به گزارش خبرنگار خبرگزاری صداوسیما؛ خاطره‌های آقای امیر سعید زاده معروف به " سعید سردشتی " از دل کوه و جنگل‌های آرام کردستان شکل می‌گیرد. راز‌هایی که چیزی بیش از یک خاطره بازی ساده است. این حکایت‌ها حالا در کتاب " عصر‌های کریسکان " آمده است و فرصتی می‌شود برای گفتگو با مبارزی که این روز‌ها نفس هایش حتی بدون ماسک هم به شماره می‌افتد، اما حریف ناگفته هایش نمی‌شود.

 

آقای سعید زاده حالا ماسکی از چهره تاریخ بر می‌دارد. از حوادث تلخی که بر هموطنان کرد نشین رفته و تجربه‌هایی که خود او از زندان کموله داشته است. در منطقه‌ای به نام کریسکان که عنوان کتاب از همان جا شکل می‌گیرد. حقایقی که نویسنده کتاب هم بند اسیر آقای سعید زاده است، سطر به سطر در این اثر شرح می‌دهد و ما را به چهل سال قبل می‌برد. آقای سعید زاده که منطقه را خوب می‌شناسد از همین طریق از زندان کموله ای‌ها فرار می‌کند. گریزی که چندان ساده نیست. اما این پایان ماجرا نیست. ادامه مبارزه در میدان‌های نبرد و در اوج بمباران‌های شیمیایی سردشت پی گرفته می‌شود. همراهی دوباره با رزمندگان و اسارتی در جریان عملیات مرصاد. آقای سعید زاده در اسارت‌های پیاپی خودش، ردی از دلتنگی برای خانم " سعدا حمزه‌ای " (همسر ش) برجا می‌گذارد. نقاشی‌های به ظاهر ساده، اما عمیقی از کنج زندان یادگاری آن روزهاست برصفحات این کتاب پر آب چشم.
دختر آقای سعید زاده که در نوجوانی از عکس پدر و مادرش طرحی می‌بافد. این عکس را برای جلد کتابی تقدیم می‌کند که اول از همه یادگار عمری همراهی است. اول برای خانواده کوچکشان و بعد برای خانواده بزرگ ایران.