به گزارش ایسنا در این چند نشست از کارشناسان، تهیه کنندگان و فعالان این عرصه با گرایش های فکری و فعالیتی متفاوت دعوت شده بود تا پیرامون امیدها و تهدیدهای سینمای ایران با توجه به تغییر دولت به گفتگو و هم اندیشی بپردازند.
گفتنی است سال گذشته این نشست با موضوع واکاوی تجربه ها و شیوه های مدیرتی سینمای ایران در دهه 60 برگراز شده بود.
مصادره یا مدیریت سینما
مسئله ای که از نظر کارشناسان موجب نگرانی شده بود این بود که با تغییر دولت، افرادی از گروه های مختلف سیاسی سهم خواه انتصابات مهم خواهند بود واین وضع میتواند برای فعالان این عرصه نگران کننده باشد، چرا که مدیران با سلیقه ها و نگاه خود چهار سال سینما را مدیریت می کنند.
راه های نپیموده
سعید رجبی فروتن کارشناس فرهنگی و معاون سابق ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی ضمن اشاره به اینکه چنین نشست هایی باید بتواند با توجه به یافته ها و تقاطع گیری از آن ما را به رهیافت های جدیدی برساند مطرح کرد: که دولت و مدیران جدید بهتر است به کارهایی که روی زمین مانده یا اگر انجام شده به درستی اجرا نشده بپردازند و در واقع راه های ناپیموده گذشته را طی کنند و به بی راهه نروند.
تعامل دولت با صنوف سینمایی
فروتن یکی از مسائل که در دولت جدید به طور ویژه باید به آن توجه کرد را اصلاح تعاملات دولت، سازمان سینمایی و صنوف دانست.
فروتن در ادامه گفت: این تعامل و رابطه باید نظاممند شود و به این شکل نباشد که اگر از کسی خوشمان آمد، سرکار بیاید. به نظر میآید در این سالها رابطه دولت و روسای سازمان سینمایی با صنوف خانه سینما شناور بوده و فراز و نشیب داشته است. نظاممند کردن این موضوع باعث میشود که جنبههای عاطفی و رفاقت کنار رفته و همچنین دولت و صنف بدانند که چه وظایفی در قبال هم دارند.
فرهنگ کار صنفی
یکی از عمده ترین مشکلات بین دولت، اصناف و سازمان سینمایی عدم قانون گذاری شفاف و شناخت وظایف و تعاملات نسبت به یکدیگر است، فروتن دراین باره اظهار کرد: این موضوع به فرهنگ کار صنفی در کشور برمیگردد. به نظر میرسد نمایندگانی که در جلسات دولتی و تصمیمسازی شرکت میکنند، قدرت و مهارت اقناع کردن اعضای خودشان را ندارند یا احیانا در جایگاهی نشستهاند که نمیتوانند نسبت به اعضا اطمینان لازم را خلق کنند. این کار سوءتفاهماتی را در پی دارد و در صحن افکار عمومی هم اینطور نشان داده میشود که فلان صنف با مصوبه دولت مخالفت میکند. به نظرم این روابط با نگاه آسیبشناسانه باید حل شود. یکی از پیشنهادات من این است که تهیه پیشنویس اولیه به خود صنوف واگذار شود و هرگاه احساس کردند این نظرات از آبوگل درآمده، موضوع را با دولت مطرح کنند و بعد در نشستها و در صحنی که افکار مختلف حضور دارند، کار را نهایی کنند.
