خبرگزاری مهر، استانها- فاطمه رحمتی: کتاب قطور دفاع مقدس پر از خاطراتی است که هر کدامش دنیایی حرف دارد، در روزهای هشت سال آتش و خون آنچه دلهای رزمندگان هشت سال دفاع مقدس را بیشتر گرم و زخمهایشان را درمان و به پیروزی امیدوار میکرد حضور شیرزنانی در پشت جبهه بود که با دستان پرمهر خود آذوقه مهیا کرده و همسران و فرزندانشان را با دعای خیر روانه جبههها میکردند.
این جلوههای زیبای حضور بانوان ایرانی در دفاع مقدس به عنوان نقش پشتیبانی و خدماتی در فراهم کردن تدارکات لازم برای رزمندگان در جبهههای جنگ از همان آغازین روزهای تهاجم دشمن شروع شد که، بیشتر این خدمات به صورت خودجوش و کمتر سازمان یافته در مراکزی نظیر مساجد، حسینیهها، مدارس با مشارکت فعال بانوان صورت میگرفت.
فعالیت بانوان در ستادهای پشتیبانی جبهه و جنگ به موارد خاصی محدود نمیشد و آنها متناسب با تواناییهایشان فعالیتهای متنوعی انجام میدادند.
نقش زنان در دوران دفاع مقدس از خانه تا خط مقدم تداوم داشته، چه آن زمان که با نداشتهها ساخته و همسر و فرزندان را با یک دنیا امید روانه جبههها میکردند و چه آن زمان که خود به خط مقدم رفته و برای پشتیبانی از رزمندگان به تأمین مایحتاج آنان و مداوای زخمهایشان مبادرت میورزیدند، با این وجود رشادتها و از جان گذشتگیهای زنان در دوران جنگ تحمیلی باعث شد امروز جامعه زنان ایرانی به شهیدهها، آزادهها و جانبازان غیور خود ببالد و زنان افتخارآفرینی را به دنیا معرفی کند که زینب وار استقامت کردند و با همه توان در پشتیبانی از جبههها نقشی کمتر از رزمندگان نداشتند.
«معصومه سوری» یکی از بانوان و شیر زنان دوران دفاع مقدس است که در کنار سایر بانوان بسیجی ملایر، نقش ارزندهای در پشتیبانی پشت جبهه داشته است.
وی که متولد ۱۳۴۲ در شهر آبادان است بعد از بمباران شهرهای جنوبی، با خانواده راهی ملایر میشود و فعالیتهای جهادی خود را در پشتیبانی از جبههها و دفاع مقدس در کنار بانوان بسیجی ملایر آغاز میکند.
وی در گفتگو با خبرنگار مهر از حال و هوای آن روزها روایت میکند.
این بانوی دوران دفاع مقدس اشاره کرد که در دوران پیروزی انقلاب نیز با اینکه یک دختر ۱۶ ساله بود همراه با خواهرش در برنامههای انقلابی از جمله راهپیماییها حضور پیدا کرده است.
وی با بیان این موضوع افزود: ما در آن دوران با توجه به اینکه خانواده مذهبی داشتیم سعی میکردیم فعالیتهای انقلابی داشته باشیم و وقتی انقلاب به پیروزی رسید بزرگترین آرزویمان برآورده شد.
سوری به شروع جنگ تحمیلی و حملات رژیم بعثی به شهرهای جنوبی اشاره کرد و گفت: ما در شهر آبادان زندگی میکردیم و در آنجا با خواهرم در جهاد سازندگی فعالیتهای مختلفی داشتیم که بعد از اشغال خرمشهر و نزدیکی دشمن به شهر آبادان از آنجا با خانواده به ماهشهر مهاجرت کرده و مدت یک سال هم در آنجا بودیم و بعد از آن به شهرستان ملایر آمدیم.
وی با اشاره به اینکه برخی اقوام نیز در این شهر بودند و ما در اینجا ساکن شدیم، افزود: دو سال در جهاد سازندگی ملایر فعالیتهایی از جمله نمونه گیری خون رزمندگان را در هنگام اعزام به جبهه داشتیم، چون از قبل این آموزشها را دیده بودم.
این بانوی دوران دفاع مقدس تصریح کرد: بعد از آن در درمانگاه سپاه و بازداشتگاه منافقین فعالیت داشتم و بعد از آن وارد گردان انصارالمجاهدین شدم و در کارهایی مانند سرکشی به خانواده بسیجیان و رزمندگان که کمکهای مالی نیاز داشتند فعالیت میکردیم.
وی اضافه کرد: ۲۰ ساله بودم که با آقای جوادی که اهل تویسرکان بود ازدواج کردم، ایشان هم از رزمندگان دوران دفاع مقدس بودند و بیشتر اوقات در جبهه حضور داشت، بعد از آن با خانم بیات که همسرشان و برادر همسرشان در عملیات کربلای ۴ و ۵ به شهادت رسیدند فعالیت داشتیم و در سال ۱۳۶۴ بسیج خواهران ملایر افتتاح شد. بنده به عنوان مسئول بسیج خواهران و خانم بیات به عنوان معاون مشغول شدیم.
