به گزارش خبرگزاری صداوسیما ،شبکه سه سیما در برنامه میزگردسیاسی میزبان سیدامیرحسین قاضی زاده هاشمی، نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به همراه مشاوران وی
اقایان محمدرضا میرشمسی و صالح اسکندری بود.
کارشناسان حاضر در این برنامه هم آقایان سیدمحمدکاظم سجادپور، ابراهیم متقی، فؤاد ایزدی بودند.
هویت بخشی و خلق قدرت مبنای سیاست خارجی باشد
قاضی زاده هاشمی: در ابتدا دو سه نکته در رابطه با بحث سیاست خارجی و اینکه ما از سیاست خارجی به دنبال چه چیزی هستیم، عرض کنم، همکاران من در رابطه با نگاههای حاکم در طی این چهل سال چهار دهه بعد از انقلاب، یک توضیحاتی خواهند داد و بعد ما وارد برنامههای خودمان خواهیم شد. جامعه انسانی مبتنی بر نیاز به یکدیگر شکل گرفته اند، انسانها همه به هم نیاز دارند، هم در داخل کشور و هم در بین کشورها، چون نیازهای همدیگر را تکمیل میکنند. چه روابط اجتماعی داخلی برای مرتفع سازی و تکمیل کردن نیازها پاسخ دادند است، چه روابط خارجی مبتنی بر این است. اما وقتی ما یک رابطهای با خارج میخواهیم برقرار کنیم، غیر از اینکه منافع مان را بخواهیم حاصل کنیم، میخواهیم هویت مان را حفظ کنیم، میخواهیم استقلال مان را حفظ کنیم، میخواهیم ایجاد و خلق قدرت کنیم بعنوان یک کشور دست دوم یا سومی شناخته نشویم، صاحب تمدن هستیم، این تمدن را میخواهیم حفظ کنیم و تعالی بدهیم. همچنین میخواهیم امنیت مان را حفظ کنیم و از تعرض دیگران به کشورمان جلوگیری کنیم. بر این مبنا دیپلماسی ایران بخصوص بعد از انقلاب براساس سیاست خارجی شکل گرفته است، اما ما در طی چهار دهه قبل از دولت حضرت آیت الله رئیسی عمدتاً با دو رویکرد روبرو بوده ایم، که این دو رویکرد را دوستان ما یک مقدار بحث کنند و بعد بگوییم که از زمان دکتر رئیسی این دو رویکرد به یک ترتیبی کنار گذاشته شد و یک رویکرد سومی به صورت بارزتر و واضحتر به میدان دیپلماسی کشور آمد و در ادامه برنامههای دولت مردم و دولت خانواده را عرض میکنم.
میرشمسی: عرض کنم، مسئله افراط و تفریط همیشه بوده است و ما هم چه در محیط داخلی و چه در محیط بین الملل از این افراط و تفریط آسیب دیده ایم. یک روز یک نگاهی میآید بدون درک واقعیتها و با خشک نظری، بدون توجه به مسائل واقعی دنیا که محیط بین الملل محیط واقعیت است. اصلاً درنظر نمیگیرد، نظامات بین المللی را به تمسخر میگیرد، با آن قهر میکند، بی توجهی میکند، اصلاً انگار نه انگار در یک محیطی دارد زندگی میکند که کشورهای دیگر هم هستند. همین میشود نتیجه اینکه بیاید یک روز صدام را بعنوان کسی که با ما جنگیده است، خسارات فراوانی به ملت وارد کرده است، حالا بخاطر سیاستهای تجاوزگرانه خودش، یا سیاستهای خودخواهانه خودش یا سیاستهایی که در پی گسترش زمین خودش است، امریکا حمله میکند برای دفاع از این کشورها، میآید کشور را وادار به اینکه باید برویم به صدام کنید، صدام امروز خالدبن ولید است و ما باید درکنار صدام با امریکا بجنگیم. فکر نکردند که اگر ایران در این شرایط بخواهد با امریکا رودررو شود، امریکا قطعاً عراق را رها میکند و به ایران میچسبد. یعنی تمام خساراتی که بر عراق وارد میکند، میآید به ایران این آسیب را وارد میکند. وقتی که شما از محیط بین الملل درکی نداشته باشید، وقتی فقط بگویید من واقعیتها را میبینیم، متصلب هستم راجع به سیاستهای بین الملل و کار به سیاستهای بین الملل ندارم، میتواند خسارات سنگینی را وارد کند. گرچه همین نگاه در داخل هم خسارات وارد کرده است، نگاه کنید تا جایی که حتی کارخانههای پفک نمکی را هم دولتی کردند، آن از آن نگاه بود، یعنی یک نگاه در محیط بین الملل اینگونه عمل میکند، قهر با نظامات بین المللی و سازمانهای بین المللی و نگاه متوهمانه و نگاه توهم توطئه با کل دنیا، از این طرف هم میآید در داخل همه چیز را دولتی میکند و اگر کسی در مقابل این نگاه بایستد، میشود طرفدار امریکا. شما نگاه کنید نگاه اسلام و امریکایی از کجا آمد، از درون همین نگاه متصلب، اسلام امریکایی مطرح شد. رییس جمهور وقت ما که امروز رهبر عزیز ما هستند، وقتی مقابل این تفکر ایستادند، ایشان متهم شدند به اسلام امریکایی. این افراط گری بود که صورت گرفت و در برهههای متفاوت هم ادامه داشت، حالا کم و زیاد آن در شرایط فرق میکرد، اما این نگاه وجود داشت تا زمانی که حضرت آیت الله رئیسی آمدند و مسیر را تغییر دادند.
