اعتماد در ادامه آورده است ، روز چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳، قربانقلی بردی محمداف ، رهبر ملی ترکمنست ان به تهران سفر کرد و با مقامات عالی ایران دیدار و گفتوگو داشت.
در این سفر، تهران و عشقآباد چهار سند راهبردی همکاری مشترک را به امضا رساندند. اهمیت این سفر در آستانه شروع به کار دولت مسعود پزشکیان در ایران از نگاه راهبردی حایز اهمیت است.
به نظر میرسد چند سالی است که تمرکز قدرتهای بزرگ جهانی از حیاط خلوتهای خود به سمت مناطق راهبردیتر تغییر یافته است. روسیه، چین و ایالاتمتحده، هر کدام به دلیل تغییر در اولویتهای خود در اروپا و منطقه اقیانوسیه (به دلایل مناقشه اوکراین و بحران تایوان) دیگر چندان در مناطق دیگر، به ویژه آسیای میانه، تمرکز چندانی ندارند. در همین حال، ترکیه و هندوستان نیز درصددند از این فرصت استثنایی جهت توسعه تجاری و نفوذ خود در آسیای میانه استفاده کنند.
ترکیه قصد دارد با همکاری در توسعه «کریدور میانی» که چین را از طریق آسیای میانه به دریای خزر و منطقه قفقاز متصل میکند، به قطبی جدید در تجارت شرق و غرب بدل شود. هندوستان نیز به عنوان پرجمعیتترین کشور جهان، درصدد است خود را در مقام ابرقدرتی به جهانیان بشناساند.
هم ترکیه و هم هندوستان البته برای نفوذ در آسیای میانه محدودیتهایی دارند: ترکیه نیازمند عبور از ارمنستان با ایجاد کریدوری منطقهای به نام «زنگزور» است. تهران بارها مخالفت آشکار و جدی خود را با هرگونه تغییر ژئوپلیتیک در قفقاز اظهار کرده است و آن را خط قرمز صیانت از موجودیت و مرزهای خود میداند.
هندوستان نیز برای رسیدن به آسیای میانه یا باید از پاکستان و افغانستان عبور کند که به دلایل اختلافات جدی با پاکستان و مسائل امنیتی در افغانستان قادر به آن نیست یا باید از مسیر ایران به چنین هدفی دست یابد. پس، نقش پررنگ ایران در کسب فرصتی استثنایی برای نفوذ در آسیای میانه واضح است.
آسیای میانه دهههاست زیر نفوذ قدرتمند شوروی سابق و روسیه بوده است. این منطقه به نوعی به حیات خلوت مسکو تبدیل شده است. اما به نظر میرسد روند تحولات راهبردی و ژئوپلیتیک در جهان رهبران جهان را به سمت و سوی دیگری سوق داده است. نیاز مبرم روسیه به تسلیحات تاکتیکی و راهبردی خود در جنگ اوکراین و احتمالا در آینده با ناتو، باعث شده است کشورهای آسیای میانه به دنبال شرکای دیگری برای تامین تسلیحات و تجهیزات خود باشند.
در همین راستا، ایران گامهایی را برداشته است و در اردیبهشت ماه ۱۴۰۱، خط تولید پهپاد ابابیل ۲ در تاجیکستان با حضور سرلشکر باقری، رییس ستاد کل نیروهای مسلح ایران و شیرعلی میرزا وزیر دفاع و جمعی از فرماندهان عالیرتبه تاجیکستان در دوشنبه پایتخت این کشور افتتاح شد. آسوشتیدپرس در این باره نوشت: روابط نظامی و امنیتی ایران با آسیای میانه، از تلاش ایران برای برقراری توازن قوا در این منطقه پرده بر میدارد.
البته ایران در این مسیر با رقبای سرسختی نظیر ترکیه مواجه است، اما ایران به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک بهتر نسبت به ترکیه، شراکت در سازمانهایی نظیر سازمان همکاری شانگهای و پیوندهای تاریخی طولانیتر با آسیای میانه دست بالا را در دیپلماسی نظامی و امنیتی داراست.