سوری تصریح کرد: در این مدت فعالیتهای بسیج خواهران را داشتیم که رژیم بعثی بمباران استانهای دیگر را شروع کرده بود و استان همدان و ملایر نیز مورد بمباران قرار گرفت که شهر ملایر نیز بمباران شد و به همین خاطر بسیج خواهران را تعطیل کردیم و کارمان دوباره سرکشی از خانواده شهدا و رزمندگان بود که بعد از فروکش شدن بمبارانها فعالیتهای بسیج خواهران دوباره شروع شد.
وی ادامه داد: در این زمینه بانوان ما در بسیج خواهران کلاسهای قرآن را تشکیل داده بودند که یک مربی به نام خانم گودرزی آنها را آموزش میداد و بانوانی که در کلاسها شرکت میکردند معمولاً سن ۴۵ سال به بالا داشتند.
این بانوی دوران دفاع مقدس تصریح کرد: بانوانی چون خانم ونایی را در خاطر دارم که با آمدن به کلاسهای قرآن بسیج خواهران خودشان به محلات دیگر رفته و پایگاههای بسیج از جمله پایگاه عطیه و معلم و… را راه اندازی کردند و آنجا بانوان دیگر را جذب کلاسهای قرآن و فعالیتهای بسیج کردند و همین طور این فعالیتها گسترش پیدا کرد.
از بافت لباسهای گرم تا پختن مربا برای رزمندگان
وی با اشاره به اینکه این پایگاهها در واقع مرکز پشتیبانی جبههها بود، افزود: بسیاری از بانوان به صورت خودجوش در این پایگاهها فعالیتهایی از جمله دوخت لباس برای رزمندگان، پخت مربا و درست کردن ترشی، اهدای برنج، حبوبات و … را داشتند.
سوری در ادامه گفتگو افزود: یک خانمی به نام ماه منیر یزدی بود که همسرش نجاری داشت ایشان از نجاری همسرش چوب میآورد و زیر دیگها میریخت و آتش روشن میکرد و در این دیگها مربا درست میکردیم.
وی ادامه داد: همچنین یک خانمی به نام بتول روح افزا که بیشتر به خانم سیفی معروف است و در حال حاضر نیز به خاطر کهولت سن در بستر بیماری است نیز خودش ماشین بافندگی داشت و آموزش بافندگی برای بانوان را نیز داشت که لباسهایی از جمله جلیقه، کلاه و شال و.. میبافتند و بانوان دیگر نیز کمک میکردند و همه اینها را جمع میکردند تا برای جبهه ارسال شود.
وی یادآور شد: همچنین یک صندوق کمکهای مردمی هم برای رزمندگان در بسیج داشتیم که پولهایی که جمع آوری میشد برای خرید اقلام مورد نیاز رزمندگان هزینه میکردیم.
وی با بیان اینکه یکی از برادران به نام آقای عبدلی که ایشان هم مفقود الاثر شدند از کارکنان آموزش و پرورش بود، افزود: ایشان با وانت اقلام جمع آوری شده از قبیل لباس، مواد غذایی و… را از پایگاههای بسیج به سمت جبهه برای رزمندگان میبرد.
این بانوی دفاع مقدس اضافه کرد: همچنین کامیونهای بزرگ چادر، پتو و لباسهای کثیف و خونی رزمندگان را به بسیج میآوردند که اینجا بانوان تقسیم کار کرده و هر کدام تعدادی از این لباسها و پتوها را میبردند و میشستند و بعد از تمیز شدن دوباره به پایگاهها میآوردند و به سپاه تحویل میدادیم تا دوباره به جبهه بفرستند. منزلی هم وقف بسیج و فعالیتهای پشتیبانی جبههها شده بود.
وی ادامه داد: مرحوم شهربانو ونایی کلاً منزلش را وقف بسیج کرده بود، بسیار فعال بود و واقعاً در پشتیبانی از جبهه سنگ تمام گذاشته بود. بسیاری از بانوانی که نامشان را بردم در حال حاضر در قید حیات نیستند، واقعاً از همه چیزشان گذشته بودند و جهادی کار میکردند که خداوند همه آنها را رحمت کند.
سوری با بیان اینکه همچنین علاوه بر این فعالیتها برنامههایی مانند آموزشهای نظامی، عقیدتی، فرهنگی و… را برای بانوان در بسیج داشتیم گفت: در هفته بسیج در خیابانها رژه داشتیم و بانوان بسیار فعال بودند.
وی با اشاره به زندگی خود در آن دوران تصریح کرد: همسرم بیشتر اوقات در جبهه بود و من دو فرزند آن موقع داشتم البته چند ماه یک بار میآمد و به ما سر میزد و ایشان هم از اینکه بنده در کنار سایر بانوان بسیجی فعالیتهای پشت جبهه را داشتیم خرسند بود.