دکترقاضی زاده هاشمی می تواند میراث دار میراث گرانبهای دیپلماسی دولت سیزدهم باشند
اسکندری: جناب آقای دکتر قاضی زاده هاشمی، بعنوان جوانترین نامزدی که در انتخابات ریاست جمهوری حاضر شده اند و تنهاترین عضو کابینه دولت سیزدهم، انتظاری که است، این است که ایشان میراث دار میراث گرانبهای دیپلماسی و سیاست خارجی دولت سیزدهم باشند و ادامه دهنده راه پرشکوهی که وزیر خارجه شهید ما جناب آقای دکتر امیرعبداللهیان شروع کردند و امروز ما با افتخار در معیت ایشان حضور پیدا کرده ایم. دکتر میرشمسی اشاره کردند به یکی از رهیافتها یا به یکی از رویکردهایی که در چهل و پنج سال گذشته کشور ما درگیر آن بوده است. بالاخره سیاست خارجی کارشناسان محترم و اساتید میدانند، کالای ارزانی نیست که سر هر کوی و برزن چوب حراج به آن زده شود. ما در مقابل این نگاهی که الان مطرح شد، درچهل و پنج سال گذشته یک رویکردی دیگری داشتیم که آن رویکرد میشود گفت بیشتر به دنبال ارتباط با غرب، سازش با غرب و به تعبیری اینکه بتواند رضایت کدخدا را جلب کند، برای او هم مهم نبود که در دنیا، اروپا، امروز دوره انزوای گرایی خودشان را سپری میکنند یا به دنبال دوره انترناسیونالیسم لیبرال هستند یا نئوانزواگرا هستند مثل همین اتفاقاتی که در دولت آقای بایدن دارد اتفاق میافتد، نه مسیر را مسیر سازش و مسیر رضایت کدخدا میدانستند. درحالی که اتفاقی که در دولت رئیسی و در دولت سیزدهم رخ داد، این بود که یک موازنه قوای جدید هم در منطقه شکل گرفت و هم کشور ما را در آستانه یک جهش بین المللی قرار داد. ما باصطلاح توانستیم اتفاقی که در این هزار روز رخ داد، سایه جنگ را از سر کشور دور کنیم. من متأسف شدم دیروز دیدم فردی روی همین صندلی اینجا نشسته بود و باز با همان ادبیات جنگ هراسی داشت مردم ما را میترساند که حالا اگر ترامپ بیاید میبینیم، واقعاً برای خودم بعنوان دانش آموخته علوم سیاسی متأسف شدم که فردی به اینجا بیاید، قبلاً هم مسئولیت داشته باشد، ملت غیور و شجاع ایران را از ترامپ قمارباز به قول حاج قاسم شهید، بترساند. درحالی که امروز مسئله اساسی کشور ما برجام نیست، میت برجام را مجدداً از گور بیرون کشیدند و دارند کافور تازگی به آن میزنند و مسائل اصلی کشور را فراموش کرده اند. اتفاقاتی که در این چند سال که جناب آقای دکتر قاضی زاده عنوان خواهند کرد که در این هزار روز چه کارهای بزرگ و راهبردی در سیاست خارجی رخ داد، چه اتفاقاتی در جابجایی این صفحات تک تونیکی ژئوپولوتیک سیاسی از غرب به شرق و جابجایی قدرت از غرب به شرق رخ داد، چه اتفاقاتی با هند، با روسیه، با چین که اشاره خواهم کرد. اینکه دیروز اینجا راجع به برجام صحبت کردند، اما نگفتند که در آن ششماه میخواستند چه تعهدات فرابرجامی را بدهند و کشور ما را در مقابل دشمنان تا بن دندان مسلح، خلع سلاح کنند، کاش میگفتند که قرار بود که چه تعهداتی را بدهند، کاش میگفتند بیشترین تحریمها و مهمترین تحریم ها، چه در حوزه بانکی و چه در حوزه بیمه و چه در حوزه کشتیرانی و پتروشیمی، همه اینها بعد از امضای برجام صورت گرفت. مدل ما در آن دوره و رویکرد ما به جای مذاکره شده بود التماس، من یک مثال بزنم، در سال اول دولت آقای دکتر روحانی، آقای اسدالله اسدی، دیپلماتیک برجسته ما در اروپا، بازداشت شد، ایشان دبیر سفارت ما در اتریش بودند، توسط دادگاه بلژیک به ۲۰ سال حبس محکوم شد، اما دریغ از اینکه وزارت