان میمیک بود و کلوزآپهای متعدد، درخشنده میدانست چه گوهری در اختیار دارد و با خیال راحت کادرش را روی صورت شیطانی و اهریمنی آن کاراکتر میبست، نقشی که با توجه به محدودیتهای موجود در سینمای ایران، نمیشد به راحتی اجرایش کرد و فقط صورت را از امکانات بدن در اختیار داشتید و انصافا هم درست ارائه دادید.
این چند نقش نمونه خروار بود و از حیث تنوع هم شگفتانگیز هستند، از کمدی بگیرید تا ملودرام و حتی تئاتر پرفروش این سالها، حتی موزیکالها که عرصه جولان بدن چُست و چابک شما بوده.
خلاصه که شما به غایت در کار خودتان خوبید، اما برادر این کار شما یک بدی دارد، نمی شود کنار ایستاد و فقط قرارداد بست و هوتوتو...
میدانید منظورم چیست؟ همان روزها که شما با محمدحسین خان لطیفی در یک پروژه نرم و گرم حضور داشتید به هرحال کمی هوا سرد بود و بیرون بادهای پاییز برخی را آزار داده، از آن داخل که شما ایستاده بودید از پشت پنجره امن قراردادها و پروژهها نمیشد عمر بازیگری را طولانی کرد.
کاش مثلا یک نانوایی داشتید، متعهد بودید سر ساعت نان پخت میکردید و تحویل مردم میدادید و تا فردا و بسمالله و آب و جارویی دیگر! بازیگر اما هنرمند است، هنرمند مسئولیت دارد لامصب، اصلا این حرفهای چپ و داستانهای هنر متعهد را هم که بگذاریم کنار، حتی اگر لیبرالیستی و دو دو تا چهارتایی هم نگاه بیاندازیم، میبینیم جایی از کار شما بدجور میلنگد؛ آخر مگر میشود حواست به اطرافت نباشد و بعد توقع داشته باشی فیلمهایت بفروشد؟ برادر جان سینماها را دیدهای؟ سه هفته است خاک میخورند! اصلا از شهرت و از آنها که هموطنت هستند خبر داری؟
شما که دیگر بادیگارد و چ و امثالهم را در کارنامه داری، نقش دانشمند هستهای را بازی کردن یعنی در قلب دغدغههای یک مردم بودن چگونه دکمه آف هرگونه موضعگیری را زدهای و مثل یک شبهاجنبی ، شبیه به کاراکترت در سریال خاتون رفتار میکنی؟ همان قدر غریبه و بیرحم!
آنجا اگر یک «خاتون» داشت، الان طرف شما هزاران خاتون است، دل این خاتونها بشکند، فیلمهایت نمیفروشد، فیلمهایت نفروشد، کسی قرارداد چرب نمیبندد، قرارداد چرب نباشد ، زندگی زناشویی قشنگ شما و مینا خانم ساداتی بهم میخورد. اصلا گور بابای عشق به مردم که کشک است، فکر سلامتیات باش، پنجره را باز کن و ببین بیرون چه خبر است؛ نه صفحه ذهن کبوتر آبیست و نه خواب گل مهتابیست.
الهام نداف نوشت: عصبانی نشو آقای بابک حمیدیان از اینکه عکست سطح شهر پخش شده! فقط سعی کن پای چیزی که بهش تن میدی وایسی، حالا میخواد اون چیز امضا کردن قرارداد با اوج و رسیدن به پول آنچنانی باشه یا انتخابِ ساندویچ خوردن به جای مصاحبه کردن! یاد بگیر تو زندگیت دروغ نگی آقای بابک حمیدیان
الی گفت: همین مونده یکی مثل بابک حمیدیان بیاد ادای اعتراض کردن دربیاره و مثلا خشمگین بشه
احسان رستگار هم اینطور توصیف کرد: آقای بابک حمیدیان! باز هم ثابت کردی، چهار سال قبل که در برنامه هفت عرض کردم، اصطلاحاً «هم از توبره میخوری، هم از آخور»، وصفی روشنگرانه، منصفانه و واقعبینانه بوده.
سید معین هم در انتها نوشت: آقای بابک حمیدیان نقش اصغر وصالی را یادتان هست؟ به نظرتان اصغر وصالی،یاور مردم بود یا ...؟