سوری اضافه کرد: به محض اینکه مشکلی بود یا عملیاتی در جبههها صورت میگرفت بانوان به سرعت برای کمک رسانی و تهیه آذوقه به صورت خود جوش پیش قدم میشدند و فعالیت خود را در پایگاهها شروع میکردند و این حمایت پشت جبهه بی نظیر بود.
این بانوی دوران دفاع مقدس به بیان خاطراتی از فعالیتهای پشت جبهه اشاره کرد و گفت: یک روز من و خانم بیات برای سرکشی به چند خانواده رزمنده رفتیم که آنها را از احوال فرزندانشان با خبر کنیم و خبر سلامتی آنها در جبهه را به آنها دادیم که فردای آن روز دیدیم همان بچهها به شهادت رسیدند و این واقعاً برای من خاطره غم انگیزی است. بانوان، همسران و فرزندان خود را برای اعزام به جبهه بدرقه میکردند.
خانوادهها پشتیبانِ رزمندگانشان بودند
سوری ادامه داد: یادم هست شهید یونسی که یکی از همکاران ما در سپاه بود سه فرزند دختر و یک فرزند پسر داشت که خداوند دو فرزند دو قلوی دختر دیگر نیز به وی عطا کرد و صاحب ۵ فرزند دختر شده بود، بار آخری که به جبهه رفت به من گفت خواهر سوری برای دوقلوها شیر بخرید کنار آنها باشید و حمایتشان کنید و من گفتم آنها خدا را دارند ولی چشم، مطمئن باشید که کنارشان خواهم بود و بعد هم به شهادت رسیدند.
وی اضافه کرد: در عملیات کربلای ۴ نیز بسیاری از رزمندگان ملایری به شهادت رسیدند و روز غم انگیزی بود که مردم در خیابانها تجمع کرده بودند و منتظر پیکرهای شهدا بودند.
خاطرهای شیرین و به یاد ماندنی به نام آزاد سازی خرمشهر
این بانوی دفاع مقدس با بیان اینکه یکی از زیباترین و شیرینترین خاطرات من آزاد سازی خرمشهر بود، افزود: آن روز بنده با چند تن از پزشکان ملایری برای ویزیت رایگان به روستا رفته بودیم که آن موقع بسیاری از پزشکان جهادی برای ویزیت به روستا میرفتند، در حال بازگشت بودیم، در یکی از روستاها دیدیم که کشاورزان سر زمین بیلهای کشاورزی را بالا آورده و تکان میدهند. دکتر شاملو یکی از پزشکان جهادی گفت چه اتفاقی افتاده؛ چرا این حرکات را میکنند. من فوراً گفتم فکر کنم خرمشهر آزاد شده. بعد از آنجا رفتیم و پرسیدیم چه شده گفتند بله امروز خرمشهر آزاد شده و بعد، آن پزشک برایمان بستنی به عنوان شیرینی خرید و بسیار خاطره به یا ماندنی برای من بود.
ضرورت معرفی بانوان دوران دفاع مقدس به نسل جوان
سوری با بیان اینکه روزهای دفاع مقدس با خاطرات تلخ و شیرینش گذشت، گفت: بنده هم فعالیتهای خود را در حوزههای فرهنگی، نظامی، فرهنگی، اردویی و… در کنار سایر بانوان مسئول در بسیج داشتم و حدود ۱۲ سال هم است که بازنشسته شدهام.
وی با بیان اینکه امروز نیاز است تا بیش از گذشته دوران دفاع مقدس برای نسل جوان تبیین شود، تصریح کرد: دختران امروز باید با بانوان دوران دفاع مقدس بیشتر آشنا شوند بانوانی که با داشتن حجاب و عفت در همه فعالیتهای اجتماعی مشارکت داشتند و پشتیبانی جبههها را داشتند و با افتخار همسران و فرزندان خود را راهی جبهههای جنگ میکردند.
این بانوی مجاهد با تاکید بر اینکه دختران امروز مادران فردای این جامعه هستند تصریح کرد: نیاز است بانوان امروز در تربیت نسلی اسلامی و به ویژه رعایت حجاب که تاکید همه شهدا بوده در مسیر حضرت زهرا (س) تلاش کرده تا آینده این کشور با داشتن بانوانی اسلامی و فرهیخته به پیشرفتهای بیشتری دست پیدا کند.
سوری یادآور شد: نیاز است تا در راستای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و آشنایی بیشتر نسل امروز با بانوان دوران دفاع مقدس بیشتر تلاش شود و در راستای الگوگیری از صبر و مقاومت مادران شهدا، همسران شهدا و کسانی که پشتیبانی جبهه را داشتند، بیشتر به نسل جوان و به ویژه دختران امروز معرفی شوند.