خبرگزاری فارس البرز؛ رضا شاکری: تصویب بودجه سال 1400 با چالشهای بسیاری همراه بود. بودجه ای که دولت در مرحله اول به مجلس ارائه کرد مشکلاتی نظیر تغییر ساختار بودجه، وابستگی شدید بودجه به نفت، افزایش فروش اوراق و درآمدهای مالیاتی را به همراه داشت که از نظر کارشناسان اقتصادی تورمزایی بودجه 1400 مهمترین مشخصه آن بوده و کارشناسان هشدار دادند که این بودجه متورم، حتماً به فقیرتر شدن مردم میانجامد. بطوریکه ماحصل رشد بیسابقه هزینههای بودجه ۱۴۰۰ کنار درآمدهای مشکوک و ناپایدار، افزایش ریسکی فروش ۲.۳ میلیون بشکه نفت، بیتوجهی به افزایش درآمد مالیاتی، یارانههای پنهان و فروش بیحساب وکتاب اوراق، تورمی بود که فقیرتر شدن مردم را در سال آینده بههمراه دارد.
با مقاومت مجلس در مسیر تصویب بودجه دولت مجبور شد تغییراتی را در بودجه اعلام کند و بخشی از ایراداتی را که نمایندگان مجلس مد نظر داشتند مرتفع کند.
بهطور ساده دولت بودجه را طوری نوشته است که هزینهها اجرایی میشود ولی درآمدی حاصل نمیشود و در نتیجه باز هم سناریوی کسری بودجه و روشهای تأمین مالی آن موجب افزایش تورم خواهد شد. دولت تورم هدفگذاریشده برای بودجه ۱۴۰۰ را ۲۲ درصد اعلام کرده است! اما با توجه به درآمدها و هزینههای درنظر گرفتهشده در لایحه بودجه ۱۴۰۰ احتمال تحقق این هدف بعید به نظر میرسد.
قانون بودجه مناطق محروم نیازمند بازنگری
فارغ از مباحث ملی و اقتصادی در سطح کلان بودجه، ساختار بودجه در سطح استانی و منطقهای نیز چالشهای اساسی دارد که از مهمترین آنها میتوان به تصویبنامه در خصوص تعیین مناطق محروم و کمتر توسعه یافته در امور حمایتی اشاره کرد که در سال ۱۳۸۸ تصویب شده است و همچنان بدون تغییر و بروزرسانی هرساله در حال اجرایی شدن است.
بر اساس قانون الحاق یک تبصره به قانون اصلاح جداول شماره (4) و (8) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و قانون بودجه سال 1385 کل کشور، تخصیص دو درصد (2%) از درآمد حاصل از صادرات نفت خام و گاز طبیعی به استانهای نفتخیز و گازخیز و شهرستانها و بخشهای محروم کشور و الزام دولت برای جبران عقب ماندگیهای استانها و مناطقی که شاخصهای توسعه آنها زیر شاخص میانگین کشور هستند، تصویب شده و ملاک اعمال تسهیلات و حمایتهای دولت در بودجه قرار گرفته است.
این قانون با نقدهای بسیار جدی از نظر کارشناسان اقتصادی روبهرو است. اول اینکه این قانون در سال 1388 تصویب شده و هر ساله بر اساس تقسیم بندی انجام شده در آن سال، اعتبارات محرومیت زدایی تخصیص داده میشود. با گذشت 11 سال و تغییر و تحولات صورت گرفته در یک دهه اخیر، باید این تقسیمبندی بروزرسانی شود تا حداقل تاثیر تخصیص اعتبارات به این مناطق در سالهای گذشته مشخص شود. همچنین اگر منطقه محروم جدیدی به وجود آمده باشد، شناسایی شود تا در تصمیمگیریها لحاظ شود. چرا که تداوم وضعیت فعلی موجب عدم تخصیص کارای منابع محدود مالی کشور شده و شکاف بین مناطق را گسترش خواهد داد.
چه دلیلی وجود دارد اگر یک منطقهای مرکز استان است، مشکل زیر ساخت تامین آب شرب نداشته باشد؟ یا سرانه آموزشی کافی داشته باشد به طوری که محرومیت آموزشی در آن تعریف نشود؟
دوم اینکه مرکز استانها در این تقسیمبندی به دلیل ملاحظات خاصی، جز مناطق محروم شناسایی نشدهاند. دست از تقسیمبندیها و عدم توجه به شاخصهای اقتصادی و اجتماعی، قطعا ناکارآمدی تخصیص و هدر رفت منابع را در پی خواهد داشت. چه دلیلی وجود دارد اگر یک منطقهای مرکز استان است، مشکل زیر ساخت تامین آب شرب نداشته باشد؟ یا سرانه آموزشی کافی داشته باشد به طوری که محرومیت آموزشی در آن تعریف نشود؟
بطور مثال در این تقسیمبندی هم شهر تهران و هم شهر زاهدان به دلیل منطقه مرکز استان بودن جزو شرایط محروم به حساب نمیآیند در حالی زیرساخت های این دو شهر با همدیگر فاصله نجومی دارد. یا در استان البرز به دلیل مهاجرت پذیری بالا سرانه آموزشی از استان سیستان و بلوچستان هم کمتر است و هر ساله چند هزار نفر به تعداد دانش آموزان استان افزوده میشود اما بر اساس این تقسیم بندی کرج سهمی از بودجه مناطق محروم ندارد.