ما در معرض انتخابیم
در بخش دیگری از نشست، سجاد نوروزی مدیر پردیس سینمای آزادی ضمن اشاره به وضع پیش رو مطرح کرد: ما در معرض دو انتخاب هستیم؛ یا توسعهیافتگی یا ادامه وضع موجود. اگر توسعه و سینمای حرفهای را انتخاب کردیم که به لحاظ فرمی و سازوکار با اقتضائات بینالمللی سازگار بودند، پرسشهای ما متفاوت میشود. اما اگر وضعیت توسعهنایافته فعلی را میپسندیم باید بگوییم که بخش مهمی متنعم هستند و سود میبرند. ما اگر قرار باشد به سمت توسعهیافتگی و حرفهای شدن پیش برویم، منبع ارتزاق بسیاری قطع میشود. در این شرایط حرفهای ما باید خودمان بپرسیم شورای صنفی و آئیننامه اکران در حالت حرفهای یعنی چه؟ با فرض اینکه ما دولت نامحدودی داریم و ممیزی باز با پرسشهای کلیدی و چراییهای کلیدی مواجهیم. اساسا تعبیه و پردازش یک سری نهادها که حتی ممکن است نقاب صنفی داشته باشد، محل پرسش است.
کمپانی های شناسنامه دار
نوروزی در خصوص پروانه ساخت این چنین اظهار کرد: من میگویم حتی میتوان پروانه ساخت را حفظ کرد و به کمپانی شناسنامهدار مجوز داد. در این حالت تکلیف پخش و اکران هم مشخص میشود. اساسا طبق قانون اساسی مگر میتوانیم بگوییم چگونه بخر؟ چگونه بفروش؟ کی بخر؟ به چه کسی بفروش؟
سیدضیا هاشمی تهیه کننده و عضو شورای صدور پروانه ساخت در واکنش به صحبتهای سجاد نوروزی اظهار کرد: البته روحیه ایرانیها با کمپانی نمیسازد، ما فردی عمل میکنیم. بعد از انقلاب هم وضعیت بدتر شده است و بعد از انقلاب کمپانیها به شکل دولتی و فاجعهبار اداره میشوند. همه آنها به سمتی رفتهاند که بودجه آنچنانی بگیرند و هیچکاری برای مردم نکنند. من اعتقاد دارم که فیلمسازی به صورت چریکی است. ما افراد فیلمساز داریم نه کمپانی فیلمساز.
سینما امر معنوی با رفتارهای ضد معنوی
سجاد نوروزی در ادامه این بحث اظهار کرد: ترکیه خواننده معروفی به نام ماهسون دارد که خوانندگی را کنار گذاشت و فیلمساز شد. زمانی که به خوانندگی بازگشت، فیلمش هم اکران شد. این اتفاق با دوره کرونا مصادف شد و سالنها هم در ترکیه تعطیل بود. او اکران فیلم را به زمان مناسبتری موکول کرد و در مصاحبهای عنوان کرد که اگر من فیلمم را در پلتفرمهای آنلاین اکران میکردم، پول خیلی خوبی به من میدادند؛ ولی ما اهالی سینما باید هوای سالنها را داشته باشیم، جای فیلم سینمایی روی پرده سینماست نه پلتفرم.
وی ادامه داد: به این توسعهیافتگی نگاه میگویند. حالا ما اینجا چه نبردهای خونین و کشندهای داریم که کدام فیلمها در عید اکران شود. متاسفانه باید بگویم که صنف کله پزها و کبابی ها قواعدشان شفاف تر از سینما است. آنجا مرجع خرید و نحوه فروش مشخص و قاعدهمندتر است. ما از ابتدا فرهنگ را صنعت تعریف نکردیم. از سوی دیگر همه ما سینما را مثل یک امر معنوی نگاه میکنیم با رفتارهای ضد معنوی.
مخاطب، حلقه مفقوده سینما
نوروزی با اشاره به اینکه در سینمای ایران همه چیز مهم است جز مخاطب، عنوان کرد: مخاطب در درجه آخر سیاستگذاریهاست؛ حتی برای فیلمساز چون به آخرین چیزی که فکر میکند مخاطب است. این بیاحترامی سیستماتیک به مخاطب است که از سالی 180 میلیون قطعه بلیت به 16 میلیون رسیده است. با رشد توسعه وی او دی ها و ... مثلا مخاطب سینما قطعا یک سیر نزولی در دنیا داشته است ولی نزولش اندازه نزول سینمای ایران نیست. چرا؟ چون بی احترامی و هیچانگاری سیستماتیک به مخاطب است.
