شمال نیوز : «وقف» سنتی به درازای تاریخ اسلام است و ریشه در آیات قرآن و روایات نبی مکرّم اسلام و سیره ائمه اطهار دارد و وجود موقوفات مختلف در مازندران و وقفنامههایی که چندصدسال قدمت دارند، بهترین دلیل بر اثبات این مدعا است که مردم این استان قرنها است که حساسیت ویژه به این «باقیه صالحه» داشتهاند.
ادارهکل اوقاف و امور خیّریه مازندران نیز نه بهعنوان مالک موقوفات استان که امانتدار و ناظری است که تکلیف شرعی و وظیفه قانونی دارد تا اجرای نیّات واقفان -که در این امر شرعی، اهمیتی ویژه دارد- بهدرستی انجام شود.
نقدی که به ادارهکل اوقاف و امور خیریّه مازندران و شخص «حجتالاسلام ابراهیم حیدری جناسمی» این است که درک درستی از شرایط حاضر و به تعبیر شهید بزرگوار آیتالله مرتضی مطهری «مقتضیات زمان» ندارد و اصرار دارد همان رویکرد سنتی نسبت به این «مستحبّ موکَّد» داشته باشد.
طی چندسال اخیر شاهد اتفاقاتی بودیم که متاسفانه موجبات حمله رسانههای معاند به سنت حَسَنه وقف شد مانند اراضی روستای آقمشهد ساری و ماجرای روستای دانیال سلمانشهر و در هر دو مورد شاهد سوءتدبیر در اداره کل اوقاف و امور خیریه مازندران بودیم.
این توقع زیادی نیست که بگوییم مدیرکل اوقاف و امور خیریه مازندران ، وظیفه دارد درخصوص چنین پروندههایی، با رسانهها بنشیند و با جهاد تبیین تلاش کند، روایت اول را به افکار عمومی ارائه نماید و همچنین با کمکگرفتن از معتمدان محلی و توجیه مردم، مانع از وقوع برخی اتفاقات شود.
مدیرکل اوقاف و امور خیریّه مازندران که گویا با فضای مجازی و ظرفیتهای جدید اطلاعرسانی بهطور کامل بیگانه است و حضور مردمی چندانی نیز ندارد، پس از چند سال فعالیت در این جایگاه، هفته گذشته نخستین نشست رسانهای خود را آن هم بصورت گزینشی و بدون حضور رسانه های منتقد برگزار کرد و همین رویکردِ ضعیف رسانهای، بزرگترین نقطه ضعف وی است.
شاید حیدری جناسمی تصور میکند تنها در هفته وقف-16 ربیع الاول- وظیفه دارد شتاب اطلاعرسانی را در مجموعه خود بیشتر کند و چند کلاس و همایش و نشست برگزار کند و پس از آن تا ماه ربیعالاول سال بعد وظیفه و تکلیفی جز امور روزانه و روتین اداری ندارد در حالیکه از نظر مدیرکل اوقاف و امور خیّریه، هر هفته باید هفته وقف باشد.
نقد دومی که به اوقاف مازندران وارد است اینکه برای نهادینه کردن «وقفهای نوظهور» که موضوعی است که برای جوانان، دانشگاهیان و نسل جدید هم جاذبه فراوانی دارد، اقدام قابل توجه برجسته ای انجام نداده است، موضوعاتی چون «آموزش و پرورش»، «مهارتآموزی جوانان»، «توجه به مددجویان در زندان»، «بهداشت و درمان»، «زنان بیسرپرست» و «کودکان کار».
امروز شاهد موج توجه ویژه اکثریت طبقات جامعه به این موضوعات هستیم و برابر بنیانهای شرعی وقف، میتوان وقفنامههایی با چنین نیتهایی تنظیم کرد و به واقفان و همچنین افکار عمومی اطمینان داد درآمد مورد نظر در وقفنامه دقیقاً در مسیر نیت واقف هزینه خواهد شد.
ادارهکل اوقاف استان مازندران به دلیل کمکاری، در این بخش توفیق اندکی به دست آورده است آن هم در شرایطی که همه از کثرت خیّران نیکاندیش در استان مازندران آگاه هستیم، خیّرانی که با تنظیم وقفنامه در همین موضوعات نوظهور، میتوانند پایهگذار نگاهی نو به سنت وقف در استان و حتی کشور باشند.
سومین نقدی که وارد است این است که ادراه کل اوقاف استان ارتباطی با جامعه نخبگانی ندارد و از آگاهانِ دلسوز مشورتخواهی و کسبنظر نمیکند و همین رویکرد رسانهگریزی و احساس بینیازی به نگاه و نظرات کارشناسی دلسوزان، ممکن است چهرهای مخدوش از این مجموعه ارزشمند در میان افکار عمومی برجای بگذارد که در نهایت به زیان فرهنگ وقف در استان خواهد شد.
نکته آخر اینکه کمتر فردی را میتوان یافت که اهل استان ولایتمدارِ مازندران باشد و دل در گروِ فرهنگ وقف نداشته باشد و هر کدام از ما وظیفه و تکلیف شرعی داریم در این مسیر، گام برداریم اما «مدیرکل اوقاف مازندران» باید بداند حرمت امامزاده با متولی آن است و وظیفه و تکلیف وی در این مسیر، بیش از شهروندان عادی و حتی بیشتر بزرگان استان است.