لبخند بزن رزمنده| تی‌ایکس لعنةالله علیه/ سلاح ما نشان‌دادنی نیست!

خبرگزاری فارس سه شنبه 03 فروردین 1400 - 08:45
لبخند بزن رزمنده| تی‌ایکس لعنةالله علیه/ سلاح ما نشان‌دادنی نیست!

به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، هشت سال دفاع مقدس با همه سختی‌ها و دشواری‌های متأثر از آن، یک موقعیت خاص دیگر هم داشت. فضای مطایبه، شوخی و طنز، نتیجه دورهمی‌ها در فضای جبهه بود که بعضی رزمنده‌ها برای دادن روحیه و القای شادی از آن بهره ‌‌بردند. پس لبخند بزن رزمنده!

سلاح دارید

پیدا بود پسر پیچیده و زیرکی نیست. گفت: کجا برادر؟ گفتم: با برادر (فلانی) کار دارم. گفت: سلاح دارید؟ گفتم: بله. گفت: لطفاً‌ سلاحتان را نشان دهید. گفتم: نشان دادنی نیست. گفت: مگر مسلح به چی هستی؟ گفتم: ما مسلح به الله اکبریم!

قال: «تی ایکس» لعنة‌الله علیه

سر و کله دوستانی که رفته بودند برای پاکسازی میادین مین پیدا شد. بچه‌ها سؤال کردند چه خبر، چه کردید، چه دیدید، کجاها رفتید؟ و بعضی از آن‌ها به شوخی گفتند: چیز قابل ذکری نیست. من فقط سراغ مین «تی ایکس*» رفتم. می‌دانید موقعی که ماسوره‌اش را برمی‌داشتم چی گفت؟ بچه‌ها با تعجب پرسیدند چی گفت؟ گفت: انی احب شابا متعبدا و اذا اراه اتفجر شوقا (من کشته مرده جوانان متعبد و مخلص هستم برای همین وقتی آن‌ها را می‌بینم از شوق منفجر می‌شوم).

أنا تُپ تُپ و أنت کُپ کُپ

یکی از بچه‌های همرزم می‌گفت: می‌دانید دوشکای دشمن روی تپه چه می‌گوید؟ می‌گوید: «أنا تُپ تُپ و أنت کُپ کُپ».

به خدا من یه سبزی فروش بودم!

کپ کرده بودیم و آتش دشمن هر لحظه روی ما سنگین‌تر می‌شد. ترکش‌های علاف، تک تیرهایی که مثل زنبور از بغل گوشمان ویزی می‌کرد و به زمین می‌افتاد و سرد می‌شد و سنگ و آهن و آتشی که فواره می‌کرد و به سقف آسمان می‌خورد. یکی از موضوعات گفت‌وگو در چنین شرایط طبعاً بحث شهادت، اسارت و مجروحیت بود.

بعد از کلی شوخی که آن شب در آن وضعیت بچه‌های دسته با هم کردند، رو کردند به هم و گفتند: بیایید کمی سر به سر حاجی بگذاریم؛ بعد یکی از آن‌ها رو به مسؤول دسته کرد و گفت: حاجی! شما اگه اسیر بشی چی داری بگی؟ حسابی فکر می‌کنم بعثی‌ها از خجالتت در بیان و تحویلت بگیرند؛ حاجی گفت: چی دارم بگم، راستش رو می‌گم؛ هیچی از راستی و درستی بهتر نیست.

دیگری گفت: مثلاً چی می‌گی؟ گفت: می‌گم والله به خدا من یه سبزی‌فروش بودم؛ اومده بودم واسه مامانم نون بخرم، سربازای شما مچمو گرفتن و گفتن یا الله بیفت جلو.

از یک تا ده بشمارید

بچه‌ها جمع شده‌اند در حسینیه و منتظر آمدن فرمانده گردان و معاون او هستند تا آن‌ها را نسبت به وظیفه‌ای که دارند توجیه کنند. همه ساکت و زانو به زانوی هم نشسته‌اند. وقتی فرمانده گردان داخل شد، یکی که با او به اصطلاح «ندار»تر بود، رو به حاضرین کرد و گفت: برای سلامتی برادر (فلانی) .... از یک تا ده بشمارید. و او متواضعانه به کنجی نشست و با بقیه خندید.

همه با هم دودوتا 

در محل و مناسبتی بعد از فرمانده گردان،‌ معاون ایشان داخل شد (البته از همه جا بی‌خبر) دوباره یکی دیگر از همان بچه‌ها که با خلق و خوی مسؤولان در جبهه آشنا هستند و می‌دانند که آن‌ها موافق مداحی نیستند هیچ، علاقه‌مند به روابط دوستانه و بی‌تکلف با بچه‌ها هم هستند، رو به جمع کرد و گفت: برای سلامتی برادر (فلانی) همه با هم: دودوتا! بچه‌ها هم بدون معطلی جواب دادند: چهار تا. بعد اضافه کرد: دوچهارتا.... .

*پی‌نوشت

مین ضدنفر T.X.۵۰ از نوع مین‌های بسیار مخرب و خطرناک است. این مین شکل بطری دارد با بدنه‌ای فلزی و به وزن تقریبی ۴ کیلو، دارای ماده منفجره T.N.T است و در قسمت انتهایی آن یک فنر قوی کار گذاشته شده و ماسوره‌ای انفجاری بالای آن (جای در بطری) نصب می‌شود که این ماسوره از ۴ سو به ۴ مین T.X.۵۰ دیگر یا میخ‌هایی که در زمین فرو می‌کنند، متصل می‌شود. وسیله اتصال میخ‌ها به هم سیم بسیار باریکی است که به سختی به چشم می‌آید و به محض کشیده شدن سیم بر اثر برخورد شخص، چاشنی منفجر شده و مین حدود نیم متر به هوا پرتاب شده و سپس خرج اصلی آن منفجر می‌شود و تا شعاع ۱۰ متر می‌تواند کشنده باشد. به این مین، مین کپسولی هم می‌گفتند.

منبع: فرهنگ جبهه نوشته سیدمهدی فهیمی

انتهای پیام/

منبع خبر "خبرگزاری فارس" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.