افسوس که صدای اعتراضش را نشنیدیم!

خبرآنلاین سه شنبه 25 مهر 1402 - 12:24
عباس یاری در فیلم امروز نوشت: امروز صبح با شنیدن خبر مرگ یکی از نام‌آورترین و برجسته‌ترین فیلم‌سازان تاریخ سینمای ایران، آقای مهرجویی بزرگ و همسر بزرگوارش، قلبم به درد آمد.

خبر مثل زلزله مهیبی بود که طنین پرقدرتش در بسیاری از فضاهای خبری و مجازی پیچید و بازتاب‌های بسیاری داشت. ضربات آن چاقوی مرگباری که به فجیع‌ترین شکل، جان او و همسرش را گرفت، دردش از ترکش‌های هولناکی که این چهره برجسته طی عمر فیلم‌سازی‌اش بارها و بارها با سانسور و تحقیر تحمل کرد و قلب و روح هنرمندش را خراش داد، کمتر نبود.

چهره پراحساس و نازنینی که تا او را از نزدیک نمی‌شناختید، باورتان نمی‌شد چه قلب پرمهری دارد. طی دو سه سال گذشته که آواری از بلا بر سر من می‌بارید، او جزو اولین کسانی بود که زنگ می‌زد و احساس همدردی می‌کرد؛ زمانی هم که ویروس کرونا به جانم چنگ افتاده بود و در بیمارستان منتظر ویزای رفتنم بودم، داریوش با چنان واژه‌های محبت‌آمیزی مرا مورد لطف قرار می‌داد که احساس می‌کردم تمام داروهای ضد ویروس را در رگ‌هایم تزریق کرده‌اند.

بسیاری از آن‌هایی که در اتاق‌های تاریک نشسته‌اند و برای ضربه‌زدن به فرهنگ این دیار تصمیم می‌گیرند، و شاید پاره‌ای از ما که فقط در تشیع جنازۀ هنرمندان حضور داریم، انگار یادمان می‌رود که مهرجویی، از گذشته تا امروز، خالق آثار ماندگار و پرافتخاری بوده که در اغلب آن‌ها بر سر همه ما فریادهای بی‌صدا کشیده است. کدام اثر مهرجویی را سراغ دارید که او دردمندانه از شیوه زندگی و بی‌توجهی‌مان به این آب و خاک، فریادش بلند نشده باشد؟ چرا آنجا گوش‌هایمان را بستیم و بی‌توجه از کنارش گذشتیم؟ مگر سینمای ما چند چهره شاخص مثل او داشت؟ ای‌کاش، ای‌کاش در وجود همه ما مثل این هنرمند انسان و ایرانیِ تمام عیار، سرسوزنی عشق به هنر، طبیعت، زیبایی و حتی حفظ محیط زیست وجود داشت.

هنگام تولید «نارنجی‌پوش» که متاسفانه حتی بسیاری از منتقدان و سینمایی‌نویسان ما در زمان نمایش، ارزش معنوی آن را درک نکردند، با افتخار همراه خانواده‌اش لباس کارگران شهرداری را پوشید، جارو به دستش گرفت و فریاد زد چرا کسی دلش به حال طبیعت بکرِ این آب و خاک نمی‌سوزد؟ او همراه خانواده‌اش زمان مصاحبه با ما هم لباس‌های نارنجی را به‌عنوان نمادی از همدلی با رفتگران شهرداری پوشید و جلوی مصاحبه‌گرانش نشست. افسوس و صد افسوس که هیچ‌کدام از ما صدای او را نشنیدیم و با انواع اهانت‌ها قلبش را مجروح کردیم...

عکس‌ها: ۲۵فروردین۱۳۹۱، داریوش مهرجویی، وحیده محمدی‌فر، مونا مهرجویی، عباس یاری و نیما حسنی‌نسب در ویلای مهرجویی
عکاس: هلیا رضایی

۲۴۵۲۴۵

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.