ضرورت ورود مجلس برای بازنگری
بنابراین نمایندگان مجلس باید در این حوزه ورود کرده و اصلاح قانون تقسیمبندی مناطق محروم را مد نظر قرار داده و تجدید نظر اساسی در شناسایی مناطق محروم و نیازمند حمایت داشته باشند. در این زمینه باید شاخصی تعریف شود تا فارغ تقسیمبندی سیاسی، با لحاظ مولفههای اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی، آموزشی و غیره وضعیت هر منطقه تعیین گردد. همچنین نظارت با برنامه بر تخصیص اعتبارات بر مناطق محروم صورت بگیرد. بهطوریکه معیارگذاری شود که در ازای پرداخت و تخصیص منابع به منطقه محروم خاص، آن منطقه در بازه زمانی مشخص به حل و فصل یکی از مشکلات محرومیت زا در آن منطقه بپردازد. چرا که تداوم تخصیص منابع به مناطق محروم بدون نظارت و معیارگذاری، چیزی جز توزیع رانت و تخریب جایگاه و نقش محرومیت زدایی بودجه نخواهد بود.
طبق آمارهای رسمی اکثر سرانههای استان البرز در زمره پایین ترین سرانههای کشور است و این در حالی است که سالانه 80 هزار نفر بر جمعیت استان افزوده می شود
در کنار چالش تقسیمبندی مناطق محروم، مورد مهم دیگر در بودجههای استانی عدم هماهنگی بین وضعیت و شرایط هر استان با بودجه تخصیص یافته به آن است. بطور مثال در شکل زیر سرانه بودجه استانی را نشان داده شده که نشان میدهد فارغ از مبلغ مطلق بودجه، توزیع بودجه به ازای هر نفر در استانهای کشور چه شکاف عمیقی و ناعادلانهای وجود دارد. بر اساس این نقشه، استانهای البرز و تهران کمترین میزان سرانه بودجه کشوری را دارند که این مسئله حاکی از عدم توجه به تراکم جمعیت در استانها برای تخصیص منابع استانی است.
البرز پایین ترین سرانهها را دارد
بطور دقیقتر در مورد استان البرز، که چهارمین استان پرجمعیت کشور بوده و علاوه بر وجود بالاترین نرخ مهاجرت کشور (۳/۹) که بصورت سالانه ۸۰ هزارنفر بر جمعیت استان افزوده می شوند، طبق آمارهای رسمی کشور اکثر سرانههای این استان در زمره پایین ترین سرانههای کشور است.
در مولفههایی نظیر سرانه درمانی (پایین ترین سرانه و یک چهارم کشوری)، سرانه آموزشی (البرز ۳/۸ و میانگین کشوری ۵/۲) ، سرانه ورزشی (البرز ۵۳ سانتی متر و میانگین کشوری ۱متر و ۲۰ سانتی متر)، سرانه فضای سبز (البرز ۱۳متر و میانگین کشوری ۱۷متر) وضعیت نامناسبی دارد.
با این حال عدم اختصاص اعتبار مناسب برای راه اندازی و تاسیس استان از ابتدا ( 1389) تاکنون، باعث عقبماندگی ساختاری این استان گردیده و همچنین استیجاری بودن ساختمانهای برخی از ادارات دولتی، وجود24هزار زندانی در 3 زندان بزرگ مستقر در شهر کرج ، همچنین جمعیت 500 هزار نفری دانش آموزی این استان که نزدیک به کل جمعیت برخی استانها می باشد و بالا بودن رتبه استان در آسیب های اجتماعی برمشکلات عدیده استان افزوده است.از طرف دیگر این استان بدلیل عدم توسعه یافتگی سایر استانها، مجاورت با استان تهران و گران بودن هزینه مسکن در استان تهران دارای سرریز جمعیت بسیار بالایی است. اما در کنار این وضعیت، نگاه کلی به وضعیت بودجه اختصاص یافته به این استان، وضعیت ناعادلانه تخصیص بودجه را به وضوح میتوان مشاهده کرد.
جمع تملک داراییهای سرمایه ای بودجه برای هر استان برابر است با قانون متوازن + 3 درصد نفت + 0.27 % ارزش افزوده + اعتبارات استانی + اعتبارات ملی.
مقایسه جایگاه استان البرز در کنار سایر استانهای کشور حاکی از آن است که در تخصیص بودجه به این استان به هیچ وجه شرایط خاص این استان توجهی نشده است و این استان در رتبه 28 ام کشوری قرار گرفته است.