خارجهای که بایستی از دیپلمات خودش دفاع میکرد، کنار این دیپلمات بماند و کسانی که ادعا داشتند بهترین روابط را با اروپاییها دارند، بتوانند این دیپلمات را آزاد کنند. من متأسف هستم که بگویم که حتی خانواده این دیپلمات عزیز ما ممنوع الورود شد به وزارت خارجه در همان دوره، چون میگفتند برای ما هزینه دارد. خانواده اش که میآمدند پیگیری میکردند را در وزارت خارجه راه نمیدادند و اتفاقی که میافتد در دولت آقای رئیسی در سال اول، ایشان آزاد میشوند، با پیگیریهایی که شهید امیرعبداللهیان انجام داد. دیروز من دیدم جناب دکتر متقی سؤال واقعاً قشنگی راجع به قدرت مطرح کرد، قدرت کشورها زمانی که کشور بتواند خودش را در موازنه قوای منطقهای و بین المللی اثبات کند آن موقع است که میتواند حرف اش را به کرسی بنشاند. کدام کشور دنیا با التماس توانسته است غربیها و امریکایی را راضی کند، همین قصه آقای حمید نوری و تمام. الحمدالله با افتخار حمید نوری که در سوئد بازداشت بود، آزاد شد، به وطن برگشت، جایی که اجتماع منافقین شده بود، همه تعجب کردند، پارلمان سوئد باور نمیکرد همچنین موضوعی را که دولت سوئد در این موضوع کوتاه بیاید و در مقابل دیپلماسی عزتمندانه نظام جمهوری اسلامی و این هزار روز تلاشی که صورت گرفت، سر تسلیم فرود بیاورند.
مذاکره و سازش باید منافع ملت ایران را تامین کند
قاضی زاده هاشمی: خط مشترکی که این دو نگاه دارد، چون نگاه متصلبی که واقعیتهای بین الملل و روابط بین الملل، نظام حقوقی بین الملل را نمیشناسد و انکار میکند، و اسم خودش را آرمان گرا میگذارد، درحالی که نیست و نگاه دوم که معتاد به مذاکره و سازش است، در این است که که هیچکدام به منافع ملت ایران و اینکه سیاست خارجی یک کالای قابل عرضه است و باید از آن منفعت خریداری شود، این هر دو فاقد این نگاه هستند. اینکه بالاخره باید سیاست خارجی دستاوردی داشته باشد برای ملت ایران که درحال حاضر این دستاورد میگوییم منافع اقتصادی است، آزاد بودن روابط بین الملل است، توسعه فرهنگی است و امثال اینها. الان تحریم هستیم، خنثی سازی یا برطرف کردن تحریم. اما در دورهای که شهید رئیسی و برادر شهید جناب امیرعبداللهیان روی کار آمدند این نگاه تغییر پیدا کرد. ضمن درک درست از روابط بین الملل با اینکه این روابط و سازمانهای حقوقی مستعمرانه هستند و ما قبول نداریم. بالاخره شورای امنیت نهاد بین المللی است بر پایه یک اصل غلط گذاشته شده است و به پنج کشور حق وتو داده شده است و ما این را نمیپذیریم، اما این سازمانهای بین المللی مثل آژانس هسته ای، سازمان تجارت جهانی و امثال و غیره، سازمان بهداشت جهانی، این طبقه بندی که انجام شده است، از منظر ارزشی ما قابل قبول نیست، اما واقعیتهای صحنه بین الملل هستند و ما در همین چارچوب باید کار کنیم تا بتوانیم کم کم با قدرتمند کردن ایران و توسعه اتحادیههایی در مقابل این، این موازنه قوای بین المللی را تغییر بدهیم. ما آمدیم ساخت درونی قدرت را توسعه دادیم، تلاش کردیم به خودمان تکیه کنیم، روابط راهبردی با دوستان مان برقرار کردیم و یک جبهه جهانی ایجاد کردیم، از منفرد بودن خارج شدیم، با کسب اعتماد مردم خودمان و با کسب اعتماد دوستان مان. چون دو نگاه قبل هم دوستی برای ما نگذاشت، دیگران به ما میگفتند که شما دولت هایتان غرب گرا هستند، ما نمیتوانیم به شما اعتماد کنیم، رییس جمهور چین میآید مهمان میشود، رییس جمهور