آیین بزرگداشت دکتر یونس شُکرخواه - پدر روزنامهنگاری آنلاین ایران و استاد بازنشسته علوم ارتباطات - عصر جمعه 19 آبان 1402 در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
بر پایه گزارش کانال عرصههای ارتباطی، سجاد عزیزیآرام، مدیر کانون ادبی زمستان - میزبان مراسم- دربارۀ یونس شکرخواه گفت: او به دور از هیاهو و فردی بسیار موثر است که در مدت زمان حضور خود در این کانون اتفاقات مهمی را در بخش رسانه رقم زده و در عرصه رسانه، رفتار و زندگی شخصی و قلب و زبان او یکی است و این خود تعریف رسانه است.
دکتر هادی خانیکی - استاد پیشکسوت علوم ارتباطات- نیز به رغم آنکه درگیر بیماری است در مراسم حاضر شد و گفت: هفته پیش سالگرد درگذشت قیصر امینپور بود. هرسال همه باهم میرفتیم و امسال با همسرم به دیدار قیصر رفتیم. امروز صبح نزد دکتر شفیعی کدکنی بودم و گفتم فکر میکنم یک نفر به دعوت شما جواب رد داده باشد و آن پدر قیصر امینپور بود که قبول نکرد امینپور در تهران دفن شود و او در گتوند دفن شد. به وی گفتم امروز دیدم شهر بوی قیصر را گرفته و نام کوچه کنار منزل او را تنفس صبح گذاشتند.
وی ادامه داد: اگر کسی شعر نداند و نفهمد، ارتباطات را نمیداند و نمیفهمد. زیرا مخاطب او، ایرانی و اهل شعر است. شعر در ارتباطات کار آمار و جدول علم را میکند. شُکرخواه مردی منعطف است. وقتی در روزنامه کیهان بودیم یک چهره ملی ما را دعوت کرد. او به پدر همسر خود خیلی تکریم میکرد و شکرخواه گفت: اگر قرار بر ازدواج باشد و من اینگونه شوم، هرگز ازدواج نمیکنم. حتی متنی هم نوشت و آن را امضا کرد. یونس البته 6 ماه بعد ازدواج کرد! البته من نامه مکتوب شکرخواه را داشتم منتها گم کردم.
حجتالله ایوبی هم در این مراسم گفت: همه عنوانها در مقابل نام دکتر شکرخواه سر تعظیم فرود میآورند. او از تجلیل نیاز ندارد و این ماییم که نیاز داریم ستارههای آسمان ایران را به جوانان معرفی کنیم. همواره با خودم میگویم چگونه است که آدمی تا این حد کامیاب میشود و دشمن و حسود ندارد؟ او هیچوقت دنبال نام و نان نبوده و نیست. افراد و چیزهایی را میبیند که دیگران نمیبینند. او خودش است.
در بخش دیگری از این مراسم هم فریدون صدیقی روزنامهنگار پرسابقه یادآور شد: بعضی اسم هستند و بعضی رسم؛ یونس شکرخواه رسم است. او را از کیهان میشناسم، پر از رنج و تلخکامی و شعفهای بسیار و همچنان برنا و کنجکاو. یک راز گفته شده است و نامکشوف. به مناسبت پنجاهمین سال تولد او یادداشتی نوشتم که در بخشی از آن آمده بود: "شکرخواه همانی است که بود، مهآلود و بارانی بیحبوبغض؛ همانی که ۲۳ سال پیش دیدم و رنگین کمان جوانی را حفظ کرده است."
سید فرید قاسمی پزوهشگر تاریخ مطبوعات نیز در این مراسم گفت: اگرچه درباره دکتر شکرخواه بسیار گفته و نوشتهام اما حق مطلب ادا نشده است؛ چرا که:
در وصف او بیانم قاصر است
کی توان گفت آنچه اندر خاطر است..
او وسیع و عمیق است و در بینش و منش، انسان به تمام معناست. سکوتمندی باوقار و مداراورزی بهبودخواه است. نانوشتههای او غنیتر از انتشارات اوست. در دنیا مرسوم است استادانی با این مرتبه علمی و دانش تجربی، در مراکز تربیت مدرس علوم ارتباطات و رسانه، روزنامهنگاری و فرهنگستانهای مرتبط حفظ میشوند ولی در این جا اینگونه نیست. آمران و عاملان بازنشستگی او باید بدانند:
مهر فروزنده چون پنهان شود
شبپره بازیگر میدان شود
مهره نمیتواند جای چهره را بگیرد. در این مملکت باید به فکر بود. نباید گذاشت عرصه از انسانهای کارآمد و خدوم تهی شود. چراکه:
چو بیشه تهی ماند از نره شیر
شغال اندر آن بیشه آید دلیر
مجید رضاییان دیگر استاد روزنامهنگاری هم در این آیین شکرخواه را روزآمد، بذلهگو و زلال توصیف کرد و گفت: همه باید بگوییم شاگرد شکرخواه بودهایم. منتها گاه حواسمان پرت میشود و قدر گنجینهها را نمیدانیم. سعی نکنیم این گوهرها را به حاشیه برانیم. روزنامهنگاری ما با شکرخواه تعریف میشود.
منوچهر زندی روزنامهنگار ورزشی نویس و کهنهکار هم گفت: دو سه ماه قبل انجمن جهانی ورزش مرا به عنوان یکی از چهرههای قرن در عرصه ورزشی نویسی انتخاب کردند و ناگهان هجوم برخی از روزنامهنگاران اتفاق افتاد. در سالهای دور در کیهانورزشی کسانی را داشتیم که فدراسیون را زیرورو میکردند و کسانی هم به ما الصاق شدند که ما رفتیم. اما دکتر شکرخواه که به کیهان ورزشی آمد و با او حرف زدیم باور کردیم که او لایقترین است. امروز ۴۰ سال از آن روزها میگذرد و همان باور را وارم که او لایقترین است. او در قالب معلم، رفیق و همراه آنچنان بلد است که پیشکسوت راستین او را سزد.
عباس یاری از پایه گذاران مجله فیلم نیز در سخنانی بیان کرد: ۵۰ سال در خدمت فریدون صدیقی کار روزنامهنگاری کردم اما خودم را همیشه شاگرد استاد شکرخواه میدانم و از نگاه و روش و شخصیت وی بسیار آموختم. ۴۱ سال در مجله فیلم و فیلم امروز کار کردم و شاید فکر کنید حوزه کاری من و استاد شکرخواه نزدیک نیست اما وی با خیلی از اهالی سینما، فیلمنامهنویسان، ترانه سرایان و... نزدیک است و در پایان گفت: آقای شکرخواه! هرجا که عشق و شعر و حال خوب هست شما هستید.
خود دکتر یونس شکرخواه هم ضمن سپاس از حاضران گفت: ۲۱-۲۲ ساله بودم که از طریق آقای خانیکی روزنامهنگار شدم. مدیون تکتک دوستانم هستم. در رشته مطالعات فرهنگی، متیو آرنولد میگوید روزنامهنگاری ادبیات شتابزده است، شما کندتر بروید ما کنار شما هستیم.
مهدی یغمایی و محمدرضا چراغعلی هم با اجرای موسیقی برنامه را متنوع تر و جذاب تر کردند.