آسیای میانه منطقه محصور در خشکی، ظرفیت رشد اقتصادی قابلتوجهی را دارد، اما این امر منوط به دستیابی به بنادر در کشورهای مجاور است. بنادر ایران از نزدیکترین بنادر به آسیای میانه هستند و طبیعتا دروازهای برای تجارت دریایی برای این منطقه محسوب میشوند.
دیپلماسی در زمینه کریدورها میتواند از دور زدن نقش ژئواکونومیکی ایران جلوگیری کند و نقش فعال ایران در مناسبات تجاری در جهان را بازشناساند، چراکه به عقیده نگار جعفرآوا، تحلیلگر در موسسه فرانتیر ویوو، از موانع اصلی این کریدور ظرفیت محدود بنادر دریایی و ریلی و همچنینعدم وجود ساختار تعرفهای، اپراتوری و همسویی ژئوپلیتیک در میان بازیگران در طول مسیر است. مسیر ایران میتواند برخی بازیگران را حذف کند و از اختلافات اینچنینی بکاهد. همچنین مسیر ایران که سراسر خشکی خواهد بود، مشکلات محدودیت بنادر و راههای دریایی را نخواهد داشت.
اخیرا، ایران گامهای مهمی در تعامل اقتصادی خود با تاجیکستان و ازبکستان برداشته است. این امر در دو دهه اخیر در تاجیکستان شامل پروژه چند میلیارد دلاری احداث تونل «راه استقلال» در سال ۲۰۰۶ و نیروگاه برقآبی ۲۲۰ مگاواتی سنگتودا-۲ در سال ۲۰۱۹ و نیروگاه برقآبی در حال ساخت راغون است.
ایران گامهای مشابهی در تجارت خود با ازبکستان نیز برداشته است. به گزارش بنیاد بورس و بازار، اندیشکده فعال در مطالعات آسیای میانه، بهرغم اعمال فشار حداکثری دولت ترامپ، در سال ۲۰۱۸ تجارت دوجانبه بین ایران و ازبکستان ۴۰درصد رشد کرد. در ژانویه امسال، ازبکستان و ایران با امضای توافقنامهای برای دسترسی ازبکستان به بندر چابهار ایران، روابط اقتصادی خود را تقویت کردند. از آنجایی که ایران به دنبال فرصتهای رشد اقتصادی است، ادغام با آسیای میانه فرصتهای قانعکنندهای را به همراه خواهد داشت.
پس به نظر میرسد پیوستن ایران به همکاریهای راهبردی و اقتصادی در آسیای میانه میتواند فرصت خوبی باشد تا تحریمهای ایالاتمتحده را خنثی کند، فروش محصولات خود را از انحصار نفت و انرژی بیرون آورد و بازار خود را متنوع کند. همچنین نفوذ ایران در منطقه آسیای میانه میتواند از نظر امنیتی و راهبردی نیز برای ایران حایز اهمیت باشد. بهزعم برخی ناظران، با خروج ایالاتمتحده از افغانستان و گشوده شدن دروازهها به سمت آسیای میانه، ایران میتواند به شریکی قابل توجه در حوزههای امنیتی و نظامی برای برخی کشورهای منطقه بدل شود.
فروش تسلیحات و همکاریهای نظامی و امنیتی برای مبارزه با تروریسم در آسیای میانه میتواند جایگاه ژئوپلیتیکی و راهبردی ایران را در این منطقه ارتقا دهد. همچنین حضور و نفوذ ایران در این منطقه میتواند از نفوذ و اعتبار ایالاتمتحده که در سالهای اخیر خیز بلندی برای حضور در این منطقه برداشته است، بکاهد. به طور کلی، از نگاه ناظران، دیپلماسی ایران در آسیای میانه از جهات ژئوپلیتیکی، راهبردی، اقتصادی و امنیتی برای ایران بسیار حایزاهمیت است.