سینما و هوش مصنوعی
چیزی که هم برای سینما تهدید است و هم امید؛ هوش مصنوعی است. هوش مصنوعی میتواند فیلمسازی را صرفا به میز مونتاژ محدود کند. هوش مصنوعی امکانات و تهدیدهای شگفتانگیزی را برای سینمای دنیا ایجاد کرده است اما فکر میکنم در سینمای ایران فرصتها را برای سینماگران بیشتر کند. دلیل اینکه دیگر پروانه ساخت در اولویت قرار ندارد این است که هرکسی میتواند با یک تلفن همراه فیلم بسازد و با هوش مصنوعی اکنون حتی هرکسی در خانه هم میتواند اثری خلق کند بدون اینکه یک پلان فیلمبرداری کند.
بزرگترین امید و تهدید برای سینمای ایران
بهروز افخمی کارگردان و تهیه کننده سینما با اشاره به اینکه شرایط جدید اقتضای خودش را داد اظهار کرد: جوانی که میخواست با هزار زحمت میان پیرمردان و ریشسفیدان سینما جایی برای خود پیدا کند، اکنون میتواند یک میز پیشرفته برای خودش بخرد و فیلم بسازد. من فکر میکنم که ایرانیها در زمینه کارهای هنری بسیار خلاقتر از ملتهای دیگر هستند. ایرانیان روی کوهی از داستان و شعر زندگی میکنند اما خودشان خبر ندارند. فکر میکنم از ۱۰۰ نفری که میخواهند فیلمساز شوند، ۱۰ نفرشان سمک عیار و شاهنامه را نخواندهاند. از طرفی ایرانیها استعداد داستانسرایی بالایی دارند. کاری که هوش مصنوعی میکند این است که کارهای عملیاتی را برعهده میگیرد، یعنی هرکاری که الگوپذیر است و الگوریتمی دارد، دیگر از عهده انسان خارج میشود و انسانها کارهای خلاقانه را انجام میدهند.
تفکرات کهنه تهدیدی برای آینده سینماست
سیدضیا هاشمی نیز خاطرنشان کرد: به نظر من اکنون تهدیدها در شکل اجراست یعنی تعدادی از افراد سینما با تفکرات کهنه خیز برداشتهاند و این برای آینده سینما خطر است. همانهایی که میخواهند در تولید سود کنند و دیگران را حذف کنند، مجدد در فکر بازتولید این تفکرات هستند. اکنون هوش مصنوعی به شدت برای ما فرصت است و نیروهای سینمایی را یک مقدار ارتقا میدهد. اکنون ما در بحث فیلمنامه ضعف داریم و هوش مصنوعی میتواند ما را کمک کند. خطر بعدی سینما این است که عدهای محدود در دولت جدید صنوف سینمایی را در اختیار بگیرند. رئیس سازمان سینمایی میتواند با تعیین یک اساسنامه جلوی این اتفاق را بگیرد. سالهاست که حتی جشن بزرگی مانند جشن سینمای ایران جمع شده است این نشان میدهد که علاقهای به آن ندارند. صنف اگر احیا نشود هیچ اتفاقی رخ نمیدهد.
سینما و شکاف بین دولت و ملت
در پایان این جلسه، رجبی فروتن با اشاره به میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری و نقش سینما در اجتماع بیان کرد: من میخواهم از منظر اجتماعی به قضیه نگاه کنم نه سیاسی. من نگران هستم که سینمای ما از این شکاف بین دولت و ملت متاثر شود. اکنون بی تعارف ما در جامعه مان با جامعه دومی طرف هستیم که انگیزه و اشتیاقی برای مشارکت در تصمیمات سیاسی ندارد. باید بدانیم که سینما در مقابل این جمعیت انبوه میتواند چه نقشی ایفا کند. آیا میتوان به سینما اعتماد کرد که در بین این جمعیت خاموش هیجانی ایجاد کند یا خیر؟ به نظر من اگر با سعه صدر بیشتری اجازه دهند آثار اجتماعی در سینما تولید و تقویت شود، شاید بسترها و زمینه برای آشتی ملی در مقیاس ایران بزرگ ما فراهم شود.
انتهای پیام