در این زمینه بررسی نسبت منابع به مصارف استانها نیز نشان میدهد که حتی درآمدهای حاصل شده در خود استان نیز به استان اختصاص نیافته و تنها حدود یک چهارم، درآمدهای این استان به مصارف در داخل این استان اختصاص پیدا کرده است.
بودجه متوازن، بودجه استانی و اعتبارات ملی سه جز اصلی جمع تملک دارایی های سرمایه ای هر استان هستند. در زمینه بودجه متوازن باید تناسبی بین فروش نفت و قانون استفاده متوازن برقرار باشد! فروش ۲.۳ میلون بشکه در روز که با واقعیت فاصله بسیار دارد عملاً نمی تواند منابع قانون استفاده متوازن را به قدر کافی فراهم نماید. حتی در صورت تحقق فروش نفت مدنظر دولت که بسیار بعید است، در این زمینه نیز استان رتبه نامناسبی داشته و در رتبه ۲۴ ام کشوری قرار دارد. پس تکیه استان تنها بر بودجه استانی و اعتبارات ملی است.
در تملک استانی نیز البرز وضعیت بحرانی در کشور داشته و در رتبه 29 ام کشوری دارد که با در نظر گرفتن شرایط استان البرز و درآمدهای حاصله در این استان، عدم توزیع عادلانه و کارا بودن تخصیص بودجه قابل مشاهده است.
در زمینه اعتبارات ملی نیز لازمه ذکر شود که این اعتبارات به منابعی اطلاق میشود که سازمان برنامه و بودجه کشور بنابر درخواست دستگاه اجرایی مبنی بر وجود مشکلات و مسائل موجود در استان که جنبه ملی داشته و نیازمند مساعدت ملی است، به هر استان بر اساس موافقتنامه های صورت گرفته با دستگاه اجرایی استانی تخصیص میدهد.
در اعتبارات ملی رتبه البرز 28 ام کشور است
بررسی وضعیت اعتبارات ملی در استان البرز در بودجه 1400 و مقایسه آن با سال 1399 عمق مشکل را برای استان البرز مشخص میکند. بر اساس شکل زیر، البرز در رتبه 28 ام کشوری قرار دارد که نشان از عملکرد مدیریت اجرایی استان است که نتوانستهاند منابع کافی را از سازمان برنامه و بودجه کشور در مقایسه با سایر استانها اخذ کنند.
تامین اعتبار برای پروژه های ملی مستلزم آن است که دستگاه اجرایی استان از ماه ها قبل از تخصیص بودجه با رایزنی با سازمان برنامه و بودجه نظر مساعد این سازمان را جلب و تفاهمنامه های مربوطه را منعقد کند. تملک دارایی های سرمایه ای ملی استان البرز هم در مقایسه سال 1400 نسبت به 1399 کاهش 34 درصدی مبلغ مطلق این اعتبارات را نشان میدهد. یعنی با فرض اینکه تورم در سال 1399 صفر درصد بوده است و هیچ افزایش قیمتی در اقتصاد رخ نداده باشد، مبلغی که در اختیار استان قرار گرفته است، دو سوم منابع سال 1399 است و این مسئله اوضاع بسیار نامناسب بودجه استان البرز را نشان میدهد. این در حالی است که برخی استانها درآمدهای پایین تری را کسب نموده اند ( بعضا تا یک هفتم البرز) اما اعتبارات عمرانی بیشتری را دریافت نموده اند.
پس اگر یک جمعبندی داشته باشیم، قانون تقسیم بندی مناطق محروم کشور که از سال 1388 اجرا میشود، نیازمند بازنگری جدی و شناسایی دوباره مناطق محروم با تکیه بر شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، آموزشی، بهداشتی و غیره است.
همچنین نظارت با برنامه بر تخصیص اعتبارات بر مناطق محروم صورت بگیرد و معیارگذاری مناسبی برای تخصیص اعتبارات وجود داشته باشد.
تخصیص بودجه بر هر استان نیز نیازمند بازنگری است، بهطوریکه منابعی که در اختیار هر استان قرار میگیرد متناسب با شرایط اقتصادی و آینده پیش روی آن استان باشد که در غیر این صورت تداوم وضعیت فعلی تخصیص بودجه، نابرابری درآمدی، آموزشی، بهداشتی و عمرانی در مناطق مختلف کشور به همراه داشته است.
در استان البرز در زمینه اعتبارات ملی که بخش مهمی از بودجه استان را باید تشکیل بدهد و با در نظر گرفتن شرایط خاص این استان، نیازمند منابع ملی جهت توسعه زیرساختها است. ضعف شدیدی از سمت دستگاههای اجرایی وجود داشته که نه تنها به لحاظ اسمی نسبت به سال 1399 افزایش نداشته بلکه 34 درصد نیز کاهش پیدا کرده است.
انتهای پیام/ب