روز گذشته ورزش مدیا جواد نکونام را مورد نقد قرار داده و نوشت: خدا را صد هزار مرتبه شکر لیگ برتر فردا تمام میشود و لااقل تا مدتی قرار نیست مصاحبههای جواد نکونام را بشنویم؛ خط تولید کلمات تکراری، بد و بیراه و لعن و طعن، تحقیر بازیکنان خودی که شما «هیچی» نیستید و منت گذاشتن بر سر هوادار که اگر من نبودم استقلال را میخوردند... استاد که تا دیروز لالیگایی بود، امروز شیفت کرده روی لیگ برتر انگلیس و در حالی که تیمش هنوز آشکارا شانس قهرمانی دارد، دومی احتمالیاش را با نایبقهرمانی آرسنال مقایسه میکند. به این ترتیب تیمی که در بیست مسابقه این فصلش صفر یا یک گل زده، در ترازوی معوج جواد همتراز تیم افسونگری قرار میگیرد که در سختترین لیگ جهان نودویک گل زده و فوتبالش روح مخاطب را نوازش میدهد. خدا قوت مشتی!

حتی اگر فردا استقلال قهرمان شود، نکونام سنگینترین هزینه تاریخ را برای این جام داده. از توبه و تعهد و تزویر تا تحقیر و تکبر و خرافات. او همه اینها را به خودش و تیمش تحمیل کرد تا شاید به جامی دست پیدا کند که قبلا یک بار عبدالله ویسی آن را برده و دو بار به حسین فرکی رسیده! جزء به جزء رفتارهای امسال جواد، ترجمان این فریاد بلند بود که: «از من بیزار باشید.» نه آداب بالانشینی را بلد بود و نه جنبه پایین آمدن داشت. در زمان صدرنشینی به آفت غرور گرفتار آمد و سرمستانه به خبرنگاران نهیب زد: «هر کاری دلم بخواهد میکنم.» در زمان افول و نزول هم رسم جرزنی پیشه کرد و از هر دو کلمه حرفش، یکی شد طعنه به تیم رقیب؛ سنت بازندههای عاجز. بس است، به خدا بس است.
رسانه دشمن شما نیست. فروردین دو سال پیش، در روزهایی که استقلال داشت کارش را میکرد و پرسپولیس گرفتار پرحرفیهای حمید مطهری شده بود، در نقد دستیار وقت سرخها نوشتیم: «آیا کسی تا به حال صدای گابریل پین را در استقلال شنیده؟» آخر آن فصل مطهری رفت و اوسمار ویرا جای او را گرفت، پارسال به دبل قهرمانی پرسپولیس کمک کرد و امسال ممکن است با رساندن قرمزها به جام، کار نیمهتمام یحیی گلمحمدی را تمام کند. از مردی حرف میزنیم که در اوج بیاعتمادی و با انبوهی از انتقادات سرمربی پرسپولیس شد، اما نه یک خط به کسی بیاحترامی کرد و نه بعدها هنگام موفقیت دنبال رجزخوانی و انتقامگیری رفت. مگر این «آدم حسابی» بودن چه اشکالی دارد که بعضی آن را نمیآزمایند؟