به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، محمد بازرگان، عضو اتاق اصناف کشاورزی و فعال حوزه کشاورزی در نشست اختصاصی درباره اجراي الگوی کشت در کشور، گفت: موضوع الگوی کشت که تحت عنوان طرح الگوی کشت از آن در کشور نام برده می‌شود در حقیقت اصلاح الگوی کشت است که هم در قوانین سال ۱۳۷۹ و هم در برنامه‌های توسعه به آن پرداخته شده است.
وی درباره روند اجرای آن، افزود: اجرای الگوی کشت به نوعی آرزو در کشور ما تبدیل شده که در هر دوره هر دولت و وزیر جهاد کشاورزی الگوی کشت مورد بحث قرار گرفته و به طور خاص در برنامه دولت سیزدهم وزیر جهاد سابق حتی رونمایی از آن را انجام داد، اما آنچه وزارت جهاد کشاورزی دولت سیزدهم به آن پرداخت، سند کشت استانی است تا الگوی کشت، یعنی اینکه استانها چه بکارند و چه نکارند که این در واقع به عنوان طرح نکاشت است تا اینکه الگوی کشت باشد یعنی اینکه بر اساس منابع آبی کجا کمبود داریم نکاریم مثلا برنج را در فلان استانها نکاریم و در کدام استانها بکاریم.
بازرگان اضافه کرد: طرح الگوی کشت یا اصلاح الگوی کشت در دنیا تعاریف خاص خود را دارد و مبتنی بر طرح آمایش سرزمینی است مبتنی بر طرح توسعه است و در دنیا توسعه در بخش کشاورزی تعاریف و شاخص‌های خود را دارد ولی در کشور ما به این قضیه توجه نشده است و شعارش را شنیدیم ولی در عمل عملیاتی نشده است.
وی با اشاره به پیامد‌های منفی اجرای اصلاحات ارضی که یکپارچکی اراضی کشاورزی را از بین برد و منجر به خرده مالکی گردید همچنين مدیریت یکپارچه کشاورزی را از بین برد و آن را هزار تکه كرد، گفت: یکی از دلایل عدم اجرای الگوی کشت در کشور ما خرده مالکی است، زیرا ۸۵ درصد از مالکیت کشاورزی در کشور خرده مالکی است و نمی‌شود تصمیم یکسانی برای آن گرفت.
این عضو اتاق اصناف کشاورزی تصریح کرد: برای اصلاح الگوی کشت در ایران باید همه دستگاه هادر قالب یک کمیته یک شورای راهبردی پای کار بیایند و همه آنها سهم خودشان را انجام بدهند وزارت کشور، وزارت نیرو، مسکن، جهاد کشاورزی و دیگر دستگاه‌های مرتبط دیگر همکاری کنند و طبق برآورد مرکز پژوهش‌ها چیزی حدود ۱۳۰ تا ۱۵۰ همت بودجه نیاز است که بشود طرح اصلاح الگوی کشت را اجرایی کرد، حال هر فرد و دستگاهی مدعی اجرا و موفقیت الگوی کشت است بیاید بیلان کار بدهد.
بازرگان با تاکید بر اینکه اصلاح الگوی کشت جزو الزامات است و در قانون دیده شده و چاره‌ای نداریم باید به آن سمت برویم، در مورد برخی مشکلات آن گفت: یکی از معضلات، پیاده سازی الگوی کشت است که بین ۱۳۰ تا ۱۵۰ همت هزینه دارد، دوم مدیریت یکپارچه است در قالب یک کمیته ملی همه دستگاه‌ها باید پای کار بیایند در برنامه جامع که باید در سطوح روستا تا سطوح بالا انجام بشود، سوم بخش کشاورزی غیردولتی‌ترین بخش اقتصادی کشور است که باید به آن توجه داشت و کشاور هزینه می‌کند و باید سود داشته باشد، چهارم تغییر رفتار کشاورزان است که بخشی از آن به آموزش و ترویج برمی گردد و پنجم، افزایش سودآوری و مزیت نسبی است که کشاورز نوع محصول کشت را انتخاب می‌کند.