ما ترک میکند و میرود فرانسه برای مذاکره با نخست وزیر فرانسه، این نوع برخورد باعث میشود روی روابط ما با آنها، روابط ما با روس ها، روابط ما با کشورهای منطقه تغییر پیدا کند به طوری که حتی کشورهای همسایه ما هم بعضیها رفته بودند، بالاخره با کدخدا بسازند، هم خدا را از دست دادند و هم اهالی ده را. کشورهای همسایه ما هم به ما پشت کرده بودند و قطع رابطه با خیلی از آنها داشتیم. این حرکتی که انجام شد، از دیپلماسی ملتمسانه به دیپلماسی عزتمندانه بود و از طرفی از دیپلماسی متوهمانه به یک دیپلماسی عملگرا در میدان، یعنی موقعیت درست میکرد برای اقدام و هیچ چیزی بدون دستاورد را نمیپذیرفت. من اگر بخواهم بشمارم الان هفده هجده دستاورد فقط برای این دو سال و نیم کابینه شهید رئیسی و شهید امیرعبداللهیان است که میتوانم ذکر کنم. بعد از انتخابات در بحث کرونا روز اول شهید رئیسی به من فرمودند شما در ستاد ملی کرونا بودید، بررسی کنید چه طوری است که ۷۰۰ یا ۸۰۰ تا فوتی داشتیم. آن موقع ما بررسی کردیم بحث ساخت واکسن در داخل کشور شروع شده بود، هم تحریم خارجی بود و هم تحریم داخلی، خیلیها در داخل ایستاده بودند که ببینند فایزر و آسترانزای غربی بگیرند، چون استانداردهایشان را تحمیل کرده بودند، تنها کشوری که میتوانست آن زمان به ما واکسن بدهد، چین بود، سینوفارم بود، اینها نمیرفتند سراغ آن برای اینکه از آنها بگیرند، ادعا میکردند که ما داریم انجام میدهیم. در همان دورهای که شهید رئیسی هنوز رییس جمهور نشده بود، در مذاکرات اولیه که با چینیها با رییس جمهور چین داشت، این اجازه را گرفت و دیدید با مستقر شدن ایشان در عرض کمتر از چند ماه بساط کرونا در کشور جمع شد، این یعنی دیپلماسی در خدمت مردم، من میخواهم مفهوم آن را برسانم. یا کشورهای همسایه ما، عمده اینها قطع رابطه داشتیم، اختلاف اقتصادی داشتیم، یکی سر پول گاز بود، یک کسی سوءتفاهمی برایش درست شده بود. تمام این کشورها رابطه برقرار کردیم و توسعه دادیم، آخر هم آذربایجان دیدید دو بحران بزرگ اساسی، یکی بحث انتقال قدرت به طالبان در شرق کشور اتفاق افتاد یکی حضور اسرائیل و اتفاقاتی که بین عربستان و آذربایجان افتاد. شهید رئیسی نگذاشت ایران اوکراینیزه شود، آن اتفاقی که بین اوکراین و روسیه اتفاق افتاد، بین آذربایجان و ایران اتفاق بیفتد. کریدورها را از کشور ما دور کرده بودند و دوباره مسیر کریدورها را ایشان توانست برگرداند. پیوستن ما به تعداد زیادی از این نهادهای بین المللی شانگهای، بریکس و امثال آنها. بحث تأمین ارز، ما روز اولی که آمدیم ۸ میلیارد دلار فقط منافع ارزی ترجیحی ما بود، همه اش هم در ششماه اول مصرف کرده بودند، دولت اینگونه تحویل گرفت، توانست منافع ارزی را تأمین کند، کالای اساسی مردم را به سفره برساند، فروش نفت ما که بین ۱۰۰ تا ۶۰۰ هزار بشکه رسیده بود را با یک جهش ۱ و نیم بشکه ای، یک بخشی بعهده دیپلماسی بود، یعنی فعالیت دوستان ما در وزارت خارجه این کار را انجام داد. یا معجزه عملیات بعدی صادق که واقعاً اینجا باید یاد کنیم از شهید عبداللهیان که در میدان بعنوان سخنگوی میدان عمل کرد، تمام دنیا را توجیه کرد، مشروعیت بخشی کرد در حقوق بین الملل برای عملیات ما، ما آن عملیات را قاطعنامه دادیم کسی هم نتوانست انجام بدهد. اینکه دوگانه دیپلماسی میدان را ایشان به هم زد، دیپلماسی میدان شدند یک جریان و ادامه پیدا کرد.
ادامه دارد....